کیهان کلهر موسیقیدان بینالمللی در شناساندن موسیقی ایرانی به جهان سهم بسزایی داشته، موسیقی همراه زندگی او و در شرایط دشوار، ستون اصلی زندگیاش بود که سقف آن را استوار نگه داشت.
به گزارش هیچ یک _ سوم آذرماه، روزی است که با نوای کمانچه پیوند خورده است؛ سالروز تولد کیهان کلهر موسیقیدان، آهنگساز و نوازنده بینالمللی کمانچه که علاوه بر کمانچه در نواختن سازهای سهتار، تنبور و شاهکمان (ساز ابداعی خود) نیز تبحر دارد.
وی متولد سال ۱۳۴۲ در تهران، از هنرمندان برجستهای است که تاثیرگذاری او تنها به ایران محدود نمیشود و با توجه به برگزاری کنسرتهای بینالمللی در شناساندن موسیقی ایرانی به غیر ایرانیها سهم بسزایی داشته و طی همکاری با نوازندگان و هنرمندان بینالمللی تأثیر قابل توجهی بر موسیقی جهانی نیز گذاشته است، یکی از ویژگیهای موسیقی کلهر، نوآوری و تلفیق موسیقیهای مختلف است؛ او در اجراهای خود با بهرهمندی از سازهای سنتی ایرانی و غربی، موسیقیهای کلاسیک، جاز و موسیقیهای محلی مختلف، سبک منحصر به فردی را ایجاد کرده، این نوآوری باعث شده است تا موسیقی او هم برای مخاطبان ایرانی و هم برای مخاطبان جهانی جذاب باشد.
موسیقی در زندگی کلهر اهمیت حیاتی دارد، او در گفت و گو با یکی از رسانهها با اشاره به اهمیت موسیقی در زندگیاش بیان کرده است: «من همیشه به شاگردانم میگویم، شما والدینی دارید که ممکن است یک روزی بروند، ممکن است رابطه جدی با کسی داشته باشید که روزی به هر دلیلی به پایان برسد، ممکن است فرزندانی داشته باشید که بزرگ بشوند و شما را ترک کنند، اما موسیقی شما را رها نمیکند.»
چگونگی علاقهمندی به موسیقی
کیهان کلهر از ایل کلهر و اصالتا کرمانشاهی است، او درباره علاقهمندی خود به موسیقی چنین گفته است: «پدر و مادرم عاشق موسیقی بودند و موسیقی سنتی ایرانی همیشه در خانه ما پخش میشد، برادرم (کامران) به شکل غیرحرفهای خوانندگی میکرد، وقتی پنج ساله بودم، برادرم یک ساز سنتور قدیمی را به خانه آورد، من شروع به نواختن با آن ساز کردم و آنها متوجه شدند که من به موسیقی علاقهمندم یا شاید در آن استعداد دارم.
در نوجوانی، سیزده یا چهارده ساله بودم که در ارکستر ملی رادیوی ایران شروع به نوازندگی کردم و موسیقی هر روز برایم جدیتر شد و متوجه شدم این همان مسیری است که دلم میخواهد زندگیام در آن پیش برود و در آینده حرفهام باشد.»
انگیزه و الگوی کلهر در نوازندگی کمانچه، استاد علی اصغر بهاری یکی از اساتید برجسته این حوزه بود، کلهر پس از شنیدن صدای کمانچهنوازی بهاری به این ساز علاقهمند شد، تسلط بهاری بر قطعات ضربی و ردیف موسیقی ایران تأثیر فراوانی بر کلهر گذاشت اما به دلیل اینکه پیدا کردن استاد در این زمینه برای او دشوار بود، در آغاز کار به سراغ یادگیری سنتور، ویولن و چند ساز دیگر رفت تا اینکه با آشنایی و شناخت ردیفهای موسیقی ایرانی و پس از ۱۲ سالگی به سراغ علاقه همیشگی خود یعنی کمانچه رفت و از آن پس بود که این ساز تمام زندگی کلهر شد.
همکاری با گروه «شیدا» و اساتید
در سالهای تحصیل کلهر در دوره اول دبیرستان، خانواده او به کرمانشاه مهاجرت کرد و به همین دلیل کیهان و برادرش (کامران) فعالیت خود را با ارکستر رادیو تلویزیون کرمانشاه ادامه دادند و در مدت کوتاهی مورد توجه استادان موسیقی کرمانشاه قرار گرفتند. خانواده کلهر در سالهای انقلاب و آغاز جنگ مقیم کرمانشاه بودند اما در سالیان ابتدای جنگ ایران و عراق بار دیگر به تهران مهاجرت کرده و فعالیتهای موسیقی کیهان و کامران نیز در تهران ادامه پیدا کرد.
کیهان کلهر در این دوران مدتی کوتاه با گروه «شیدا» به سرپرستی زندهیاد محمدرضا لطفی در مرکز هنری «چاووش» همکاری داشت اما چندی بعد در ۱۷ سالگی تصمیم گرفت برای ادامه تحصیل در رشته موسیقی و آشنایی بیشتر با موسیقی جهانی و آهنگسازی، راهی خارج از کشور شود او ابتدا به ترکیه و سپس ایتالیا رفت و پس از آن به دانشگاه کارلتون اتاوا در کشور کانادا رفت و در نهایت موفق شد با درجه کارشناسی ارشد آهنگسازی از این دانشگاه فارغ التحصیل شود.
زمانی که کیهان کلهر در خارج از کشور به سر می برد، خانه پدری او در تهران هدف موشک ارتش بعث عراق قرار گرفت و منجر به مرگ پدر، مادر و برادر او شد. کلهر سرانجام سال ۱۳۷۳ به ایران بازگشت. او در این زمان با گروه موسیقی «دستان» همکاری کرد، در این همکاری کلهر با همراهی گروه «دستان» و آواز زندهیاد ایرج بسطامی، توانست نخستین کنسرت رسمی خود را برگزار کند.
کلهر بار دیگر سال ۱۳۷۴ و برای ادامه تحصیل در مقطع دکترا راهی کشور کانادا شد. او پس از بازگشت به کانادا نیز همکاری خود با بزرگان موسیقی ایران از جمله شهرام ناظری را ادامه داد اما کلهر با آلبوم «شب، سکوت، کویر» با آواز زندهیاد محمدرضا شجریان به شهرت دست پیدا کرد. همچنین کلهر با هنرمندان نامی دیگری؛ حسین علیزاده، علیاکبر مرادی، علیرضا افتخاری، همایون شجریان و مجید خلج همکاری داشته است و کنسرتهایی را با برخی از این هنرمندان در داخل و خارج از کشور برگزار کرده است.
همکاریهای بینالمللی و افتخارات
کلهر به واسطه حضور در خارج از کشور، علاوه بر همکاری با هنرمندان موسیقی ایران، تلاشهای مستمری برای شناساندن موسیقی ایرانی به جهان کرده است و همکاریهای نیز با هنرمندان بینالمللی همچون اردال ارزنجان از ترکیه، شجاعت حسین خان از هند، یویوما از چین، ژائو ژیپینگ، عالیم قاسم اف از جمهوری آذربایجان، بروکلین رایدر از آمریکا، ارکستر فیلارمونیک نیویورک، کوارتت کرونوس، گروه «رامبرانت تریو» همکاری داشته و کنسرتهایی را برگزار کرده است.
کلهر برای آلبومهای «بی تو به سر نمیشود» و «فریاد» که با آهنگسازی حسین علیزاده و آواز محمدرضا شجریان همراه بود، نامزد دریافت جایزه معتبر موسیقی «گرمی» نیز شد. در پنجاه و نهمین مراسم جایزه گرمی، کلهر به همراه گروه «جاده ابریشم» به رهبری یویوما توانستند با آلبوم «sing me home» موفق به کسب جایزه گرمی بهترین موسیقی جهانی شوند.
یکی از برترین همکاریهای بینالمللی استاد کلهر در آلبوم «باران» با گروه «غزل» است که در آن کلهر کمانچه، شجاعت حسین خان سیتار، ساندیپ داس و طبل مینوازند، این اجرا و همکاری سال ۲۰۰۴ میلادی نامزد دریافت جایزه گرمی نیز شد.
کلهر ژانویه سال ۲۰۰۸ میلادی، کنسرتی را به همراه کوارتت زهی بروکلین رایدر در شهر نیویورک به روی صحنه برد که در آن قطعاتی از آلبوم «شهر خاموش» نیز نواخته شد. کلهر همراه با نوازنده باقلامای ترکیه اردال ارزنجان کنسرتهایی را هم در نقاط گوناگون جهان برگزار کرده و آلبومی را نیز با همکاری این نوازنده به نام «The Wind» منتشر کرده است.
کلهر سال ۲۰۱۹ میلادی و در فستیوال جهانی موسیقی وومکس به عنوان بهترین هنرمند سال جهان انتخاب شد، او نخستین نوازنده ایرانی است که برنده این جایزه شده است. کلهر، این جایزه را پنجم آبان ۱۳۹۸ در کشور فنلاند دریافت کرد و به محمدرضا شجریان که آن زمان در بستر بیماری بود، تقدیم کرد. در چهارمین جشن سالانه موسیقی، از کیهان کلهر به پاس یک عمر فعالیت هنری تجلیل شد.
کلهر علاوه بر همکاری در آلبومهای متعدد به عنوان آهنگساز و نوازنده، در زمینه ساخت موسیقی فیلم نیز فعالیت داشته و تاکنون موسیقی فیلمهای «لانتوری»، «مجبوریم» به نویسندگی و کارگردانی رضا درمیشیان و سریال «خاتون» به نویسندگی و کارگردانی تینا پاکروان را ساخته، از آثار کلهر در موسیقی متن فیلم «قلمرو بهشت» از ریدلی اسکات استفاده شده است، کلهر در ساخت موسیقی فیلم «جوانی بدون جوانی» اثر فرانسیس فورد کاپولا و انیمیشن «روح» همکاری داشته است.
جهانیترین موسیقیدان ایرانی
حسین علیزاده آهنگساز، نوازنده پیشکسوت تار و سهتار و از دوستان کیهان کلهر درباره ویژگی و سبک نوازندگی کمانچه او نوشته است: «او جهانیترین موسیقیدان ایرانی است؛ تکنیک کمانچه کلهر، واقعا متفاوت است و او خود را به شیوههای سنتی نوازندگی و جملات کلاسهبندی شده و نگاههای تک بعدی به کمانچه محدود نکرده است. یعنی به خود نمیگوید که چون سازم ساز سنتی ایرانی است پس باید تنها به یک شکل و شیوه به آن بنگرم. او در این ساز ایرانی، ایران را با تمام فرهنگهایش در نظر گرفته است و سازی چون کمانچه را که اتفاقا در بافت های مختلف فرهنگی بستر دارد، با همین دیدگاه نواخته است.
در همان روزهای ابتدای همکاری، من از این ویژگی کلهر بسیار لذت بردم و بعد از آن بود که کلهر ثابت کرد نگاهش بسیار فراتر از این ماجرا است. او به موسیقی نواحی ایران نگاه ویژهای داشت و بعدها هم دید ویژه خود را به موسیقی جهانی آشکار کرد. کلهر در عین اینکه اصالت موسیقی ایرانی را حفظ میکند. به تکرار مکررات تن نمیدهد و موسیقی او بسیار زنده و پویا خلق میشود.»
ابداع «شاهکمان»
کلهر براساس پژوهشهایی که انجام داده است، ساز «شاهکمان» را ابداع کرد، این ساز سال ۱۳۸۹ رونمایی شد. کلهر درباره ابداع و ساخت این ساز چنین گفته است: «حدود ۱۵ سال پیش با یک سازنده ساز با نام پیتر بیفن در استرالیا آشنا شدم که او سازی شبیه به سازهای موسیقی ایرانی با کاسهای شبیه به کمانچه و یا سه تار ساخته بود که دستهای بلند داشت که صدای خوبی میداد.
از همان زمان به بعد به اتفاق پیتر بیفن طرح ساخت «شاه کمان» را ریختم و کمانچهای با هشت سیم واخوان ساختم که طرحی شبیه کمانچه دارد و صدایی ما بین کمانچه و چنگ میدهد، در واقع دامنه صدای این ساز، پنج پرده از کمانچه پایینتر است و صدای بمتری دارد.
تولد «شاه کمان» ۱۵ سال طول کشید و در این مدت من روی پیچ و خمهای این ساز برای رسیدن به صدای دلخواه کار کردم و در کنسرتهایی که همراه با حسین علیزاده داشتم دونوازی «شاه کمان» و «شورانگیز» اجرا شد و مورد استقبال قرار گرفت.
موسیقی ستون اصلی زندگیام است
براساس آنچه کلهر در گفت و گوهایش بیان کرده است؛ او رابطه بسیار نزدیکی با موسیقی دارد و در مواردی موسیقی در زندگیاش نجاتبخش بوده است و از قدرت موسیقی برای ادامه دادن زندگی استفاده کرده است؛ کلهر، خانواده و دو دوستش را در جنگ ایران و عراق از دست داد، او سختیهای جنگ را به چشم خود دیده و طعم آشفتگی، غم، زشتی و خشونت در جنگ را بسیار چشیده است و آرزو میکند که هیچ کس دیگری در جهان، آن را تجربه نکند. در آن شرایط دشوار زندگی، موسیقی، ستون اصلی زندگیاش بود که سقف آن را استوار نگه داشت و از این بابت بسیار قدردان و سپاسگزار است.
این موسیقیدان، به دلیل حرفهاش، دور دنیا سفر کرده است، تقریبا همه کشورهای جهان را دیده و با مردمانش معاشرت کرده است و در این سفرها سعی میکند با زبانهای مختلف صحبت کند و با فرهنگهای گوناگون آشنا شود.
کلهر در این باره بیان کرده است: هر جا که رفتم، انسانهایی را دیدم که عاشق زندگی هستند، مردمی که آرزویشان داشتن یک زندگی آرام، امن و حال خوب برای خانواده و فرزندانشان است، پس چه چیزی به ما مجال زندگی کردن نمیدهد؟ من فکر میکنم هنر، تنها چیزی است که میتواند به شیوه خاص خودش، انسانها را به سمت زندگی سوق دهد. حداقل امیدوارم که این طور باشد.
وی افزود: انسانها زیبایی را دوست دارند و دنیایی که ما در آن زندگی میکنیم، اغلب زیبا نیست، ما با این همه جهل، جنگ، زشتی و خشونت را میبینیم، زندگی مردم میتواند بسیار بسیار سخت باشد، این آن زندگی نیست که کسی آرزوی آن را داشته باشد و راه فرار از این وضعیت و شاید راه اجتناب از آن و راه انتخاب بهتر سیاستمدارانی که بتوانند از آن دوری کنند، در هنر است.
این آهنگساز بیان کرد: اگر هنر وجود نداشت، این دنیا چگونه بود؟ پاسخ این سوال زیاد جالب نیست، چون زندگی در این جهان بدون هنر و موسیقی، حداقل برای من، ممکن نیست.
کلهر به عنوان یک موسیقیدان و نوازنده کمانچه همچون عارفی با کولهباری سبک با یک کوله و سازش به کشورهای مختلفی سفر کرده است و به عنوان یک سفیر فرهنگی بدون وابستگی به نهادی یا جریان سیاسی، تنها مسیر خود را برای معرفی هنر و موسیقی ایران و ارتقای این موسیقی طی میکند و شاید زندگی او همچون شعر «دیارِ حقیقت» اثر حسن مطفایی دهنوی باشد:
«من از دیار حقیقت، رهی نمیجویم
هـر آنچه بهر دیارش، طریق میپویم
خدا که اوست حقیقت، به من نشد ثابت
حقیقت است به من، این سخن که میگویم
حقیقت است درستی و پایهای از عدل
به غیر نام و نشانش، خودش نمیجویم
به هر کجا که نظر میکنم به دقت و حُسن
حقیقتـی که شـود ثابتـم ، نمی جویم
بشر که حرف حقیقت، همه زنند از خود
ستون محکم آن را چرا نمیجویم
حسن بس است، حقیقت همین بود گفتن
ثبوت و صحت آن در جهان نمیجویم»


