یاسر همرنگ: بیقانونی و زورگویی در لیگ بانوان بیداد میکند
در هفتهای که دیدار پرسپولیس و خاتون یکی از حساسترین بازیهای نیمفصل اول برگزار شد، بار دیگر قضاوت داوران به تیتر نخست رسانهها تبدیل شد.
مریم آزمون سرمربی تیم پرسپولیس به صراحت از عملکرد داور بازی انتقاد کرده و در خصوص عملکردش گفت: «میتوانستیم بازی را مساوی کنیم، اما داور مسابقه پنالتی صددرصد ما را نگرفت. فیلم صحنه هم موجود است و همه دیدند چه اتفاقی افتاد. چند تصمیم دیگر داور هم تأثیر مستقیم روی روند بازی داشت.»
تصمیمهای بحثبرانگیز و صحنههای مشکوک، دوباره نگاهها را متوجه سطح پایین داوری کرد. کارشناسان معتقدند کیفیت قضاوت در فوتبال زنان فاصله زیادی با استانداردهای حرفهای دارد و همین موضوع به بیاعتمادی عمومی میان تیمها دامن زده است.
همرنگ: داوران ما در لیگ برتر در حال یادگیریاند!
یاسر همرنگ، کارشناس داوری، در گفتوگویی با «ایران ورزشی» از زاویهای متفاوت به این مسأله پرداخته است. او با صراحت میگوید: «داوران زن ما در لیگ برتر در واقع در حال یادگیری هستند، نه داوری در سطح حرفهای. بیقانونی و ضعف ساختاری در داوری این لیگ بیداد میکند. اشتباهات فردی نتیجه نبود آموزش و نظارت سیستماتیک است.»
او با اشاره به کمبود برنامههای آموزشی برای داوران زن ادامه میدهد: «تعداد داوران زن فعال در ایران بسیار محدود است. سالی یکبار برایشان یک دوره دانشافزایی برگزار میشود و همان افراد باید کل لیگ برتر، لیگ یک و حتی لیگ دو را قضاوت کنند. طبیعی است که فشار، خستگی و نبود انگیزه باعث افت عملکرد شود.»
تستهای خصوصی، آموزش حداقلی
به گفته همرنگ، حتی روند برگزاری تستهای آمادگی جسمانی نیز غیرشفاف و غیراستاندارد است: «تستها در گروههای چهارنفره و بهصورت خصوصی برگزار میشود تا هیچکس از وضعیت واقعی داوران دیگر مطلع نشود. ما داور حرفهای در فوتبال زنان، به تعداد انگشتان یک دست هم نداریم.»
او در ادامه از فضای غیرحرفهای حاکم بر داوری انتقاد میکند: «برخی داوران بیشتر به دنبال دیده شدن هستند تا قضاوت منصفانه. داوری داریم که روز بازی عکاس شخصیاش را با خود میآورد تا بعد از مسابقه عکسها را منتشر کند. یا داورانی داریم که از لیگ برای تبلیغ محصولات و کسب درآمد جانبی استفاده میکنند. داوری برای آنها شغل نیست، تفریح است!»
سانسور تصویر و پنهانکاری در اشتباهات
یکی از بخشهای نگرانکننده این بحران، محدودیت در انتشار تصاویر بازیهاست. همرنگ میگوید: «اوایل فصل به تیمها اعلام کردند که فیلم و عکس از بازیها منتشر نکنند تا بهانهای برای تعطیلی فوتبال بانوان ایجاد نشود. اما حالا تیمها فهمیدهاند این تصمیم برای پنهان کردن ضعف داوری بوده است. وقتی فیلمی در دسترس نیست، هیچ نهاد ناظری نمیتواند عملکرد داوران را ارزیابی کند. در برخی بازیها، وقتی اشتباه داور آشکار میشود، به مسئولان مسابقه دستور داده میشود تلفنها را جمع کنند و فیلمها را پاک کنند تا صحنهها منتشر نشود. این یعنی داوری ما با بیقانونی و زورگویی درهم آمیخته و فضای بیاعتمادی بین تیمها و داوران شکل گرفته است.» در چنین فضایی، مربیان تیمهای مختلف –چه مدعی قهرمانی باشند و چه تازهوارد– یک حرف مشترک دارند: داوری مشکل دارد.
اعتراضها دیگر از سر هیجان نیست؛ آنها به ساختاری اشاره دارند که نیازمند بازنگری جدی است. وقتی تیمها میبینند اشتباهات تکرار میشود و برخوردی با داوران صورت نمیگیرد، اعتماد از بین میرود.
یک مربی لیگ برتری که نخواست نامش فاش شود، در گفتوگو با «ایران ورزشی» گفت: «در بعضی بازیها داوران تصمیمهایی میگیرند که روند بازی را عوض میکند. ما اعتراض نمیکنیم چون دنبال حاشیهایم، بلکه اعتراض میکنیم چون عدالت از بین رفته است.»فوتبال زنان ایران در سالهای اخیر با رشد فنی و رسانهای قابلتوجهی روبهرو بوده، اما داوری همچنان پاشنه آشیل آن است. نبود برنامه آموزشی منسجم، کمبود داوران حرفهای، فقدان سیستم ارزیابی و ضعف نظارت، همه دست به دست هم داده تا اعتماد عمومی از بین برود.
همرنگ در پایان تأکید میکند: «داوران ما هم چارهای ندارند، وقتی مسئول کمیته داوران لیگ بانوان ما که 15 سال است ثابت است و خودش اصلاً داور نبوده، دارد برای لیگ برتر تصمیم میگیرد، چه انتظاری جز این میتوان داشت؟ اگر کمیته داوران بخواهد این وضعیت را تغییر دهد، باید آموزش جدی، نظارت میدانی و بازنگری در ساختار داوری زنان را در اولویت بگذارد. فوتبال زنان ما در حال رشد است، اما بدون داوری سالم و حرفهای، این رشد دوام نخواهد داشت.»
لیگ برتر فوتبال زنان ایران که امروز به عنوان نماد پیشرفت و پویایی ورزش بانوان شناخته میشود، در بخش داوری با بحران جدی روبهرو است. «داوری» حالا کلیدواژهای مشترک میان همه نیمکتهاست؛ واژهای که اگر فدراسیون فوتبال و کمیته داوران آن را جدی نگیرند، ممکن است به نماد بیاعتمادی در فوتبال زنان تبدیل شود. وقت آن رسیده به جای تکرار واژه «داوری»، راهحل آن را جستوجو کنیم.