
چرا باشگاههای عربی؟ لورکوزن را ببینید
به گزارش هیچ یک و به نقل از جام تهران / اسماعیل کارتال از ترکیه برنگشت و دست مدیران پرسپولیس را در پوست گردو گذاشت تا دوباره پروسه ترسناک انتخاب سرمربی جدید آغاز شود. بعد از مدتی جست و جو و مطرح شدن چند گزینه خارجی، مدیران باشگاه برای اینکه کمکم به طرف یک مربی داخلی کمضررتر گام بردارند سراغ یک مربی ایرانی اما خارجی رفتند.
ایرانی از این جهت که ملیتی ایرانی داشت اما سالها در آلمان زندگی کرده، دوران فوتبالش را گذرانده و با سپری کردن دورههای آموزش مربیگری در سطوح پایینتر مشغول این کار نیز بوده است.
وحید هاشمیان اینطوری سر از پرسپولیس در آورد چرا که نه مربی گرانقیمتی بود نه جزو طیف مربیان سنتی یا نزدیک به طیف سنتی پرسپولیس قرار میگرفت تا مورد اعتراض هواداران باشد.
با این وجود همه میدانستند که این انتخاب یک ریسک بزرگ خواهد بود و این انتخابی است که روی لبه تیغ راه میرود چرا که وحید هاشمیان با وجود تمام مزایای شخصیتی و حضور طولانیاش در فوتبال آلمان در قواره نیمکت پرسپولیس به عنوان سرمربی نبود.
هاشمیان نه تنها در فوتبال باشگاهی ایران سابقه فعالیت نداشت بلکه در هیچ تیم باشگاهی رده بالایی مربیگری نکرده و طبیعتاً اعتماد به او با چنین خصوصیاتی یک ریسک بزرگ و شاید شجاعانه به نظر میرسید.
با این وجود بعد از گذشت شش هفته از شروع فصل جدید مشخص شد که این ریسک به هر دلیل جواب نداده و از دو هفته قبل زمزمه تغییرات و کنار رفتن این مربی به گوش رسید که همچنان موافقان و مخالفانی در طیف اهالی رسانه، هواداران و پیشکسوتان دارد.
وحید هاشمیان از ابتدا مورد حمایت مدیران باشگاه پرسپولیس بود و غیر از یک عضو هیأت مدیره همه روی انتخاب او اتفاق نظر داشتند. در جلسه اخیر هیأت مدیره با حضور هاشمیان هم ظاهراً همه از او حمایت کردند اما اینطور نیست که گزینهای برای جانشینی او زیر نظر نداشته باشند یا قاطعانه پای وحید بمانند.
با این وجود آنچه امروز بیشتر دربارهاش حرف زده میشود اندازه و سقف اعتمادی است که باید به هاشمیان داشت. برخی میگویند شش هفته فرصت مناسبی برای سنجش عیار یک مربی نیست و باید یک نیم فصل به او زمان داد اما واقعیت اینکه جدا از کسب نتایج ضعیف، نشانههای پیشرفت هم در مسابقات پرسپولیس دیده نمیشود.
در واقع شرایط پرسپولیس اینگونه نیست که به اصطلاح عامه بگوییم «تیمش خوب بازی میکند اما نتیجه نمیگیرد» و در این شرایط چاره عاجل و همان شوکی که در فوتبال مرسوم شده و مدیر کنسرسیوم بانکی هم به آن اشاره کرده قریبالوقوع خواهد بود.
نکته اینجاست که برخی اهالی فوتبال معتقدند برکناری یک مربی آن هم بعد از شش هفته حرکت اشتباهی است و باشگاههای ما نباید دنبالهرو باشگاههای عربی باشند که بسیار کم طاقتند اما این رویهای است که حتی در فوتبال آلمان، جایی که هاشمیان از آن میآید هم باب شده است.
همین فصل اریک تنهاخ جانشین ژابی آلونسو سرمربی فوقالعاده موفق بایرلورکوزن شد اما بعد از دو هفته از بوندس لیگا و یک دیدار حذفی سیمون رولفس مدیر ورزشی لورکوزن و مدیران این باشگاه خیلی زود دندان لق را کشیدند و کاسپر هیولمن دانمارکی را جانشین تنهاخ کردند تا اوضاع این تیم دگرگون شده و لورکوزن دوباره جایگاهش را در جدول پیدا کند.
این اتفاقی است که چند روز بعد در باشگاه بوروسیا مونشن گلادباخ هم افتاد. از قضا در لیگ برتر انگلیس نیز دو باشگاه ناتینگهام فارست و وستهام در شش هفته ابتدایی دست به تغییر سرمربی زدهاند یا مورینیو به تازگی راهی بنفیکا شده و جای برونولاژ را گرفته و دیگر اینگونه نیست که این اقدامات محدود به باشگاههای عربی حوزه خلیج فارس باشد.
نکته اینجاست که علی دایی با آن نام اعتبار در فصل دوم سرمربیگریاش در پرسپولیس بعد از یک نایب قهرمانی تنها بعد از 7 هفته با باخت مقابل تراکتور از کار برکنار شد و حمید درخشان جای او را گرفت.
جالب اینکه دایی در 7 بازی ابتدایی فقط 8 امتیاز گرفته بود (به اندازه تیم فعلی هاشمیان بعد از شش بازی) اما دو باخت در کارنامه داشت.