یک فعال رسانه با اشاره به «جوکر» مردان و زنان از ظرافتها و خلاقیت زنان در بخش زنانه گفته و در مقابل انتقاد کرده است که بخش مردان از این هنرمندیها خالی است.
به گزارش هیچ یک _ فصل دوم «جوکر» از ابتدای پخش با واکنشهای متفاوتی مواجه شده است که اکثر آنها انتقادی بوده است. مریم شوندی فعال رسانه در یادداشتی به رئالیتی شو «جوکر» از احسان علیخانی پرداخته است و اینکه چطور در فصل دوم دست هنرمندان از شوخی با موقعیتهای متضاد، خلاقانه و … خالی است و در بخش مردان به استفاده از بدن به عنوان آخرین تلاش برای خندادن روی آورده است.
متن این یادداشت را در زیر میخوانید:
«کپی کردن برنامههای برجسته بینالمللی این روزها به یک سنت متعارف در صنعت برنامهسازی تبدیل شده است. تا جایی که حتی مدیران فرهنگی و صاحبان سکوهای نمایشی نیز ترجیح میدهند تخممرغهای خود را در سبد ایدهای بچینند که امتحانش را پس داده و تنها لازم است کمی ایرانیزه شود. ریالیتی شوی «جوکر» هم مانند تجربه پیشین سازنده آن یعنی «عصر جدید»، بر این قاعده ساخته شد. احسان علیخانی در سال ۱۴۰۰ تصمیم گرفت نسخه ایرانی برنامه داکیومنتال ژاپنی را بسازد. داکیومنتال یک ریالیتیشوی چالشی بر محور خنده بود که به ابتکار هیتوشی ماتسوموتو از ۲۰۱۶ روی آنتن رفت. پس از موفقیت این برنامه، شرکت آمازون پرایم ویدئو امتیاز آن را خرید و با نام LOL مخفف Last One Laughing اقدام به ساختن نسخههای اختصاصی آن در کشورهای گوناگون کرد. پس از ژاپن کشورهای استرالیا، آلمان، ایتالیا، فرانسه، اسپانیا، هند و مکزیک اقدام به تولید این برنامه کردند و کشورهایی چون کانادا نیز خبر از ساخت آن در آینده نزدیک دادهاند.
نسخه وطنی داکیومنتال با نام «جوکر» یا لطیفهگو، در ادامه این سلسله اقتباسهای جهانی تولید شد که اکنون فصل دوم آن با نام «جوکر ۲، طبقه بیست و یک» در حال پخش است. در هر قسمت از این برنامه ۸ شرکت کننده حضور دارند که از میان بازیگران و کمدینهای مشهور کشورمان انتخاب شدهاند، آنها در مدت ۶ ساعت در یک مکان مجهز دور یکدیگر جمع میشوند و باید سعی کنند تا نخندند تا در گود رقابت باقی بمانند. توجه مخاطبان به برنامه «جوکر» در سری اول سبب شد تا سازندگان «جوکر ۲» را در پلتفرم فیلیمو نمایش دهند. «جوکر ۲ طبقه بیست و یک»، در مقایسه با سری اول خود تغییرات بسیاری داشته است. از تغییر در دکوراسیون گرفته تا ویژگیهای اتاق کنترل و چند ابداع جدید در روند بازی مانند طراحی پنالتیباکس برای شرکتکنندگان منفعل. اما مهمترین تغییر این سری، حضور بانوان در فصل دوم بود که بازخوردهای فراوانی در پی داشت.
رقابت یا دورهمی؟
LOL و داکیومنتال اگرچه در بسیاری مولفهها به «جوکر» ایرانی شبیه هستند و حتی گاهی شوخیها، گریمها و پوسترهای مشابه دارند، اما تفاوت عمدهای دارند و آن هم ماهیت بازی بین این دو نوع برنامه است. در نسخه خارجی برنامه، شرکتکنندگان مبلغ معتنابهی پول با خود میآورند که دست آخر همه آن پولها جمع شده و به برنده میرسد. در داکیومنتال ژاپنی هر شرکت کننده یک میلیون ین در بازی میگذارد و ساختار برنامه بر مبنای رقابت افراد مرفه است. این ساختار علاوه بر اینکه ماهیت بازی را به رقابتهای شرطبندی شبیه میکند، برد و باخت را برای افراد شرکتکننده جدی و چالشانگیزتر میکند. در «جوکر» ایرانی اما ماهیت بازی بیشتر جنبه دورهمی دارد و کمدینها بعد از اخراج، حس بازنده بودن ندارند. این موضوع از یک طرف حاوی جنبههای مثبت است تا جایی که در «جوکر» فصل دوم اعلام میشود مبلغ جمع شده به خیریه اختصاص مییابد، از طرف دیگر اما غالب شدن حس دورهمی باعث میشود شوخیها از چارچوب برنامهای حسابشده و رقابتی دیدنی خارج شده و رنگ و بوی لودگی بگیرد. این نکته در قسمت اخیر «جوکر، طبقه بیست ویک» با بازی حمید لولایی و قدرتالله ایزدی به اوج میرسد.
تیپسازی و سناریوهای کوتاه متوالی
در ریالیتیشوهای «جوکر» ایرانی و داکیومنتالهای خارجی برنامه ساز سعی میکند با ایجاد سناریوهای پازلی و کوچک، برای خنده گرفتن از مخاطب با برنامه حرکت کند. در این مسیر لازم است برای هر کدام از شرکتکنندگان یک تیپ طراحی شود که تا انتهای برنامه در قالب آن تیپ ماجراهای خندهدار خلق کند. برای مثال در فصل اول «جوکر ۲» مجید مظفری با نگاه به انگشت شست از خندیدن فرار میکرد و محمدرضا علیمردانی با صداسازی تلاش میکرد از دیگران خنده بگیرد. این تیپسازی در «جوکر» بانوان شکلی منظم و با برنامه یافته بود. گیتی قاسمی با بازی گرفتن از عکس عمه ننه، ناهید مسلمی با تکرار بخشی از یک موزیک رپ و ژاله صامتی با مناقشه بر سر مدیریت جوکر تا انتهای برنامه نقش مشخصی در ایجاد لحظه کمیک داشتند و همین امر سبب شد تا شوخیها به موقع و با ضربآهنگ دلنشین به چشم مخاطب برسند.
استفاده برنامهساز از بازیگرانی با سنین مختلف، سبک و سطوح متفاوت حرفه نیز در راستای ساختن بعدهای متفاوت در سناریوها بود. نکتهای که تقریباً در تمام برنامههای «جوکر» رعایت شده بود. این مولفه اما لازم بود و کافی نبود. همچنان که در فصل آخر «جوکر ۲» باوجود حضور هنرمندان سطوح متفاوت، نقشهای کمدی به خوبی شکل نگرفت و در سناریوهای متوالی برنامه به درستی کار نکرد. تلاشهای مجید یاسر برای بازی سکهها و تقلید حمید لولایی از تکهکلامهای اینستاگرامی نه تنها در کمدینها تیپ و سبک ایجاد نکرد، بلکه شوخیهای معمول و مصطلح خودشان را نیز مبتذل و دم دستی ساخت.
هنر محدودیت است
«جوکر» بانوان با حضور هنرمندان خانم حوزه طنز، یک ریسک بزرگ برای گروه سازندگان «جوکر» بود. محدودیتهای کلامی و بدنی برای خانمها از یک سو و نامتعارف بودن شوخیهای جمع بانوان در قاب تلویزیون برای مخاطب از سوی دیگر، این احتمال را ایجاد میکرد که با یک برنامه شکستخورده مواجه باشیم. اما اتفاقی که افتاد کاملاً به عکس بود و دقیقاً همان محدودیتها در کلام و بدن باعث شد تا شوخیها ظریفتر و هنرمندانهتر شکل بگیرد. در سطح مواجهه مخاطب نیز ناشناخته بودن طنز خالص زنانه سبب شد تا برنامه در لایه ابداع و سنتشکنی قدم بردارد و در این راه کنجکاوی مخاطبان تازه را هم برانگیزد. ایجاد میزانسنی جدید از مجموعه شوخیهای مرتب و همهپسند به دور از رقصهای مردانه و خالی از اسراف ارجاعات اروتیک متداول در شوخیهای فصلهای قبل، نوید یک موفقیت در حوزه برنامهسازی سرگرمی میدهد که میتواند نواقص خود را رفع کرده و به مرور بهتر هم بشود. علاوه بر این حضور بانوان در «جوکر» میتواند معیارهای شوخی را در قسمتهای مردانه برنامه نیز تعدیل کند. ورود طنز ظریف زنانه، میتواند انحصار جهان مردانه طنز را که با محدودیت کمتری به تن و جنسیت ارجاع میدادند، بشکند و سطح بالاتر و شریفتری از موقعیت کمدی رئال به مخاطب ارائه کند.
بدن، آخرین تلاشها برای خنداندن
استفاده از بدن به عنوان عامل خنده در سینمای کمدی پیشینهای طولانی دارد. عاملی که بیش از گذشته در کمدی روز ایران نیز شاهدش هستیم این مدعا را ثابت میکند که هنرمند برای گرفتن خنده اغلب قید خلق تضاد و هجو ساختار را میزند و خیلی راحتتر با بازی بدن به استقبال کمدی میرود. در ریالیتیشوهای تلویزیونی نیز این سازوکار در حال مرسوم شدن است. بهره بردن از گریمهای تیپساز، اسلپاستیک و رقص که اصطلاحاً کمدی جسمانی را میسازند، میتواند سریعتر از فرمولهای داستانی در ساختن موقعیت خنده موثر باشند. اما در بعضی قسمتهای «جوکر، طبقه بیست و یک» استفاده بیش از اندازه از کمدی جسمانی به نقض موقعیت خنده میانجامد. در قسمت اخیر این مسئله به حدی زیاد شد که نسبت به فصلهای قبل دچار افت مخاطب گردید. علاوه بر این گروه سنی مخاطبان نیز در این قسمت به شکل غیرمنتظرهای تغییر کرد و خانوادههایی که با کودکان و نوجوانان این اثر را تماشا میکردند، برای دنبال کردن ادامه قسمتها مردد شدند. این در حالی است که در «جوکر» فصل اول با اجرای سیامک انصاری همیشه به کمدینها گوشزد میشد که مراقب شوخیهای خودشان باشند، چون خانوادهها و کودکان تماشایشان میکنند. این ملاحظه اخلاقی جایی ابعاد جدیتری به خود میگیرد که میدانیم احسان علیخانی پس از سالها برنامهسازی در تلویزیون و درک خط قرمزهای خانواده ایرانی این برنامه را در سبد مصرف فرهنگی مخاطب گذاشتهاست. چیزی که مفروض است این است سازوکارهای بازاری در سکوهای شبکه خانگی دچار تغییرات غیرقابل انکاری شده است. و این سازوکارها بر پربینندهترین ریالیتیشوی این روزها تاثیراتی گذاشته تا به هر قیمتی مخاطب خود را نگهدارد. مسلماً کمدین ناتوان از خلق موقعیت کمیک چارهای جز رقص و بدننمایی مبتذل ندارد و یا نهایتاً مجبور میشود ارجاعات اروتیک را که پیش از این در دو لایه میپیچاند، مستقیم و بی محابا بیان کند. جذب مخاطب آنی با این فرمول اگرچه محتمل است اما مشخص نیست ادامه این روند بتواند مخاطب را پای برنامه نگهدارد و خیلی زود دست برنامهساز را رو میکند که در خورجینش هنر ندارد.»