چگونه از رويا واقعيت بسازيد؟
هیچ یک،مفهومی هست که من از زمانی که به خاطر دارم به کار برده‌ام و سال‌هاست که در تمامی سمینارها با همگان درمیان می‌گذارم. اگر می‌خواهید که هدفی بزرگ داشته باشید، مطمئنم که این مفهوم می‌تواند به شما کمک کند. می‌خواهم درباره خیال، تئوری و حقیقت صحبت کنم. اساس این مفهوم این است که هرچیزی از گونه‌ای از خیال سرچشمه بگیرد که روحی ماجراجو شهامت تغییر آن به تئوری را دارد و سپس به اندازه کافی پررنگ می‌شود تا به حقیقت تغییر یابد. البته این دگرگونی کامل نتیجه فکر مثبت نامحدود است اما با این وجود فرد مراقب ممکن است چنین استنباط کند که این رفتار خطاست.لحظه‌ای به این افکار مهم بیندیشید. ایده سفر به ماه، ارتباط از طریق دستگاه فاکس، سفر با جت‌های مافوق صوت یا پوشیدن لباس‌هایی از الیاف مصنوعی چندی پیش خیالی بیش نبودند. امروز، بسیار معمولی و پیش پا افتاده هستند. چرا؟ چنین چیزهایی چگونه عملی شدند؟
خیال
جهان هستی مملو از چیزی به جنس فکر است؛ نوعی خلاق از انرژی. تصور کردن، یک قدرت ذهنی‌ست و همان است که ما برای خیال‌پردازی به کار می‌بریم. یک تصور فعال می‌تواند تصاویری روشن و واضح بسازد. مهم‌ترین اصل ساختن خیال این است که خود را درگیر چگونگی تحقق خیال خود نکنید. این‌که منابع از کجا می‌آیند به شما ربطی ندارد. بگذارید آن تصویر در ذهن‌تان رشد کند. تصاویر رنگی بسازید… آن را احساس کنید، آن را بچشید، آن را لمس کنید… تمام این کارها را با تصویرسازی انجام دهید.
تئوری
وقتی که خیال خود را ساختید، تبدیل آن به یک تئوری مستلزم پاسخ به این دو پرسش است: آیا می‌توانید؟ آیا خواستار آن هستید؟به راحتی می‌توانستید فکر کنید: «بله. اما!» در این مرحله به خاطر داشتن این نکته اهمیت دارد که از محدوده امن خود خارج می‌شوید و در تلاش هستید که فراتر از محدوده سلطه سیستم باورهای قدیم گام بردارید… و هرگاه چنین اتفاقی می‌افتد، شک و بلافاصله ترس نیز وارد تصویر می‌شوند. برای پاسخ دادن به این پرسش به صورت امری: «بله، من کاملا توانایی دارم» به این معنا نیست که شما باید بدانید که چگونه باید اتفاق بیفتد… پیش از این هرگز آن را انجام نداده‌اید، این تجربه‌ای بسیار جدید است. برادران رایت وقتی که برای پرواز خیال‌پردازی می‌کردند، نمی‌دانستند چگونه آن را انجام خواهند داد! تنها باور داشتند که می‌توانند.
پرسش دوم: آیا خواستار انجام آن هستید؟ ایا خواستار پرداختن بهای آن هستید؟ آیا خواستار فداکاری مورد نیاز برای تحقق رویای‌تان هستید؟ و می‌دانید که فداکاری‌هایی وجود خواهند داشت. مربی‌ام، وال.ون.دووال به من گفت که بسیاری از مردم فکر می‌کنند فداکاری یعنی تسلیم‌کردن چیزی. این حقیقت ندارد. فداکاری یعنی رهاکردن چیزی با ماهیت پایین‌تر برای وسعت‌بخشیدن فضا برای چیزی از ماهیت برتر.لحظه‌ای که پاسخ می‌دهید: آری، من می‌توانم» و «آری، من می‌خواهم»… خیال وارد فاز بعدی می‌شود و در آگاهی‌تان تبدیل به تئوری می‌شود و در این نقطه، به شکل هدف ظاهر می‌شود.
حقیقت
فرایند تغییر خیال به حقیقت برای حرکت به مرحله نهایی… حقیقت آماده است. از این نقطه به بعد، تبدیل به فرایندی قانونمند می‌شود. وقتی که با درگیرکردن احساس خود با تصویر ذهنی خود، آن تصویر را به ذهن ناخودآگاه جهانی خود انتقال می‌دهید، قوانین به جنبش در می‌آیند تا آن تصویر را به شکل فیزیکی تغییر دهند. قانون همیشگی تکامل آن تصویر را در خود می‌گیرد و حرکت آن شکل‌گیری‌اش را با شما و از طریق شما آغاز می‌کند. ارتعاشات شما تغییر می‌کند و باعث تغییر رفتار شما می‌شود. ارتعاشات جدیدتان نیرویی جاذب تشکیل می‌دهد و از طریق ارتعاشات هماهنگ قانون جذب، تمامی چیزهای لازم برای اجرای تصویر را به سمت شما جذب می‌کند.این همان فرایندی‌ست که ما را از غارها بیرون کشید و به زندگی اجتماعی و مشترک رهنمون شد. بگذارید ذهن‌تان بازی کند. شکل بهتری از زندگی را خیال‌بافی کنید، بهتر از زندگی که اکنون از آن لذت می‌برید.
