اسرار موفقيت «جك ما» بنيان‌گذار شركت علی‌بابا
هیچ یک،«جک ما» (Jack Ma) کارآفرین اینترنتی و معلم زبان انگلیسی، 15 سال پیش شرکت علی‌بابا را در آپارتمان کوچک خود در هونژو چین پایه‌گذاری کرد. یک روز جمعه، «ما» تبدیل به ثروتمند‌ترین مرد چینی و به دنبال آن بزرگ‌ترین عرضه‌کننده اولیه عمومی سهام (IPO) در آمریکا و احتمالا در تاریخ جهان شد. آن هم با بازاری به ارزش 231 میلیارد دلار و خرده فروشی آنلاین که تقریبا با والمارت برابری می‌کرد و بزرگ‌تر از آمازون و ای.بی بود.
این تازه آغاز کار است. شرکت علی‌بابا در نظر دارد دامنه پیشرفت خود را در آمریکا و اروپا گسترش دهد. در حال حاضر نزدیک به یک میلیارد دلار در راه اندازی کسبوکارهای جدیدی مانند یوبر (Uber)، لیفت( Lyft)، شاپ رانر (ShopRunner)، تانگو، فناتیک (Fanatics) و کابام (Kabam) سرمایه‌گذاری کرده است.
بهتر است امروزه کارآفرینان و مدیران مشتاق کسب‌وکار از چگونگی تبدیل معلم چینی به مالک با ارزش‌ترین شرکت تجاری اینترنتی در دنیا، درس بیاموزند. موفقیت‌های این فرد بدون شک باید در مدارس کسب‌وکار و برای نسل‌ها مورد مطالعه قرار بگیرد.
از این‌جا شروع کنید و ادامه دهید. جک جوان با درک اهمیت زبان انگلیسی، با دوچرخه خود به یک هتل نزدیک می‌رود تا با راهنمایی خارجی‌ها در اطراف شهر به یادگیری و تمرین زبان انگلیسی بپردازد.
اشتیاقش در ایجاد کارآفرینی مانند ماسایوشی سان (Masayoshi Son) است که در خانواده‌ای فقیر بزرگ شد و به دنبال آرزوی خود تا دره سیلیکون و فارغ‌التحصیلی از دانشگاه برکلی آمریکا قبل از تاسیس سافت‌بانک، رفت. سان در جایگاه ريیس سافت و اسپیرینت (Sprint)، اکنون ثروتمند‌ترین مرد ژاپنی‌ست.
او برای خود چشم‌اندازی داشت… کسانی را هم در اطراف خود داشت تا به او کمک کنند.
«ما» در اوایل کار به پتانسیل زیاد کسب‌وکار براي جمعیتي عظیم پی برد. بنابراین او و همسرش 17 نفر از دوستان‌شان را دور هم جمع کردند با روی هم گذاشتن 60000 دلار شرکت‌شان را تاسیس کردند. پایه و اساس ساختار این شرکت بر مبنای مشارکتی پویا و فرهنگ منحصر به فردی طراحی شده بود که به دنبال افزایش همکاری، کاهش بوروکراسی و ترویج مسوولیت‌پذیری برای رشد بود.
یا رشد کن یا به خانه برگرد. حتی اگر «ما» هنگام تاسیس شرکت علی‌بابا امکان فروش سهام عام را هم داشت به احتمال زیاد همان راه خود را پیش می‌گرفت. او انسان ترسو و بزدلی نیست. در عوض او و دوستانش همگی با کمک همدیگر سرمایه خود را تا حد یک سرمایه بزرگ 5 میلیون دلاری بالا بردند و بعد، با دریافت 20 میلیون دلار از طریق سافت بانک در سال 2000، یک میلیارد دلار از سوی یاهو پس از پنج سال و 1.6 میلیارد دلار از طریق شرکای خود در سایت دریاچه نقره‌ای و سایت DST global سرمايه خود را افزایش دادند. بنابراین شما هم می‌توانید رشد کنید.
مشکلات بزرگ‌تر، فرصت‌های بزرگ‌تری را فراهم می‌کنند.
کمبود زیرساخت‌ها همواره مانع غیر قابل عبوری برای تجار کسبوکارهای کوچک ملت بزرگ چین بوده است. علی‌بابا این مشکل را حل کرد و اکنون فعالیت‌های او 80 درصد از تجارت الکترونیکی چین را پوشش می‌دهد. درآمدی به بزرگی 284 میلیارد دلار در سال گذشته و بیش از دوبرابر درآمد آمازون.
ابتکار و خلاقیت از متحد افرادی شكل می‌گیرد که متفاوت از همدیگر می‌اندیشند و عمل می‌کنند.
امروزه همه در مورد تغییر دنیا و تولید ثروت سخن می‌گویند، اما کسانی كه واقعا دست به عمل می‌زنند افرادي استثنایی هستند که ایده‌های دستیابی به موفقیت، دیدگاهی متفاوت و اشتیاق انجام کارهای بزرگ در سر دارند. نوآوری تخریب‌کننده (يعني كسي كه فن‌آوري امروز را با نوآوري خود متحول مي‌كند) از سوی کسانی بروز می‌کند که وضعیت موجود را در هم می‌شکنند و راه خود را می‌سازند و به وجود مي‌آورند.
روی شانه‌های غول بایستید(دوباره بسازید)… اما از اشتباهات آنان درس بگیرید.
علی‌بابا هم مانند شرکت‌های آمازون و ای.بی، یک شرکت تجاری الکترونیکی‌ست؛ اما این تنها نقطه اشتراک آن‌هاست. علی‌بابا در واقع هیچ موجودی ندارد و کالایی را هم به فروش نمی‌رساند. بلکه یک واسطه است که هزینه‌ها و کمیسیون‌های سالانه را از تاجران بزرگ و هزینه‌های تبلیغات را از تاجران کوچک‌تر جمع‌آوری می‌کند و نتیجه تبدیل شدن به یکی از بزرگ‌ترین و سودآورترین مدل‌های کسب‌وکار در جهان است.
چه چیزی در یک نام نهفته است؟ کمتر از چیزی که شما فکر می‌کنید.
برندهای اپل، فیس‌بوک، گوگل، مایکروسافت، یوبر، وان‌کینگ‌لین، فناتیکز، استارباکس، وول‌فودز را در نظر بگیرید. در بین نام و برند این شرکت‌ها چه نقطه اشتراکی وجود دارد؟ مطلقا هیچ اشتراکی وجود ندارد. برخی از آن‌ها حروف ربط یا کلمات ترکیبی هستند. برخی دیگر لغات و عبارات متداول و معمولی هستند. حتی نام یک میوه هم در بین آن‌ها وجود دارد. این نتیجه کسب‌وکار شما برای مشتریان است که به چشم می‌آید نه نام یا برند شخصی شما.
«جک ما» در یک کافی شاپ در سانفرانسیسکو نشسته بود و به داستان علی‌بابا و چهل دزد بغداد فکر می‌کرد و این‌که چگونه کلمه عبور «باز شو سسمی» برای باز کردن غار گنج دزدها به ذهن علی‌بابا رسید و توانست ثروتمند شود. با این دیدگاه او توانست پتانسیل کشف نشده در کسبوکارهای کوچک و متوسط را کشف کند. اکنون شما هم به راز چگونگی به تحقق پیوستن رویای این مرد پی بردید.
