
یک مطالعه انقلابی ادعا میکند که ماده تاریک و انرژی تاریک، دو مفهوم بنیادی در کیهانشناسی مدرن، ممکن است وجود خارجی نداشته باشند و تنها توهمی ناشی از ضعیفشدن تدریجی نیروهای بنیادی جهان باشند.
به گزارش هیچ یک _ وبگاه سایتِکدِیلی در گزارشی آورده است:
راجندرا گوپتا (Rajendra Gupta)، استاد دانشگاه اتاوا و سرپرست این پژوهش، میگوید:
با انبساط جهان، نیروهای بنیادی آن بهتدریج ضعیفتر میشوند. این پدیده دو توهم ایجاد میکند: ۱. انگار نیروی مرموزی (انرژی تاریک) جهان را با شتاب منبسط میکند؛ ۲. در مقیاس کهکشانی، گرانش اضافی (ماده تاریک) حس میشود؛ اما در واقعیت این اثرات تنها ناشی از کاهش تدریجی قدرت نیروهای کیهان هستند.
مدلی یکپارچه با معادلهای واحد
وی توضیح میدهد: مدل استاندارد کنونی، برای توضیح رفتار جهان در مقیاسهای مختلف، به معادلات جداگانه و فرض وجود ماده و انرژی تاریک نیاز دارد. در حالی که مدل پیشنهادی ما هر دو پدیده را تنها با یک معادله و بدون نیاز به اجزای مرموز تاریک توضیح میدهد.
کاربرد مدل در جهان ستارهها و کهکشانها
در این نظریه جدید، یک پارامتر کلیدی (α) که از تغییر تدریجی نیروهای طبیعت ناشی میشود، همان نقش ماده و انرژی تاریک را ایفا میکند. این مدل:
- به جای افزودن هالههای نامرئی ماده تاریک، کشش گرانشی اضافی را با تغییرات α توضیح میدهد؛
- حرکت غیرعادی ستارهها در حاشیه کهکشانها را بدون نیاز به ماده تاریک توجیه میکند.
گستره تأثیرگذاری این کشف
به باور پروفسور گوپتا، این نگاه تازه میتواند معمای شکلگیری سریع کهکشانها در آغاز جهان را حل کند: در این مدل، سن جهان تقریباً دو برابر محاسبات فعلی است و این زمان اضافی، فرصت کافی برای تشکیل کهکشانهای عظیم را فراهم میسازد.
بازنگری در سرمایهگذاریهای کلان علمی
این نظریه، پرسشهایی جدی درباره ضرورت جستوجو برای ذرات ماده تاریک مطرح میکند؛ طرحی که تاکنون میلیاردها دلار هزینه و دههها زمان صرف آن شده است.
سخن پایانی پژوهشگر
گوپتا معتقد است: گاه سادهترین راهحل، بهترین پاسخ است. آنچه ما بهعنوان ماده تاریک و انرژی تاریک میشناسیم، ممکن است فقط اثرات جانبی تغییر بسیار آهسته قوانین بنیادی فیزیک در طول میلیاردها سال باشد.
این مطالعه میتواند بنیادهای کیهانشناسی نوین را متحول کند و درک بشر از کارکرد جهان را دگرگون سازد.