پس از رکورد بیسابقه پیوند اعضا در آمریکا، پزشکان پدیده عجیبی را بررسی میکنند: تغییرات شخصیتی گزارششده در برخی دریافتکنندگان عضو، از هوس غذایی ناگهانی تا دگرگونی در سلیقه هنری. دانشمندان میگویند ممکن است این تغییرات تنها روانی نباشد، بلکه در تأثیر فیزیکی و شیمیایی عضو جدید بر کل بدن، ریشه داشته باشد.
به گزارش هیچ یک ، وبگاه آیاِفاِلسایِنس در گزارشی آورده است:
پیشرفتهای پزشکی در پیوند اعضا از نخستین جراحی قلب انسان به انسان در سال ۱۹۶۷ میلادی تاکنون، راه درازی را پیموده است. در سال ۲۰۲۴ میلادی، برای نخستینبار شمار پیوندهای عضو در آمریکا از مرز ۴۸ هزار مورد در سال گذشت. اما هرچه این جراحیها بیشتر میشوند، پرسشهای عجیبتری نیز سر برمیآورند.
یکی از این پدیدههای شگفتانگیز که توجه جامعه پزشکی را جلب کرده، تغییرات شخصیتی گزارششده توسط برخی دریافتکنندگان اعضای اهدایی است؛ برای مثال، زنی که تقریباً همیشه گیاهخوار بود، پس از دریافت قلب یک اهداکننده، ناگهان هوس شدیدی به خوردن مرغ کنتاکی پیدا کرد؛ اهداکننده عاشق ناگت مرغ بود.
این تغییرات فقط به غذا ختم نمیشود. مواردی از تغییر در سلیقه موسیقی و هنر نیز گزارش شده است. اما دلیل این دگرگونیها چیست؟
پروفسور آدام تِیلور (Adam Taylor)، استاد دانشگاه لنکستر انگلیس معتقد است بخشی از این تغییرات میتواند ناشی از اثر دارونما باشد: شادی نجاتیافتن و فرصت دوباره زندگی، نگاه فرد به جهان را دگرگون میکند. اما شواهدی وجود دارد که نشان میدهد برخی تغییرات، ریشه در تغییرات فیزیکی و شیمیایی بدن دارند.
تیلور میگوید: میدانیم که اعضای اهدایی میتوانند بر کارکرد طبیعی بدن تأثیر بگذارند. اگر عضوی پیوند زده شود، سامانه زیستی شما تغییر میکند و این تغییر سپس بر سایر اندامها اثر میگذارد.
قلب بهعنوان نماد احساسات در بسیاری از فرهنگها، گزینه مناسبی برای بررسی این پدیده است. این عضو نه فقط یک تلمبه، بلکه یک کارخانه شیمیایی درونی نیز هست که هورمونهایی ترشح میکند؛ بهعنوان مثال، هورمون اِیاِنپی (ANP) که بر تنظیم آب و نمک بدن اثر میگذارد، میتواند بر مرکز کنترل احساسات و واکنشهای فوری در مغز نیز تأثیر بگذارد و واکنش جنگ یا گریز (پاسخ غریزی بدن به خطر) و حتی خلقوخو را عوض کند.
تیلور توضیح میدهد: مغز در معرض مولکولهای سیگنالدهنده مختلفی قرار دارد. اگر قلبی جدید دریافت کنید که مثلاً ۲۰ درصد بیشتر هورمون اِیاِنپی ترشح کند، یا حساسیت بیشتری به هورمون اِیاِنپی موجود در خون داشته باشد، ضربان قلب استراحت شما افزایش مییابد و فیزیولوژی کلی شما تطابق و تغییر میکند.
سروتونین، موسوم به مولکول شادی، مثال دیگری است. اغلب تصور میشود این مولکول در مغز تولید میشود، اما بخش عمده آن در روده ساخته میشود و بر تمام بدن تأثیر سراسری میگذارد. بنابراین، تغییر در یک عضو میتواند تأثیری زنجیرهای و سراسری در تمام بدن داشته باشد.
تیلور تأکید میکند: این موضوع قطعاً نیاز به پژوهش بیشتر دارد. مشکل اینجاست که اکنون شمار بیشتری از افراد این پدیده را تجربه میکنند و ما تازه داریم دادههای کافی برای بررسی آن جمعآوری میکنیم. مطالعات اولیه گزارش میدهند که حدود ۹۰ درصد از دریافتکنندگان پیوند عضو، تغییراتی در شخصیت خود حس میکنند.
با افزایش شمار پیوندها در جهان، دادههای بیشتری برای رمزگشایی از این ارتباط مرموز بین اندامها و هویت فردی در دسترس خواهد بود. شاید روزی برسد که پزشکان نه فقط اندام، که احتمال تغییرات روانی ناشی از آن را نیز با بیماران در میان بگذارند.