نویسنده کتاب «من ربانیشیرازی هستم» با بیان اینکه آیتالله ربانی شخصیت شناخته شدهای نبود، ادامه داد: او یکی از کلیدیترین چهرههای انقلاب بود، زیرا در بعضی بزنگاههای تاریخی تصمیمهایی سرنوشتساز مانند اعلام مرجعیت امام خمینی(ره) گرفته است.
فاطمه رحیمی در گفتوگو با هیچ یک ، درباره چگونگی تالیف و جمعآوری اطلاعات کتاب «من ربانیشیرازی هستم» توضیح داد: درباره شخصیت آیتالله عبدالرحیم ربانی شیرازی در مرکز اسناد اطلاعات رسمی وجود داشت، همچنین اسنادی درباره اقدامات او قبل از انقلاب و رفتار ساواک با او وجود داشت. مصاحبههایی توسط مرکز اسناد انجام شده بود، اما زمانی که حوزه هنری فارس تصمیم گرفت تا درباره آیتالله ربانی کتاب تالیف کند، این مصاحبهها تکمیل، بخشی از مصاحبهها بهروز شد و از نو، کاری تحقیقی شکل گرفت. زمانی که کار را به من سپردند، بخش تحقیق، کامل شده بود و قرار بود اطلاعات را تدوین کنند.
آیتالله ربانی مرجیعت شیعه بودنِ امام خمینی را در متنی تثبیت کرد و از مراجع امضا گرفت و این باعث شد که حکم اعدام امام خمینی(ره) پس زده شود
نویسنده کتاب «من ربانیشیرازی هستم» در توضیح چرایی پرداخت به این شخصیت گفت: با توجه به اینکه آیتالله ربانی شخصیت مبارزی بود که از دهه ۶۰ به بعد او را نمیشناسند، برای من موضوعیت داشت. او شخصیت شناخته شدهای نبود در حالی که یکی از کلیدیترین چهرههای انقلاب بود، زیرا در بعضی بزنگاهها تصمیمهایی سرنوشتساز مانند اعلام مرجعیت امام خمینی(ره) گرفته است.
او ادامه داد: در سال ۱۳۴۲ زمانی که امام خمینی(ره) توسط دستگاه امنیتی نظام پهلوی دستگیر شد، آیتالله ربانی در زمانی که هنوز مرجعیت شیعه مشخص نشده بود، مرجیعت شیعه بودنِ امام خمینی را در متنی تثبیت کرد و از مراجع امضا گرفت و این باعث شد که حکم اعدام امام خمینی(ره) پس زده شود.
کسی درباره آیتالله ربانی حرفی نمیزند
رحیمی با اشاره به اینکه آیتالله ربانی میان افراد دهه ۵۰ و ۴۰ شناخته شده نبود، ادامه داد: فقط مبارزان او را میشناختند، اما گویی همه تصمیم گرفتهبودند درباره او دست به سکوت بزنند. کسی حرفی از او نمیزد. در حالی که برای نمونه سیدعلی اندرزگو را همه میشناسند، آیتالله ربانی بیش از ۱۰ بار بازداشت شد و به زندان رفت و با اینکه بیش از همه روحانیان زندان و شکنجههایی بیسابقه (در میان علما و روحانیون چنین شکنجههایی معمول نبود) تحمل کرده بود، کسی او را نمیشناسد.
آیتالله ربانی بیش از ۱۰ بار بازداشت شد و به زندان رفت و با اینکه بیش از همه روحانیان زندان و شکنجههایی بیسابقه تحمل کرده بود، کسی او را نمیشناسد
نویسنده کتاب «من ربانیشیرازی هستم» با تاکید بر اینکه سطح شکنجه، سطح فعالیت و از طرفی سطح گمنامی آیتالله ربانی بیمانند بود، افزود: به دلیل وجو دشمنان، در گروههای مختلف، دوست و دشمن صلاح نمیبیند که اسم آیتالله ربانی مطرح شود. به همین دلیل برای من مهم بود که نه تنها قدیمیها بلکه جوانان، اگر این کتاب را بخوانند، محتوا برایشان جذاب باشد. بنابراین روی قلم کار کردم تا کاری کنیم که در عین حال که اصالت و استناد کار حفظ شود و ذرهای خدشه اسنادی و تحقیقی بر آن وارد نشود، همچنین قلم کار خواندنی و روان باشد.
منتخب بخش روایت جایزه ادبی شهید اندرزگو توضیح داد: فکر میکنم اصل ارزش کار و اینکه توسط داوران جایزه اندرزگو به آن توجه شد، به دلیل صحت اسنادی و قدرت قلم آن بود، زیرا در کنار اینکه کتاب، تاریخ شفاهی بود و استناد آن حفظ شده است، قلمش هم خوب و خواندنی است.
این کتاب مستندِ پژوهشی و کتابخانهای است
رحیمی با اشاره به اینکه به تحقیقهایی که پیش از نوشتن کتاب، توسط افراد دیگر انجام شده بود، بسنده نکرده است، گفت: اینطور نبود که کار فقط تاریخ شفاهی باشد این کتاب مستندِ پژوهشی و کتابخانهای است، یعنی برای نوشتن آن از تمام منابع مکتوب کتابخانهای هم استفاده کردم که در بخش کتابنامه بیان شده است. همچنین این کتاب مستند روایی است، میخواستم به عنوان منبع مورد ارجاع پژوهشگران هم قرار بگیرد، در پاورقی و منابع استناد کتاب، به خوبی مشخص است.
آیتالله ربانی دو تصحیح برای «بحار الانوار» و «وسائل الشیعه» نوشت، در حالی که طلاب امروزی هم او را نمیشناسند
این نویسنده با تاکید بر دیدگاه آیتالله ربانی که به موضوع شناخته شدن فکر نمیکرد، افزود: او مبارزههایی را در دهه ۳۰ شروع کرد و از سال ۱۳۲۷ اولین قدم مبارزه را برداشت. ابتدای مبارزه او اوج اختناق بود و رفته رفته به آن افزوده شد. به همین دلیل مجبور بودن عمده فعالیتهای خود را بدون نام یا به اسمهای مستعار جمعی از طلاب، جمعی از علما و فضلا ثبت و متن بیانیهها و شبنامههایی را منتشر کند.
او افزود: آیتالله ربانی برای اینکه مورد بازخواست دستگاه امنیتی قرار نگیرد و بتواند به کار خود ادامه بدهد، به این شکل کار میکرد. فردی که تا این اندازه کف میدان بود و از طرفی سطح علمی بالایی داشت، او دو تصحیح برای «بحار الانوار» و «وسائل الشیعه» نوشت که این دو کار شاخص و ارزشمند او است، در حالی که طلاب امروزی هم او را نمیشناسند.
به کتاب نگاه سختگیرانهای دارم
رحیمی درباره کیفیت آثاری که در قالب روایت تالیف میشود، توضیح داد: به کتاب نگاه سختگیرانهای دارم و برای من مهم است، کتابی که منتشر میشود، در اعلا درجه کیفیت باشد. در تاریخ شفاهی یک هدف داریم، میخواهیم یک روایت در تاریخ گُم نشود، گاهی این مساله آنقدر برای برخی از نویسندگان موضوعیت دارد که بحث قلم جا میافتد و بحث استناد و تمام و کمال بودن سندها در اولویت قرار میگیرد.
مولفان باید حرفهایتر به مساله روایت و تاریخ شفاهی توجه کنند
نویسنده کتاب «من ربانیشیرازی هستم» با بیان اینکه در انتشار کتاب سختگیری میکند، ادامه داد: اگر برای انتشار کتاب، نظر من پرسیده میشد، چاپ کتابها بیش از این طولانی میشد و نویسنده را مجبور میکردم کتاب را به سطحی برساند که اگر بخواهیم مورد ارجاع پژوهشگر قرار دهیم، بتوانیم روی آن حساب کنیم و اگر بخواهیم کتاب را به نوجوان معرفی کنیم، برای خواندن کتاب جذب شود و همچنین از کتاب اشتباه اسنادی و املایی پیدا شود.
به گفته او مولفان باید حرفهایتر به مساله روایت و تاریخ شفاهی توجه کنند.

