ایران با پیشینهای کهن در کشت گلمحمدی و آیینهای گلابگیری، همچنان در تکمیل و ارسال پرونده این میراث به یونسکو تعلل کرده است؛ موضوعی که پس از ثبت «رز طائف» توسط عربستان، بار دیگر موجی از انتقادها را متوجه عملکرد دستگاه میراثفرهنگی کرده و پرسشها درباره چرایی تأخیر در ثبت جهانی گلاب ایرانی را بالا برده است.
به گزارش هیچ یک _ ایران خاستگاه تاریخی گل سرخ یا همان گل محمدی است؛ گل رُزی که در قرون اسلامی، بویژه دوره صفوی به کشورهایی چون سوریه، ترکیه، عربستان، مراکش و بلغارستان برده و کشت شد و حالا عربستان شیوه بهرهبرداری از این گل را به نام خود در یونسکو ثبت کرده است؛ اقدامی که انتقاد کارشناسان و فعالان میراث فرهنگی را نسبت به کمتحرکی ایران در ثبت و صیانت از میراث معنوی خود برانگیخته است.
مدیرکل ثبت و حریم آثار تاریخی و حفظ و احیای میراث معنوی و طبیعی وزارتخانه میراثفرهنگی در این پیوند گفت: به دلیل تلاش برای غنی سازی پرونده گلاب و افزودن آیینهای مرتبط، روند تهیه این پرونده زمانبر شد و از یونسکو درخواست مهلت بیشتری کردیم.
علیرضا ایزدی در پاسخ اظهار داشت: در یونسکو چندین کنوانسیون وجود دارد که همه آنها بر موضوعاتی مانند مالکیت، خاستگاه و مواردی که میتواند موجب تنشهای اجتماعی شود، خط بطلان میکشند و یونسکو به هیچوجه بهدنبال این موارد نیست.
وی افزود : اگر بنا بود با نگاه مالکیتمحور به این موضوعات پرداخته شود، امروز منشور کوروش را به نام منشور کوروش ایران نمیشناختند چرا که محل کشف آن در عراق امروز است و بیش از ۷۰ سال است که در موزه بریتانیا نگهداری میشود اما شیوه، تاریخچه و شواهد آن را متعلق به کوروش و امپراتوری ایران میداند.
مدیرکل ثبت و حریم آثار تاریخی و حفظ و احیای میراث معنوی و طبیعی اضافه کرد: در کنوانسیون ۲۰۰۳ دقیقاً بر همین نکتهها تأکید شده و تصریح میکند که بهدنبال اختلاف افکنی نیست.
ایزدی گفت: اگر قرار بود فقط به خاستگاه نگاه شود، در پرونده ثبت جهانی «افطار و سنتهای فرهنگی اجتماعی آن» باید عربستان مدعی میشد که چرا ایران این پرونده را به نام خود ثبت کرده است یا در گستره پرونده نوروز که از دهه ۸۰ آغاز شد و امروز به ۱۳ کشور، حتی تا مغولستان رسیده و ما نیز از گسترش آن استقبال میکنیم، همین موضوع صدق میکند.
مدیرکل ثبت و حریم آثار تاریخی و حفظ و احیای میراث معنوی و طبیعی افزود: در موضوع گل محمدی و پروندههای مشابه باید گفت که متأسفانه دوران طلایی ثبت یعنی دهههای ۶۰ و ۷۰ را از دست دادیم؛ زمانی که محدودیتی برای ثبت میراث ملموس وجود نداشت و کشورها میتوانستند دهها پرونده ارائه دهند اما به دلیل شرایط انقلاب، جنگ تحمیلی و نیز برخی مدیرانی که اعتقادی به ثبت جهانی نداشتند، از این فرصت بهره نبردیم.
وی اضافه کرد: امروز با اینکه ایران رتبه دهم ثبت جهانی را دارد اما هرکس اندکی دانش تاریخ و تمدن داشته باشد، میداند که تاریخ جهان بدون ایران قابل تصور نیست.
وی با اشاره به محدودیت یک پرونده برای هر کشور در یونسکو طی سالهای اخیر گفت: ناچاریم پروندههایی ارائه کنیم که حوزه جغرافیای فرهنگی ما را گسترش دهند یا تنوع بیشتری ایجاد کنند.
ایزدی گفت: آن چه تحت عنوان ثبت رز طائف انجام شده، موضوعش عصاره رز طائف است اما ما نامی ریشهدار در فرهنگ تمدنی خود به نام گل محمدی داریم.
وی افزود: ما آن را رز نمیدانیم؛ این پیشینه فرهنگی است که عنوان «گلاب» را برای آن تثبیت کرده است؛ آنها میگویند عصاره، ما میگوییم گلاب.
این مقام وزارتخانه میراثفرهنگی گفت: اولویت ما امسال بیشتر تمرکز بر موضوع تهیه پرونده آینهکاری است که فرهنگی ریشهدار در اصفهان، قزوین و شیراز به شمار میرود و باز تأکید میکنم که ما بهدنبال خاستگاه نیستیم چون اختلافبرانگیز میشود چراکه بسیاری از کشورها هم در این حوزه سهم دارند.
ایزدی درباره روند تهیه پرونده گلاب توضیح داد: پرونده گلاب را آماده کردهایم اما برای غنیتر شدن پرونده و افزودن آیینهای مرتبط، نیاز به زمان بیشتری داشتیم.
وی افزود: در پرونده رباب نیز ابتدا فقط آلت موسیقی مطرح بود اما بعد دریافتیم که ناقص است و مهارت ساخت و نواختن نیز اضافه شد؛ بعد افغانستان هم پیوست و گستره جغرافیایی آن افزایش یافت.
وی گفت: گلاب فقط یک عصاره نیست؛ یک قصه و روایتی ارزشمند از کیستی و چیستی فکری ماست؛ قصهای که بر مبنای شادی است و این پرونده باید تمام وجوه شامل آیینها، رویدادها، قصهها، اشعار، موسیقیها، آواها و نواهایی را که با گلاب پیوند دارد، دربرگیرد.
ایزدی درباره علت درخواست زمان بیشتر از یونسکو گفت: ترکیه و فرانسه در حال ورود به حوزه ثبت عصاره هستند، اما ثبت یک عصاره برای ما کافی نیست. ما همه آیینهای مرتبط، از گلغلتان در کاشان و اصفهان گرفته تا نحوه استفاده، کاربردهای فرهنگی، درمانی و سنتی گلاب را باید در پرونده بگنجانیم.
وی افزود: این در حالیست که در ثبت عصاره، تولید سنتی و آیینها جایگاهی ندارد و فقط محصول است.
مدیرکل ثبت و حریم آثار تاریخی و حفظ و احیای میراث معنوی و طبیعی گفت: گلاب یک کلمه فارسی و گل محمدی یک گل ایرانی است به همین دلیل پرونده را جامع میخواهیم؛ همانطور که در پرونده کاروانسراها اگر یک کاروانسرا ثبت میکردیم محدود بود اما با پرونده زنجیرهای یکباره ۵۴ کاروانسرا ثبت شد.
ایزدی تصریح کرد: آیا میتوان گلاب را بدون گلغلتان کاشانی، بدون شادی، بدون شیوههای سنتی گلابگیری، بدون صلواتفرستادنها و آیینها معنا کرد؟
وی افزود : عصاره رز محصولی است که میشود همهجا فروخت و برای ما معنایی ندارد اما گلاب باید برای آیندگان بماند تا بدانند فرهنگ گلغلتان، کاربردهای شادی و سوگ و کاربردهای درمانی آن چه بوده است؛ مواردی که در پرونده رز طائف دیده نمیشود.
به گفته صاحب نظران حوزه گیاهشناسی واژه لاتین رز به معنای سرخ است و گلمحمدی هم جزو خانواده رز و گل سرخیان محسوب میشود، به همین دلیل هم نام فارسی آن گل سرخ است.
عربستان سعودی سال گذشته در نوزدهمین جلسه کمیته بین الدولی میراث فرهنگی ناملموس در پاراگوئه، این گل را به گونهای در پرونده « آیینهای فرهنگی مربوط به گلهای رُز طائف» به نام خود ثبت کرد اما حالا با برجستهسازی رسانه ای دوباره این موضوع، موجی از انتقادها را در میان برخی از فعالان میراث فرهنگی و رسانهها برانگیخته است.
در پاسخ به همه این انتقادها، مقامات وزارت میراث فرهنگی میگویند پرونده مربوط به «گلاب و گلابگیری در ایران» آماده شده و به یونسکو ارسال خواهد شد.
منتقدان بر این باورند که ایران با وجود پیشینه مستند و دیرینه کشت و فرآوری این گل در ثبت جهانی آن تعلل کرده و فرصت را از دست داده است؛ همانگونه که در پروندههایی مانند «تار»و «چوگان» ، جمهوری آذربایجان گوی سبقت را ربود و ایران در نهایت تنها به پروندههای مشترک آنها پیوست.
به گفته صاحب نظران، برخی شواهد تاریخی نشان میدهد این گل از دوران هخامنشیان در مناطق جنوبی غربی ایران کشت میشده و نخستین منابع مکتوب درباره آن در قرن چهارم به گلابگیری در میمند فارس اشاره کردهاند.
آنطور که پژوهشها نشان می دهد این گل در دوران ملکشاه سلجوقی از ایران بویژه منطقه قمصرِ کاشان به دمشق برده و کشت شده است.
بعدها، چیزی حدود ۳۵۰ سال پیش گیاهشناسی اروپایی به نام میلر با شناسایی این گل در دمشق سوریه، آن را با نام علمی «Rosa Damascena» یا همان «رُز دمشقی» نامگذاری میکند، نامی که کمکم ایران را از حافظه جهانی این گل دور کرد.




