روشهایی که پیشروهای صنعت واقعیت مجازی، ظاهر خود را برندسازی مجدد میکنند
هیچ یک،ما یک رسانه هنری داریم که به شما اجازه میدهد تا خودتان را درون تجربه هرکس یا هر چیز، یا هر نوع دنیایی که شما میتوانید تصور کنید قرار دهید، اما در اینجا ما چیزهای غیرشخصی، ساختگی و فراموششدنی میسازیم. من میخواهم به مکانهایی بروم و چیزهایی ببینم که در جهان فیزیکی وجود ندارند.در اینجا سه روش وجود دارد که دکر دریر کارآفرین و فیلمساز انجام میدهد:
۱-غوطهورشدن در ماهیت آن
دریر برای پیشبرد چشمانداز خود در یک ماموریت بود. او میگوید: «وقتی دیگران میشنوند که من خالق VR یا واقعیت مجازی هستم، همیشه یک چیز را میگویند: واقعیت مجازی زمانی بسیار بزرگ خواهد شد که شخصی کشف کند چگونه باید یک داستان را از طریق آن بگوید. من هرگز به پاسخ این سوال اهمیتی ندادم اما ظاهرا بسیاری از افراد اهمیت زیادی به آن میدادند که احساس کردم من باید چیزی عمیق برای آنها داشته باشم. حالا میدانم که این چیز باید یک حس باشد نه یک حکایت.»
او از تجربه اخیرش اینگونه ياد ميكند:
«یک شب من به طور تصادفی مقدار زیادی قرص ملاتونین مصرف کردم. در حال تماشای یک برنامه تلویزیونی به نام «اسباببازیهایی که ما را ساختند» بودم، و زمانی که سرم را از تلویزیون برگرداندم یک اسباببازی اسکلت آدم را دیدم که روبهروی من نشسته بود. با خودم گفتم دچار توهم شدهام. او به حدی وحشتناک و واقعی بود که روز بعد متوجه شدم این چیزی است که من باید بسازم. این چیزی است که واقعیت مجازی برای انجام آن ساخته شده است.» کار دریر همیشه غیرواقعی و خوابمانند بوده است، و او احساس میکرد که درباره آن میداند، اما هنوز به دنبال پاسخی برای نحوه «گفتن داستان» در واقعیت مجازی بود.این تجربه منجر به «لوسید» یا همان «رویای شفاف یا آگاهانه» آخرین پروژه دریر شد. او میگوید: «من تصمیم گرفتم هر ساختار سنتی را کنار بگذارم و مجموعهای از سناریوها و دنیاهایی را که به طرزی فوقالعاده به رویاهای شخصی من متصل هستند خلق کنم. هرگز در طول تاریخ بشر زمانی وجود نداشته است که ما توانسته باشیم دنیاهای درونی اینچنینیمان را به اشتراک بگذاریم. این بسیار هیجانانگیز است. لوسید از موقعیتهای برهنگی، خشونت یا ناراحتکننده جلوگیری نمیکند. من این کار را امتحان میکنم تا ببینم به چه نتیجهای میرسم.»
2- بهرهوری از آخرین تکنولوژی
همه چیز خوب به نظر میرسد، اما آیا واقعیت مجازی تغییر شگرف در زندگی را هر چند سالی یک بار به ما وعده نداده بود؟ این بار چه چیزی نسبت به قبل متفاوت است؟ دریر میگوید: «تفاوت این است که بسیار ارزانتر است. این تفاوت هنوز هم پول بسیار زیاد است، اما این در مقایسه با تکنولوژی قدیمی که به یک کامپیوتر به اندازه یک بلوک شهری نیاز داشت ارزانتر است.مخاطبان و هنرمندان میتوانند به این ابزارها دست پیدا کنند. Unity و Unreal Engine نسبت به یک گیتار یا یک قوطی اسپری رنگ ارزانتر هستند! VR یا واقعیت مجازی قصد دارد با دسترسی هنرمندان بیشتری به خود گسترش یابد. جهان واقعیت مجازی DIY از آنچه ما تصور میکنیم خارقالعادهتر خواهد شد.»دریر همچنین تصور میکند که خالقان VR دارای یک بحران هویت در لحظه هستند. او میگوید: «پاسخدادن به سوالاتی درباره صنعت VR همیشه سخت است. هیچ وقت از کارگردانان فیلم درباره نحوه تاثیرگذاری فیلمها بر صنایع آموزشی شرکتها سوال نخواهد شد، اما این جایگاهی است که اکنون خالقان VR در آنجا هستند. افراد از ما انتظار دارند برای هر کسبوکاری خدمات ارائه دهیم. این موضوع به قدری جدید است که مردم میخواهند درباره آن بدانند، اما من مطمئن نیستم که هنرمندان خودشان چیز زیادی غیر از آنچه ما به طور خاص میسازیم بدانند تا آن را به مکالمات خود بیفزایند.»
3- قراردادن یک معیار
دریر همچنین به این واقعیت اشاره میکند که او نمیتواند از بسیاری از طراحان واقعیت مجازی به عنوان یک مسئله بسیار بزرگ نام ببرد: نیکلاس آلکالا تصمیم دارد که کار جالبی را آغاز کند، اما شرکت او Future Lighthouse به تازگی از انجام این کار کنارهگیری کرده است. موضوعات واقعیت مجازی هر آنچه به استعداد خودش بازمیگردد را برجسته جلوه میدهد، ولی این مسئله نیروی حرکتی را از بین میبرد. Spheres یک مجموعه هفتقسمتی از VR است که در Sundance فروخته شد كه از طرف یک زن به نام الیزا مک نیت کارگردانی شد، اما بیشتر توجه پوششهای مطبوعاتی به سمت دارن آرنوفسکی تهیهکننده آن بود. او به این نتیجه رسید که بهترین روش برای تشویق سازندگان به گرفتن مالکیت کارشان و بیروندادن نامشان، استفاده از یک فستیوال بود.