در یک پژوهش جدید، پژوهشگران کشور به بررسی شیوهای رایج در مزارع برنج پرداختهاند که سالهاست روی کیفیت هوا و سلامت مردم تأثیر گذاشته، اما کمتر به شکل علمی و دقیق تحلیل شده است.
به گزارش هیچ یک ، سوزاندن بقایای مزارع برنج یکی از رفتارهای قدیمی و کم هزینه در کشاورزی به ویژه در شمال کشور است. این کار برای پاکسازی زمین انجام میشود؛ اما همزمان حجم بزرگی از ذرات معلق و گازهای آلاینده را وارد هوا میکند. ذراتی مثل PM۲.۵ میتوانند به عمق ریه نفوذ کنند و برای گروههای آسیبپذیر خطر فوری ایجاد کنند. در کنار آن، گازهایی مانند مونوکسید کربن، دی اکسید کربن و اکسیدهای نیتروژن، هم به سلامت انسان ضربه میزنند و هم به گرم شدن زمین شتاب میدهند. این اتفاق تنها در همان نقطه رخ نمیدهد و آلودگی حاصل از آن میتواند به مناطق دورتر منتقل شود. علاوه بر آسیب به سلامت، خاک نیز کیفیت خود را از دست میدهد، توان باروری کاهش مییابد و زیستگاههای طبیعی دچار تخریب میشوند. این در حالی است که اغلب، زیرساخت کافی برای پایش لحظهای کیفیت هوا وجود ندارد و همین موضوع تحلیل دقیق آلودگی را دشوار کرده است.
در چنین شرایطی فناوری سنجش از دور به کمک پژوهشگران آمده است. تصاویر ماهوارهای ابزارهایی قدرتمند هستند که الگوی آلودگی و تغییرات محیطی را با دقت بالا نشان میدهند. دادههای ماهوارههای لندست، مودیس و سنتینل با قدرت ثبت جزئیات پوشش گیاهی، دود و آلودگی، امکان پیگیری روند آتشسوزیها و تأثیر آنها را فراهم میکنند. کشورهای مختلف برای مدیریت آلودگی، از این روش به شکل گسترده استفاده میکنند زیرا این فناوری حتی زمانی که ایستگاههای زمینی محدود هستند هم میتواند تصویر کاملی ارائه دهد. همین ویژگی باعث میشود بررسی الگوهای زمانی و مکانی آلودگی و تشخیص منابع اصلی آن امکانپذیر و قابل اعتماد باشد. با توجه به شدت و گستردگی سوزاندن مزارع برنج در استان مازندران، انجام یک مطالعه علمی بر پایه دادههای ماهوارهای ضروری بود تا ابعاد این پدیده بهتر دیده شود.
مهدی نادی، دانشیار گروه هواشناسی کشاورزی دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری، همراه با یک همکار دانشگاهی و با همکاری دانشگاه آزاد اسلامی بابل، این موضوع را بررسی کردهاند. آنها در قالب مطالعهای که به طور خلاصه به تحلیل اثرات آتشسوزی مزارع و پیامدهای آن میپردازد، تلاش کردهاند نقش این سوزاندنها در افزایش آلودگی هوا را روشن کنند و شواهد قابل اتکا ارائه دهند. روش کار پژوهش بر پایه پردازش دقیق دادههای ماهوارهای بنا شده است.
یافتههای اصلی پژوهش نشان دادند که مناطق شرقی مازندران شامل بابل، آمل، قائمشهر و ساری بیشترین میزان آتشسوزی مزارع را داشتهاند. همچنین نقشههای آلودگی نشان میدهد نواحی ساحلی و مسیرهای پرتردد استان در این دوره با غلظت بیشتری از آلایندهها مواجه بودهاند. پژوهشگران دریافتند که بین دادههای زمینی و دادههای ماهوارهای رابطهای قوی وجود دارد.
تحلیل نتایج نشان داد که پس از برداشت برنج، شاخص کیفیت هوا در برخی روزها به عددی بالاتر از ۱۲۰ رسیده است. این مقدار در دسته ناسالم برای گروههای حساس قرار میگیرد و میتواند علائم تنفسی و مشکلات قلبی را تشدید کند. بر پایه این یافتهها، پژوهشگران پیشنهاد دادهاند که روشهای جایگزین مانند تبدیل کاه و کلش به بیوچار استفاده شود تا نیاز به سوزاندن از بین برود.
بررسی تکمیلی دادههای این پژوهش نیز حاکی از آن است که آتشسوزیها عمدتاً در نواحی بابل، آمل، بابلسر و مناطق شرقی استان رخ داده و تأثیر آن در دورههای پس از برداشت برنج کاملاً محسوس است. شاخص AQI یا همان شاخص آلودگی هوا در ماههای برداشت برنج، بالاتر از سایر ماهها بوده و در مناطق نزدیک به مزارع، افزایش آلودگی به وضوح دیده شده است.
این اطلاعات نشان میدهند که سوزاندن بقایای برنج نه تنها یک مشکل محلی است، بلکه تبعات بزرگتری برای سلامت و محیط زیست دارد. ابزارهای سنجش از دور نیز ثابت کردهاند که میتوانند به شکل دقیق و قابل اعتماد چنین پدیدههایی را پایش کنند و به مدیریت بهینه کمک برسانند.
نتایج این پژوهش در «فصلنامه پژوهشهای تغییرات آب و هوایی» که زیر نظر دانشگاه گلستان فعالیت میکند، منتشر شدهاند.