کتاب «مادر آفتاب» با نگاهی مستند و روایی، بخشهایی از زندگی حضرت فاطمه زهرا(س) را در قالب روایتهای کوتاه و مستند بازگو میکند.
هیچ یک ، گروه فرهنگ و ادب، زهرا اسکندری: کتاب «مادر آفتاب» نخستین شماره از مجموعه ۱۴معصوم است که با هدف بازخوانی زندگی امامان معصوم، در قالب داستانکهای مستند نوشته شده است.
اما اثری که در این گزارش بیان شده، نوشته مهرالسادات معرکنژاد و منتشرشده از سوی انتشارات شهید کاظمی، کوششی است برای بازآفرینی لحظهبهلحظه زندگی حضرت فاطمه زهرا (س) از تولد تا شهادت، در قالبی ادبی اما مستند.
نویسنده در این کتاب، با بهرهگیری از منابع تاریخی و روایی معتبر، یکصد روایت کوتاه را کنار هم نشانده تا تصویری پیوسته، زنده و انسانی از زندگی دختر پیامبر اسلام (ص) ترسیم کند؛ روایتی که بهدور از اغراق یا زبان خطابه، مخاطب را به تماشای جزئیات زندگی بانویی میبرد که در میان تمامی زنان تاریخ جایگاهی ویژه دارد.
کتاب «مادر آفتاب» از یکصد داستانک تشکیل شده است که هر یک بخشی از مسیر زندگی حضرت زهرا (س) را بازگو میکند؛ از پیشدرآمد تولد و ماجرای نور آسمانی تا دوران کودکی در خانه پیامبر، ازدواج با حضرت علی (ع)، روزهای خانهداری، ماجرای اطعام مسکین و اسیر، حضور در واقعه کساء و سرانجام، واپسین روزهای عمر و شهادت.
نویسنده با چینش داستانکها بهصورت زمانی، روایت را به شکلی پیوسته و تدریجی پیش میبرد و با زبانی ساده اما پرتصویر، عاطفه و استناد را در کنار هم قرار میدهد. هر بخش از این اثر، به واقعهای مشخص اشاره دارد اما در قالب داستان کوتاه نوشته شده تا مخاطب هم ارتباط احساسی با متن پیدا کند و هم از نظر محتوایی با منبع دینی آن آشنا شود.
روایت تولد نوری از آسمان
کتاب با داستانی آغاز میشود که ریشه در روایات دارد؛ زمانی که جبرئیل به پیامبر اکرم (ص) سیبی از بهشت میآورد که نوری در آن نهفته است. جبرئیل به پیامبر میگوید این نور در آینده فرزند تو خواهد بود؛ کسی که در آسمان «منصوره» و بر زمین «فاطمه» نام دارد. نویسنده در این بخش با توصیف آرام اما تأثیرگذار، تولد نوری را روایت میکند که در متون دینی سرچشمه خلقت و رحمت معرفی شده است.
در ادامه، از خلقت نور حضرت زهرا (س) و نامگذاری او با عنوان «زهرا» سخن گفته میشود؛ نوری که در کنار نور پیامبر (ص) و حضرت علی (ع) قرار گرفت و به تعبیر روایت، روشنایی آفرینش را کامل کرد.
در خانه حضرت خدیجه و روزهای تنهایی
روایتهای بعدی به دوران پیش از ولادت و نقش حضرت خدیجه (س) میپردازد؛ دورانی که زنان مکه با او قطع رابطه کرده بودند و جز پیامبر کسی همصحبتش نبود. در همین روزهاست که نویسنده با زبانی شاعرانه اما مستند، گفتوگوی خدیجه با جنین در رحم را به تصویر میکشد؛ گفتوگویی که در منابع تاریخی آمده و نشانهای از جایگاه روحانی حضرت زهرا (س) پیش از تولد است.
در زمان وضع حمل، هیچیک از زنان قریش حاضر به یاری خدیجه نشدند، اما خداوند چهار زن برگزیده حضرت مریم، آسیه، ساره و کلثوم خواهر حضرت موسی را به یاری او فرستاد.
یار روزهای سخت
در بخشهای میانی کتاب، «مادر آفتاب» به دوران کودکی حضرت زهرا (س) در خانه پیامبر (ص) میپردازد؛ روزهایی که پدر برای تبلیغ دین تازه اسلام با آزار قریش روبهرو بود و دختر خردسال هر روز غبار و زباله را از چهره پدر میشست. نویسنده با اشاره به لقب «ام ابیها» که پیامبر (ص) برای فاطمه (س) برگزید، رابطه پدر و دختری را بهعنوان یکی از محوریترین عناصر عاطفی کتاب برجسته میکند.
در این روایت، فاطمه دختری است که در کنار پدر رشد میکند، شاهد هجرت و رنج اوست و در تمام لحظههای سخت، همراه و آرامبخش پیامبر باقی میماند.
ازدواجی آسمانی و خانهای ساده
فصلهای بعدی به ماجرای ازدواج حضرت زهرا (س) و حضرت علی (ع) اختصاص دارد؛ ازدواجی که به روایت کتاب، نه بر پایه ثروت بلکه بر محور ایمان و انتخاب الهی شکل گرفت. نویسنده با اشاره به رد خواستگاران ثروتمند و گفتار پیامبر (ص) مبنی بر اینکه «انتخاب همسر فاطمه به دست خداست»، پیوند علی و فاطمه را بهعنوان الگویی از زندگی دینی تصویر میکند.
در ادامه، روایت مراسم عروسی با زبانی روان و جزئینگر بازگو میشود؛ از غذای اندک و دعای پیامبر برای برکت آن تا لحظهای که پیامبر (ص) چادر از چهرهی فاطمه (س) کنار زد و دست او را در دست علی (ع) گذاشت. در نخستین صبح زندگی مشترک، گفتوگوی پیامبر با داماد و دخترش نقل میشود که در آن هر دو از یکدیگر بهعنوان «بهترین یار در اطاعت خدا» یاد میکنند.
زندگی مشترک و تقسیم کار
در روایتهای بعدی، نویسنده به بخشهایی از زندگی خانوادگی حضرت زهرا (س) میپردازد؛ تقسیم کار میان او و حضرت علی (ع)، حضور فضه بهعنوان خدمتکار و سادگی زندگی در خانهای کوچک اما پُر از مهر.
توصیف این روزمرگیهای ساده، چهرهای انسانی و ملموس از بانویی ارائه میدهد که در عین مقام معنوی، با کار و تلاش روزانه زندگی میکرد و شکرگزار بود که وظایف مردانه از دوش او برداشته شده است.
ایثار در سفرهای کوچک
یکی از شناختهشدهترین بخشهای کتاب به ماجرای سه روز روزهداری حضرت زهرا (س)، حضرت علی (ع)، فضه و دو فرزندشان امام حسن و امام حسین (ع) اختصاص دارد. هنگام افطار، در سه شب پیاپی، مسکین، یتیم و اسیری به در خانه آمدند و خانواده، هر سه بار غذای خود را به آنان بخشیدند.
زیر عبای پیامبر
در بخش «واقعه کساء»، نویسنده پنجتن آل عبا را در خانه پیامبر (ص) گرد هم میآورد؛ لحظهای که پیامبر عبای خود را بر فاطمه، علی، حسن و حسین (ع) میگستراند و به درگاه خدا دعا میکند: «خدایا، اینان اهلبیت مناند، پلیدی را از آنان دور کن و پاکشان گردان.» در ادامه، به روایت الهی اشاره میشود که آفرینش آسمان و زمین را به عشق این پنج تن پیوند میزند.
این بخش از کتاب، نقطهی اوج معنوی اثر است؛ جایی که نویسنده کوشیده است با نثری ادبی و خالی از اغراق، جایگاه اهل بیت را در پیوندی میان زمین و آسمان بازتاب دهد.خداوند در این واقعه خاندان بنی هاشم را از حضرت زهرا میداند و برای نشان دادن خانواده آل عبا به فرشتگان آنها را این گونه معرفی میکند:فاطمه،پدرش،همسرش و فرزندانشان.خداوند میخواهد نشان دهد که نسل اهل بیت از حضرت زهرا(س) آغاز میشود.
زمانی که مردان عرب دختران را زنده به گور میکردند خداوند این چنین به حضرت زهرا(س)افتخار میکند و به او مقام میدهد.
روایتهایی از مهربانی و بخشش
در ادامه، کتاب به نمونههایی از رفتارهای روزمره حضرت زهرا (س) میپردازد؛ از بخشیدن گردنبند خود به فقیری که نزد پیامبر آمده بود تا ماجرای بازگشت همان گردنبند و آزادی غلامی که حامل آن بود. نویسنده با کنار هم چیدن این روایتها، تصویری از بانویی میسازد که بخشش برای او نه یک رفتار خاص، بلکه شیوه زیستن بود.
همچنین در یکی از داستانکها، به دعای شبانه حضرت زهرا(س) برای دیگران اشاره میشود؛ شبی که تا سپیدهدم برای مؤمنان دعا میکرد و در پاسخ به پرسش فرزندش گفت: «الجار ثم الدار».
روزهای پایانی و وداع
پایان کتاب به واپسین روزهای زندگی حضرت زهرا (س) اختصاص دارد؛ روزهایی که با رحلت پیامبر (ص) آغاز شد و با حوادث تلخ پس از آن ادامه یافت. نویسنده با نثری اندوهناک، از لحظههایی میگوید که فاطمه (س) وصیت کرد شبانه به خاک سپرده شود و کسی از محل قبرش آگاه نگردد. در آخرین گفتوگو با حضرت علی (ع)، فرزندانش را به او میسپارد و میگوید: «سلامم را تا روز قیامت به آنان برسان.»
کتاب با صحنه نماز شبانه امام علی (ع) و یارانش بر پیکر حضرت زهرا (س) پایان مییابد؛ روایتی بیصدا از وداع، که نویسنده بدون بیان عاطفههای مستقیم، آن را در سکوتی احترامآمیز روایت میکند
کتاب «مادر آفتاب» روایتی پیوسته، مستند و در عین حال صمیمی از زندگی بانویی است که در فرهنگ اسلامی به عنوان نماد پاکی، ایثار و معرفت شناخته میشود. نویسنده با تکیه بر منابع معتبر و بهرهگیری از قالبی داستانی، توانسته است فاصله میان تاریخ و تجربه را کم کند و خواننده را به زیستجهان فاطمه زهرا (س) نزدیک سازد.
این اثر، تلاشی است برای بازگویی تاریخ به زبان احساس، و بیان احساس در چارچوب حقیقت. «مادر آفتاب» نه تنها زندگی دخت پیامبر را بازگو میکند، بلکه تصویری روشن از ایمان، صبر و معنویت زن مسلمان در دل تاریخ ارائه میدهد.
کتاب «مادر آفتاب» نوشته مهرالسادات معرکنژاد در ۱۱۲صفحه و توسط انتشارات شهید کاظمی به بهای ۷۵هزارتومان منتشر شده و در دسترس علاقهمندان به آثار دینی و تاریخی قرار دارد.