
محمدابراهیم شهبازی کارگردان فیلم کوتاه «دریچه» با اشاره به نقش رسانه های خارجی در القای ترس در زمان جنگ ۱۲ روزه گفت که این فیلم روایت مردی است که خانهاش را ترک نمیکند.
محمدابراهیم شهبازی کارگردان فیلم کوتاه «دریچه» که در بخش فیلمهای داستانی چهل و دومین جشنواره بینالمللی فیلم کوتاه تهران حضور دارد در گفتگو با هیچ یک درباره ایده پرداختن به جنگ ۱۲ روزه توضیح داد: پس از وقوع جنگ ۱۲ روزه، اغلب اهالی قلم و صاحبان آثار ادبی و هنری، بهویژه آن دسته که در تهران حضور داشتند و فضای جنگی را مستقیماً تجربه کردند، به این سو گرایش پیدا کردند که دغدغههای پیشین و موضوعات اجتماعی روزمره را موقتاً کنار گذاشته و در بستر جنگ به خلق اثر بپردازند.
وی تصریح کرد: اتفاقی که شخصاً در طول جنگ و در تهران برایم رخ داد، نقطه آغازین ایده این اثر بود. پدر همسرم با وجود اصرار مکرر ما برای ترک موقت محل سکونت، خانهاش را ترک نمیکرد. این مسئله جرقه این پرسش را در ذهن من ایجاد کرد که اگر فردی در چنین شرایطی تنها در خانهای باقی بماند، چه سرنوشتی خواهد داشت؟
این کارگردان با اشاره به فضای فانتزی «دریچه» گفت: ذهن من به دنیای فانتزی و رئالیسم جادویی گرایش دارد و به همین دلیل به سمت خلق موقعیتی رفت که در آن، تنهایی شخصیت اصلی به مواجههای غیرمنتظره میانجامد.

شهبازی با اشاره به نقش شبکههای ماهوارهای در ایجاد ترس میان مردم متذکر شد: از نقطهای به بعد، شنیدن صدای اخبار ماهوارهای از آن سوی دیوار که عمدتاً حاوی گزارشهای تنشزا بود، به یکی از عناصر داستان تبدیل شد. رویکرد انتقادی نسبت به نقش رسانهها در آن برهه، هرچند کاملاً خودآگاه نبود اما از تجربه زیسته من نشأت میگرفت. در آن شرایط، حتی روشن کردن چند دقیقهای برخی شبکههای ماهوارهای برای دریافت اخبار، به دلیل القای اضطراب مضاعف، دشوار بود. این شبکهها با پخش مصاحبه با سران گروههای متخاصم و پخش بیانیههای آنها، عملاً در خدمت جبهه مقابل عمل میکردند.
وی ادامه داد: این مشاهدات موجب شد که یکی از عوامل ترس شخصیت اصلی را رسانهها قرار دهم. البته مقصود من تعمیم این ویژگی به تمام رسانهها نیست، اما برخی از این شبکهها در زمان جنگ بهواقع موجب تشویش و افزایش تنش در جامعه شدند. گاهی با شنیدن اخبار آنها، این تصور به وجود میآمد که موشکها در فاصلهای بسیار نزدیک فرود خواهند آمد، حال آنکه در واقعیت، صدای انفجارها از دوردست به گوش میرسید.
کارگردان «بدرود پاریس» با اشاره به رویکرد نگارش این فیلمنامه بیان کرد: روش فیلمنامهنویسی من رویکردی دادائیستی دارد؛ بدین معنا که ایدهها و مواد اولیه را در قالبی مشخص قرار میدهم و سپس به تدریج و با کنار هم قرار گرفتن آنها، ساختار دراماتیک اثر شکل میگیرد.

وی درباره علاقه به موسیقی و سینمای کلاسیک تصریح کرد: سبک رئالیسم جادویی بسیار بر موسیقی و فضاسازی متکی است. همچنین علاقه شخصی بنده به سینمای کلاسیک و موسیقی کلاسیک جهان، بهویژه سینمای فرانسه، در فضاسازی اثر تأثیرگذار بوده است. این عناصر در کنار هم، فضایی را خلق میکنند که برای روایت داستانهای رئالیسم جادویی، با تکیه بر فضا و موسیقی بیش از دیالوگ، مناسب است. در این فیلم، شخصیت اصلی در انزوا، نوارهای رادیویی قدیمی را گوش میدهد و در این فضا، حضور موسیقی کلاسیک و ارجاعات سینمایی کاملاً طبیعی جلوه میکند.
این کارگردان تاکید کرد: از سوی دیگر، ماهواره در نقش منبعی برای پخش محتوای متنوع و گاه متناقض، از موضوعات پیش پاافتاده تا برنامههای سیاسی و موسیقایی، خود به نمادی از این آشفتگی رسانهای تبدیل شده است.
شهبازی در پاسخ به این پرسش که آیا از فیلم «بمب؛ یک عاشقانه» الهام گرفته است، گفت: هر هنرمندی ناخودآگاه تحت تأثیر انبوه آثار و تجاربی قرار دارد که در طول سالها با آنها مواجه شده است. این تأثیرات میتواند از منابع مختلفی مانند کتابها، فیلمها و سایر آثار هنری نشأت گرفته باشد. در این میان نکته حائز اهمیت، نحوه ترکیب و اجرای این عناصر در اثر جدید است.

این کارگردان با اشاره به آثار حاضر در جشنواره فیلم کوتاه تهران بیان کرد: با توجه به آثاری که به این رویداد ارائه شده، به نظر میرسد این دوره نیز همچون ادوار گذشته، با رقابتی فشرده و حضور چهرههای شاخص همراه است. جشنواره فیلم کوتاه تهران از جایگاه و اعتبار بالایی برخوردار است و حتی فیلمسازانی که به سینمای بلند روی آوردهاند، همواره اشتیاق بازگشت به ساخت فیلم کوتاه را حفظ کردهاند. این مساله نشان میدهد که جشنواره فیلم کوتاه را نمیتوان صرفاً پلی برای ورود به سینمای بلند دانست، بلکه سینمای کوتاه دارای هویت، قداست و جایگاه مستقلی است. حضور پررنگ فیلمسازان توانا در این دوره گواه این مدعاست.
شهبازی در پایان اظهار کرد: تغییر مکان برگزاری جشنواره به نظر نمیرسد تأثیر چندانی بر استقبال گسترده مخاطبان داشته باشد، چرا که این رویداد از جایگاهی والا در سطح خاورمیانه برخوردار است.
فیلم کوتاه «دریچه» روایتگر پیرمردی تنها در ایام جنگ ۱۲ روزه است که متوجه میشود زنی در همسایگی او هنوز خانهاش را ترک نکرده و از اخبار جنگ بیمناک است. پیرمرد تلاش میکند به او کمک کند و در این مسیر، کمکم دلبستهاش میشود.