سوم رجب، سالروز شهادت امام علیبنمحمد الهادی(ع)، فرصتی است برای بازخوانی زندگی امامی که بخش مهمی از دوران امامت خود را در حصر، مراقبت و فشار خلافت عباسی گذراند.
هیچ یک _ گروه فرهنگ و ادب، زهرا اسکندری: کتاب «آفتاب در حصار» نوشته زهرا مرتضوی و منتشرشده از سوی انتشارات شهید کاظمی، اثری در حوزه زندگینامه داستانی ائمه اطهار(ع) است که با تمرکز بر سیره و حیات امام علیبنمحمد الهادی(ع)، تلاش کرده است تصویری روایی، قابلفهم و مستند از زندگی دهمین امام شیعیان ارائه دهد. این کتاب با بهرهگیری از منابع تاریخی و روایات معتبر، زندگی امام هادی(ع) را از تولد تا شهادت، در بستر تحولات سیاسی و اجتماعی عصر عباسی بازخوانی میکند.
نویسنده در این اثر کوشیده است با پرهیز از روایت صرفاً گزارشی و با استفاده از نثر داستانی و روایتهای کوتاه مخاطب را با ابعاد مختلف شخصیت امام هادی(ع)، از جایگاه علمی و معنوی تا مواجهه ایشان با خلافت عباسی، همراه سازد؛ روایتی که هم برای مخاطب عمومی قابل پیگیری است و هم برای خواننده علاقهمند به تاریخ تشیع، واجد اطلاعات مستند.
آغاز زندگی امامی در تنگنای سیاست
کتاب «آفتاب در حصار» روایت خود را از پیشینه خانوادگی امام هادی(ع) آغاز میکند. مادر ایشان زنی پاکدامن بود که بهعنوان کنیز به بازار آورده شد، اما به فرمان امام جواد(ع) خریداری شد؛ نه بهعنوان کنیز، بلکه بهعنوان مادر فرزندش. نویسنده این واقعه را نشانهای از کرامت انسانی و نگاه آزادمنشانه اهلبیت(ع) میداند؛ نگاهی که حتی در شرایط رایج بردهداری، شأن انسانی افراد را پاس میداشت.
امام هادی(ع) در روستای صریا، در اطراف مدینه، چشم به جهان گشود. مطابق نقلهای تاریخی، امام جواد(ع) همانند سنت نبوی، در گوش نوزاد اذان و اقامه خواند، موهای سرش را تراشید و به اندازه وزن آن، نقره صدقه داد. نام «علی» برای او انتخاب شد و کنیه «ابوالحسن ثالث» به او داده شد تا پیوند اسمی و معنویاش با امام رضا(ع) و امام موسی کاظم(ع) حفظ شود.
چهرهای آشنا در امتداد نسل امامت
در بخشهایی از کتاب، نویسنده به توصیف ویژگیهای ظاهری امام هادی(ع) پرداخته است؛ توصیفی که برگرفته از منابع روایی است. بدنی ورزیده، قامتی متعادل، شانههایی پهن و سیمایی خوشبو، از جمله ویژگیهایی است که شباهت ایشان به امام محمد باقر(ع) و امام رضا(ع) را یادآور میشود.
امامت در سنین جوانی
یکی از محورهای مهم «آفتاب در حصار»، پرداختن به مسئله امامت امام هادی(ع) در سنین نسبتاً پایین است. نویسنده توضیح میدهد که همانگونه که پیشتر در مورد امام جواد(ع) رخ داده بود، سن کم امام هادی(ع) نیز دستاویزی برای تردیدافکنی دشمنان شد. با این حال، جایگاه علمی، وقار رفتاری و نفوذ معنوی ایشان، بهگونهای بود که حتی مخالفان نیز ناخواسته در برابر او احترام نشان میدادند.
کتاب به نقل روایاتی اشاره میکند که هنگام ورود امام به دربار یا قصر، حاضران بیاختیار از مرکبهای خود پیاده میشدند؛ رفتاری که نشان از هیبت معنوی امام داشت و خارج از اراده افراد رخ میداد. نویسنده این موقعیتها را نشانهای از تثبیت جایگاه امامت، علیرغم تلاشهای سیاسی برای تضعیف آن، ارزیابی میکند.
بخش قابلتوجهی از کتاب به دوران خلافت متوکل عباسی و حضور اجباری امام هادی(ع) در سامرا اختصاص دارد. متوکل که به دشمنی آشکار با اهلبیت(ع) شهرت داشت، از ابزارهای مختلف برای محدودکردن امام استفاده میکرد؛ از احضار به سامرا و نظارت دائمی گرفته تا تلاش برای تخریب جایگاه اجتماعی ایشان.
در کتاب آمده است که متوکل حتی کوشید با واردکردن برخی افراد از جمله برادر امام موسی(ع) که به خوشگذرانی شهرت داشت چهره خاندان امام را مخدوش کند، اما این تلاشها به نتیجه نرسید. نویسنده با استناد به نقلهای تاریخی، ناکامیهای پیدرپی متوکل در این مسیر را بازگو میکند.
مرجعیت اخلاقی در متن جامعه
«آفتاب در حصار» تنها به تقابل سیاسی نمیپردازد، بلکه ابعاد اجتماعی سیره امام هادی(ع) را نیز برجسته میکند. کمک به نیازمندان بدون خدشهدارشدن شأن آنان، رسیدگی به امور فقرا و پاسخگویی به مشکلات مردم، از ویژگیهایی است که در روایت کتاب تکرار میشود. در برخی نقلها، حتی رفتار حیوانات در مواجهه با امام هادی(ع) ذکر شده است؛ از جمله داستان سکوت پرندگان در حضور ایشان یا عدم تعرض حیوانات درنده.
زندان؛ حصاری برای آفتاب
عنوان کتاب، «آفتاب در حصار»، اشارهای مستقیم به دوران زندان و حصر امام هادی(ع) دارد. امامی که حتی در محدودترین شرایط، به عبادت و هدایت ادامه داد. نویسنده به روایتهایی اشاره میکند که امام در زندان بر حصیری ساده مینشست و به عبادت مشغول بود و همین رفتار، تأثیر عمیقی بر اطرافیان میگذاشت.
در بخشی از کتاب، به ناکامی زندانبانان در اجرای دستور قتل امام اشاره شده و فضای رعبآلود آن دوران ترسیم میشود؛ فضایی که در نهایت نیز نتوانست مانع تداوم نفوذ معنوی امام شود.
زیارت جامعه کبیره؛ میراث ماندگار امام هادی(ع)
یکی از مهمترین بخشهای کتاب به نقش امام هادی(ع) در تبیین معارف امامت اختصاص دارد. نقل شکلگیری «زیارت جامعه کبیره» بهعنوان متنی بنیادین در شناخت جایگاه اهلبیت(ع)، از جمله نقاط برجسته اثر است. نویسنده توضیح میدهد که این زیارت، سینهبهسینه و از نسلی به نسل دیگر منتقل شد و بهعنوان متنی جامع در امامشناسی، جایگاه ویژهای یافت.
همچنین در کتاب به توصیههای امام درباره زیارت امام حسین(ع) و جایگاه اماکن مقدس در استجابت دعا پرداخته شده و نگاه تربیتی امام در این زمینه تبیین میشود.
در فصلهای پایانی، کتاب به سالهای آخر عمر امام هادی(ع) میپردازد؛ دورهای که با تغییر خلفای عباسی و در نهایت، خلافت معتمد همراه است. به روایت کتاب، امام هادی(ع) در چهلسالگی و بر اثر مسمومیت به شهادت رسید.
پیش از شهادت، امام با دعوت از یاران نزدیک، فرزند خود امام حسن عسکری(ع) را بهعنوان جانشین معرفی کرد. سرانجام، شهادت امام هادی(ع) در سوم رجب ثبت میشود؛ پایانی برای زندگی امامی که بخش عمده عمر خود را در محدودیت و مراقبت گذراند.
کتاب «آفتاب در حصار» تلاشی است برای بازخوانی زندگی امام هادی(ع) با زبانی روایی و مستند. این اثر با تمرکز بر جنبههای تاریخی، اجتماعی و معنوی زندگی امام، تصویری منسجم از دوران امامت ایشان ارائه میدهد و میکوشد نسبت میان قدرت سیاسی و مرجعیت دینی را در یکی از حساسترین دورههای تاریخ عباسی نشان دهد.
در بخشی از کتاب میخوانیم:
وکیل امام هادی بود زندانیاش کردند. میخواستند بکشندش. نامهای نوشت و از امام هادی کمک خواست امام گفت: «شب جمعه دعایش میکنم» صبح جمعه، متوکل تب کرد، شدید. خوب نمیشد دستور داد تا زندانیها را آزاد کنند به خصوص وکیل امام هادی را. از او حلالیت هم بطلبند. آزاد شد. به خواست امام رفت مکه و آنجا زندگی کرد. حال متوکل هم خوب شد.
کتاب «آفتاب در حصار»نوشته زهرا مرتضوی در ۱۰۶صفحه و به بهای ۸۵هزارتومان از سوی انتشارات شهید کاظمی منتشر شده است.