
دستاورد جدید قلعهنویی و همکاران
به گزارش هیچ یک – با برگزاری دو دیدار دوستانه مقابل روسیه و تانزانیا، وقفه بازیهای ملی ماه مهر هم برای تیم ملی به پایان رسید و آنچه که از این رقابتها برای تیم ملی به یادگار ماند، بدون هیچ شکی تردیدهایی بیشتر در خصوص شرایط تیم ملی در آستانه جام جهانی ۲۰۲۶ و تفاوتهای آشکار در ادعاهای کادرفنی تیم ملی با عملکرد بازیکنان در زمین بود. پس از شکست مقابل روسیه، ایران در شرایطی با دو گل از سد تانزانیا گذشت که این مسابقه به هیچ عنوان نمیتوانست محکی جدی برای ملیپوشان باشد. تانزانیا با وجود اینکه از لحاظ جسمانی شرایط بدی نداشت، اما به لحاظ تکنیکی و فنی، به هیچ عنوان در حد و اندازه رقبای ایران در جام جهانی نیست اما عملکرد ایران در همین مسابقه هم جای نقدهای بسیاری داشت، بهخصوص در نیمه دوم که در یکسوم نهایی بازی، تیم ملی شکل تدافعی به خود گرفت و ما شاهد خلق موقعیت بر اساس کارهای ترکیبی و عملکرد فنی بازیکنان نبودیم. این بازی حتی برای بازیکنان کمتجربه تیم هم عایدی چندانی نداشت و شاید مهمترین اثر آن، مصدومیتی بود که برای کسری طاهری و امین حزباوی به وجود آمد.
پس از شکست مقابل روسیه، انتقادها علیه عملکرد تیم ملی و شرایط فعلی آن، افزایش یافت و حتی برد مقابل تانزانیا تیم ۱۰۷ ردهبندی فیفا نتوانسته جو عمومی پیرامون تیم ملی را تغییر ندهد. نکته جالب در خصوص نقد به تیم ملی، اتفاق نظر اکثر رسانههای مکتوب و غیرمکتوب ورزشی درباره شرایط نابسامان موجود در اردوی تیم ملی است که باعث شده همه نویسندگان و خبرنگاران ورزشی، یکصدا به این رویکرد و مسیر فعلی معترض باشند. جالب اینکه بسیاری از این رسانهها، رویکرد، نظرات و خط مشی کاملاً متفاوتی دارند اما در بحث انتقاد به تیم ملی، بازیهای تدارکاتی و نقد رفتار کادرفنی، یکصدا منتقد شرایط فعلی تیم ملی ایران هستند. حتی یک برنامه تلویزیونی و یک برنامه اینترنتی که از اساس با یکدیگر مخالف هستند و همه از کدورتهای بین دو مجری آن خبر داریم، روز دوشنبه کارشناسیها و نقدهایی مشابه به شرایط تیم ملی ایران زیر نظر امیر قلعهنویی داشتند.
با این حال طی حدود دو سال و نیمی که از حضور امیر قلعهنویی روی نیمکت تیم ملی گذشته، معمولاً پاسخها به انتقادات نه در زمین بازی بلکه در نشستهای خبری دیده شده است. پاسخها با کلیدواژههای همیشگی چون حب و بغض، مشکلات شخصی، تکرار اتفاقات ۲۰۰۷، عدم مطالعه و صحبتهای همیشگی همراه بوده که به پای ثابت نشستهای امیر قلعهنویی در تیم ملی ایران تبدیل شده است. اما واقعاً ممکن است که اکثریت مردم فوتبالدوست ایران، رسانههای مکتوب، دیداری و شنیداری با یک شخص و کادر او مشکل و خصومت شخصی داشته باشند؟
کادرفنی تیم ملی چندین بار اعلام کرده که مشکلی با انتقادهای «دلسوزانه» ندارد اما هیچگاه مرز دلسوزانه بودن و نبودن این انتقادها مشخص نشده است، در حالی که اکثریت رسانهها، انتقادهایی را برای بهبود شرایط تیم ملی کشور در آستانه بزرگترین رویداد فوتبال ملی جهان مطرح میکنند و مشکل شخصی با هیچکس ندارند. ارزش و اعتبار فوتبال ملی ایران، فراتر از این صحبتها و مشکلات شخصی است و بدون هیچ شکی، همه جامعه فوتبال ایران خواهان چیزی جز موفقیت برای تیم ملی ایران در رقابتهای مختلف نیستند. نگاه نهچندان کارشناسانه و همراه با رسانهها در این شرایط، نه تنها به تیم ملی کمکی نمیکند بلکه بیشک، به وجهه و اعتبار کادرفنی ضرر میرساند و همانطور که پیشتر هم نوشتیم، باید برای رفع ایرادات، ابتدا آنها را پذیرفت. اما تا اینجا در تیم ملی، قصدی برای پذیرفتن ایرادات و رودررو شدن با واقعیت تلخ و ترسناک موجود در تیم ملی ایران وجود ندارد.