
چگونه برندها از احساسات برای تشویق مردم به خرید استفاده میکنند
هیچ یک،تبلیغاتی که مردم را ترغیب به خرید میکنند معمولا در یک کلمه خلاصه میشوند: احساسی. جای تعجب ندارد. مطالعات نشان میدهند که مردم به جای اطلاعات به احساسات اعتماد میکنند. واکنشهای احساسی به تبلیغات در مردمی که قصد خرید از محتوای یک آگهی را دارند تاثیرگذارتر هستند. ببینید چگونه این برندها برای ارتباط و تبلیغ از احساسات استفاده میکنند:
۱- شاد
برندها میخواهند با مشتریان خندان و شاد همراه شوند و یقینا بالارفتن اشتراکگذاری و مشارکت آنها ثابت شده است. یک مطالعه در سال 2010 از نیویورکتایمز دریافت که مقالات احساسی بیشتر اوقات به وسيله مردم به اشتراک گذاشته میشوند و پستهای مثبت بیش از پستهای منفی توسط آنها برای دیگران ارسال شدهاند.
وقتی کوکاکولا به تازگی شعار خود را از «با خوشحالی باز کنید» به «با احساس بنوشید» تغییر داد، تمرکزش را بر تصاویر شادي از مردمی گذاشت که در کنار هم نشسته بودند.
۲-ناراحت
من تبلیغات بسیار زیادی را تماشا میکنم. این برای شغل من یک ضرورت است که تبلیغات زیادی را ببینم. اما به تدریج متوجه شدم که این تبلیغات من را به یک بدبخت احساسی و عاطفی تبدیل کردهاند. هیچ چیزی مانند یک گریه خوب در محل کار به طور منظم برای همکاران شما سوال ایجاد نمیکند.
در چند سال گذشته همانطور که برندها محبوبیت محتوای احساسی را شناختهاند، شرکتها بیشتر و بیشتر تمرکزشان را روی ساخت تبلیغات تلقینی و محرک گذاشتهاند.
شرکت مت لایف هنگکنگ این تبلیغ دلشکستگی را تولید کرد با این مضمون که یک دختر تمام چیزهایی را که درباره پدرش دوست دارد توصیف میکند با وجود اين، این داستان در جایی خراب میشود که همه دروغهایی که پدرش به او میگوید را نیز توصیف میکند.
۳-ترس یا تعجب
ترس یک غریزه طبیعی است، غریزهای که به ما کمک میکند تا در مقابل تهدیدات برای بالابردن شانسمان به زندهماندن واکنش مناسبی نشان دهیم. ترس فوریت ایجاد میکند و باعث میشود دست به کار شویم؛ برای تغییر یا مهمتر از همه برای این منظور، چیزی بخرید که از اتفاقات ترسناک جلوگیری خواهد کرد. همانطور که دان دراپر در یکی از قسمتهای مد من گفت: «تبلیغات بر پایه یک چیز است: شادی. و شما میدانید شادی چیست؟ شادی بوی یک اتومبیل جدید است. بدون ترس. شادی یک بیلبورد در کنار جاده است که اطمینان میدهد هر کاری که میکنید درست است. بیلبوردی که بگوید کار شما درست است.»تاکتیکهای بسیار زیاد رعبآوری وجود دارند که میتوانند در تبلیغات برای جلوگیری از نوشیدن الکل و کشیدن سیگار در هنگام رانندگی نشان داده شوند. صندوق جهانی حیاتوحش یک برند شناختهشده برای شبیهسازیهای جنجالبرانگیز و رعبآور است.
با این حال این نگرش خطرناک است. در سال 2015 یک تبلیغ در سراسر کشور منتشر شد، این تبلیغ مکالماتی درباره ایمنی کودکان و آسیبهای قابل پیشگیری در خانه بود. بسیاری از بینندگان از دیدن آن آزردهخاطر شدند. مضمون این ویدئو درباره پسری جوان بود که درباره کارهایی که هرگز انجام نخواهد داد صحبت میکند، و با این خط به پایان میرسد: «من نتوانستم بزرگ شوم، زیرا من در یک تصادف کشته شدم.» بینندگان این تبلیغ را افسردهکننده و بیرحمانه تلقی کردند و به همین دلیل مدیر ارشد بازاریابی سراسر کشور پس از چند ماه از پستش استعفا داد.
تعجبکردن میتواند شکل مثبتی هم داشته باشد که در یکی از بهترین تبلیغات سال 2015 دیده شده است.
۴-عصبانی یا نفرتانگیز
بیشتر مردم تصور میکنند که جلوگیریکردن از خشم و عصبانیت بهترین کار است. این یک احساس منفی است که باعث ارتباطات منفی میشود. اما در مواردی، خشم میتواند مردم را بیدار و منجر به اقدام کند. ما وقتی میبینیم شخص دیگری به دیگری ناحق میگوید یا بیعدالتی میکند عصبانی میشویم. نفرت و ناامیدی میتواند باعث شود ما دیدگاهمان را بازبینی کنيم و سوالات مهمی را از خودمان بپرسیم.
یک مطالعه از محبوبترین تصاویر محبوب در سایت imgur.com میگوید: با این حال که احساسات منفی در محتوای ویروسی نسبت به احساسات مثبت کمتر رایج بود، موفقیت ویروسی زمانی اتفاق افتاد که تصاویر منفی حاوی موارد پیشبینی و تعجب بود. تبلیغاتی مانند بحرانهای سوریه درباره کودکان خشم و عصبانیت را در مردم برمیانگیزد.