«آخرین اغواگری زمین» اثری است برای تأمل درباره هنر، شعر و زندگی، و فرصتی برای شناخت جهانبینی شاعرانه مارینا تسوتایوا، که با زیستی پرشور، دشوار و پناهنده به کلمه، از جهان عبور کرد.
هیچ یک ، گروه فرهنگ و ادب، طاهره طهرانی: کتاب «آخرین اغواگری زمین» اثر مارینا تسوتایوا مجموعهای است از هفت جستار درباره شعر، هنر، ارتباط آنها با ضمیر انسانی و جایگاه هنرمند در جهان؛ که با ترجمه الهام شوشتریزاده توسط نشر اطراف منتشر شد. این مجموعه جستارها به مسائل هنری و شاعرانه با نگاهی عمیق و فلسفی میپردازد و مخاطب را به شنیدن شعر و تأمل شاعرانه دعوت میکند. تسوتایوا در این نوشتهها از سبک خاص خود در نثر بهره میگیرد و با آوردن تضادها و گفتوگوهای پرشور، مخاطب را به زیست شاعرانه نزدیک میکند.
جستارهای کتاب نهتنها بحثهای فلسفی و زیباشناسانه پیرامون هنر را مطرح میکنند، بلکه از تجربهها و زیست سخت و پرچالش شاعر نیز نشأت گرفتهاند. نویسنده، هنر و شعر را پناهگاه خود در برابر مشکلات زندگی و جامعه سیاستزده میداند. بسیاری از این نوشتهها در دوران تعاملات فکری تسوتایوا با ریلکه و پاسترناک بعد از مهاجرت نگاشته شده و بازتابی از روح جستجوگر و اعتقاد عمیق او به ماهیت شاعرانه هستی هستند.
آن طور که مترجم _الهام شوشتریزاده_ در مقدمه نیز آورده است، تسوتایوا در متلاطمترین دوره تاریخ روسیه زندگی کرد. شاهد انقلاب ۱۹۱۷ و قحطی مسکو بود، دارایی خانوادهاش مصادره شد، شوهرش به ارتش سفید پیوست، دختر کوچکش از سوءتغذیه مرد و خودش هم ناچار شد به اروپا مهاجرت کند. در اروپا نیز همواره درگیر فقر بود و دلتنگی برای روسیه راحتش نمیگذاشت. در سال ۱۹۳۹ به روسیه بازگشت، اما شوهرش را دستگیر و اعدام کردند و دختر بزرگش را به اردوگاه کار اجباری فرستادند. تسوتایوا در تمام این سالها با وجود همه مشقتهای زندگی و در فضای جامعهای سیاستزده همچنان مینوشت و میسرود… شاید آنچه جستارهای این نویسنده را متمایز میکند همین یقین و باورش به ناگزیری هنر و پناه بردنش به کلمات باشد.
نام کتاب برگرفته از نوشته اوست: «هنر وسوسه است، شاید آخرین ظریفترین و مقاومت ناپذیرترین، اغواگری زمین. آن پاره ابر واپسینِ آسمان.»
تأثیر دوران پرآشوب و جامعه سیاستزده
جستارهای کتاب آخرین اغواگری زمین، بازتاب آشکاری از زندگی پرتلاطم، تجربههای زیسته و وضعیت تاریخی مارینا تسوتایوا هستند؛ این جستارها هم از رنجهای فردی و خانوادگی شاعر، هم از فضای سیاستزده و آشوبناک روسیه اوایل قرن بیستم تاثیر گرفتهاند. تسوتایوا در این جستارها از تجربههای شخصی خود الهام گرفته است: نابودی دارایی خانوادگی پس از انقلاب، مرگ دختر کوچکش در قحطی، مهاجرت اجباری به اروپا، درگیری با فقر و احساس عمیق غربت و دلتنگی برای روسیه. در اروپا، نویسندگی و مکاتبه با چهرههای ادبی مانند ریلکه و پاسترناک برای او راه نجاتی بود تا بار سنگین تنهایی و مشکلات را تحمل کند.
تسوتایوا بخش زیادی از عمر خود را در دوران پرتنش تاریخ روسیه گذراند: انقلاب ۱۹۱۷، قحطی، مهاجرت روسهای سفید، سالهای استبداد استالینی و فشارهای سیاسی و اجتماعی. او در این جستارها با نگاهی فلسفی به هنر و کاربرد آن در مواجهه با این بحرانها میپردازد و ملتزم به «پناه بردن به کلمه و شعر» در برابر بیرحمی زمانه میشود. حتی پس از بازگشت به شوروی و روبرو شدن دوباره با فجایع خانوادگی، ادامه نوشتن و جستارنگاری را بار دیگر شکل مقاومت و زیست شاعرانه قرار میدهد.
نمود تجربه زنان و زبان شاعرانه
بخشی از این جستارها روایتگر تجربه زنان روس، رنجهای زیسته و امیدها و ناامیدیهای آنهاست و نمونهای از بازتاب بیواسطه تجربه زنانه در ادبیات مهاجرت روسیه را نشان میدهند. زبان نثر تسوتایوا نیز نمایشگر ترکیبی از شورمندی شاعرانه و اندیشه فلسفی است که از غنای زبانی و ضربآهنگ عامیانه سود میجوید. هر یک از این جستارها نه تنها ساختاری ادبی، بلکه سندی هنری و زیستی از زیستن در زمانهای پرآشوب، مقاومتی شاعرانه و تأملی ژرف بر معنای هنر هستند.
تسوتایوا یکی از چهار شاعر بزرگ روس قرن بیستم به شمار میرود و سبک خاص او در آفرینش نثر و شعر، ترکیب واژهها، و روایتگری تجربههای زنان روس زبانزد خاص و عام است. این کتاب نهتنها برای علاقهمندان شعر و ادبیات روس، که برای کسانی که به دنبال تأملات معنوی و فلسفی درباره هنر و زندگی هستند، مناسب است.
در بخشی از این کتاب میخوانیم: «یکی از شعارهای طلایهداران عصر ما این بود که در آینده مرزی در کار نخواهد بود و این شعار از همان آغاز در هنر تحقق یافته است. اثر هنری جهانی یعنی اثری که با ترجمه به زبانهای دیگر و برای مردمان روزگاری دیگر، با ترجمه به زبان عصری دیگر، ارزش و قدرش چندان کم نشود. اثر هنری جهانی یعنی اثری که همه چیز خود را به پای عصر و سرزمینش بریزد و از این طریق همه چیزش را به همه ی اعصار و سرزمینهای دیگر هم پیشکش کند. اثر هنری جهانی هم مکان و زمان خود را تا دورترین کرانهها جلوهگر میکند و هم همه بیمکانها و بیزمانها را تا ابد بیهیچ مرزی، مینمایاند.
هنر غیر معاصر، به معنای هنری که نشانی از عصر و زمانهاش در آن نبینیم، وجود ندارد. البته تلاشهایی برای بازگشت به سنتهای هنری گذشته صورت میگیرند؛ تلاشهایی که نمیشود آنها را هنر نامید. گهگاه تکستارههایی هم هستند که مدتی، مثلاً صد سال از زمانهشان جلوترند یادتان باشد: تکستارهها هرگز از زمانهشان عقبتر نیستند، اما همین تکستارهها نیز عصر محورند، یعنی نشانی از عصر و زمانه دارند، گرچه نه از عصر و زمانه خود. به عبارت دیگر حتی این تکستارهها هم در قید و بندِ زماناند.»
«آخرین اغواگری زمین» اثری است برای تأمل درباره هنر، شعر و زندگی، و فرصتی برای شناخت جهانبینی شاعرانه مارینا تسوتایوا، که با زیستی پرشور، دشوار و پناهنده به کلمه، از جهان عبور کرد.