
کسبوکار خود را یک سرگرمی ندانید
هیچ یک،پدران و مادرانمان از کودکی به ما یاد دادند شغلی را انتخاب کنیم که از واردشدن و قرارگرفتن در مسیر آن لذت ببریم و به آن عشق بورزیم. طبق تحقیقات انجامشده 49 درصد آمریکاییها از شغلهایشان راضی نیستند و مرتبا شغلشان را عوض میکنند. به کسبوکار خود فکر کنید. آیا شما به کسبوکارتان به عنوان یک سرگرمی نگاه میکنید یا به عنوان یک شغل؟ در اینجا پنج روش برای تغییر ذهنیت شما و پایدار کردن کسبوکار خود در بلند مدت وجود دارد.
1-تعهد
راهاندازی یک کسبوکار چیزی نیست که شما یک نگرش گاه به گاه و ضعیفی به آن داشته باشید. چیزی نیست که شما در اوقات فراغتتان یا زمانی که حوصله دارید به آن بپردازید. شما باید کاملا به آن متعهد باشید و تمرکزتان را برای رسیدن به موفقیت روی آن بگذارید.
میدانم به چه چیزی فکر میکنید: «با خود میگویید اما اگر من کسبوکارم را شروع کردم و نیاز به جداکردن زمان بین کسبوکارم و شغل اصلیام داشتم چه کار کنم؟» من کاملا درک میکنم. اما تا زمانی که شما فقط عصرها و آخر هفتهها به کسبوکار خود میپردازید، نیاز دارید تا بیشتر کار کنید. شاید این فشار جانبی شما باشد اما باید فراتر از یک پروژه جانبی باشد.
2-اهدافتان را تعیین کنید.
هدف پشت یک کسبوکار بسیار متفاوتتر از هدف پشت یک سرگرمی است. سرگرمیهای شما تنها برای شما یک سرگرمی هستند. اما کسبوکار شما در مدتی که از آن لذت میبرید، یک هدف دارد. شما یک چشمانداز و خواستهای دارید و میخواهید رشد کنید. اگر میخواهید کسبوکارتان دوامی داشته باشد، نمیتوانید آرام بنشینید و فقط موقعیت را بپذیرید. شما باید برای جایی که کسبوکارتان میخواهد به آن برسد یک استراتژی داشته باشید تا بدانید چگونه باید به آنجا برسید. چه تلاشی برای انجام آن میکنید؟ اگر این کار را برای زندگیتان انجام میدهید چه کارهایی برای کسب درآمد انجام خواهید داد؟ فرآیند شما چگونه و چقدر کارآمد خواهد بود؟
3-سخت کار کنید.
استیو جابز موسس شرکت اپل در سال 2005 در گفتوگو با استانفورد گفت: «کار شما بخش بزرگی از زندگی شما را پر میکند و تنها راه برای داشتن رضایت خاطر این است که هر کاری را كه باور دارید کار فوقالعادهاي است انجام دهید.»
در یک دنیای کامل، همه ما هر روز به شغلهایمان عشق میورزیم. اما واقعیت این است که ما کارهایی را که دوست داریم در روز انجام نمیدهیم. حتی اگر این کار کاملا حرفه ما باشد. راهاندازی یک کسبوکار فراتر از کارهای سرگرمکننده است. شما باید برای انجام کارهایی که دوست ندارید آمادگی داشته باشید، مانند پرداخت صورتحسابها، تماسهای تلفنی و شاید مدیریت یک تیم.
4-روی سود تمرکز کنید.
اختلاف عمده بین یک کسبوکار و یک سرگرمی چیست؟ پول. دان پاپرز و مارتا روجرز در کتابشان «مدیریت تجربه و روابط مشتری: یک چارچوب استراتژیک» نوشتند: «اگر مشتری ندارید، کسبوکار ندارید، بلکه یک سرگرمی دارید.»
اگر شما تازه شروع کردهاید، شاید هنوز درآمدی ندارید، اما این باید هدف شما باشد. کسبوکار شما در واقع تا وقتی سودآوری نداشته باشد یک کسبوکار نیست. برای اطمینان از طول عمر، کسبوکارتان باید چیزی باشد که شما بتوانید از آن پول به دست آورید.
۵- ارزش خود را بدانید.
کارآفرینان موفق میدانند در چه کارهایی خوب هستند و در چه کارهایی خوب نیستند. گاهی اوقات کارهایی که دوست دارید انجام دهید و کارهایی که میتوانید به خوبی انجام دهید بسیار متفاوت هستند. اگر شما در کاری خوب نیستید هیچ راهی برای تبدیل آن به کسبوکار وجود ندارد. من از آوازخواندن لذت میبرم اما هیچ کس برای آوازخواندن به من پولی نمیدهد.
به طور مشابه، برای هر کاری که انجام میدهید باید یک نیاز پشت آن باشد. من بازیهای ویدئویی را دوست دارم اما این یک گزینه کسبوکار قابل اعتماد نیست. ست گودین وبلاگنویس مینویسد: «شما برای محصولاتتان مشتری پیدا نمیکنید. شما محصولات را برای مشتریانتان پیدا میکنید.»
برای موفقیت، شما باید تقاطع کارهایی که خوب بلدید، کارهایی که دوست دارید و آنچه مردم نیاز دارند را پیدا کنید. وقتی شما بتوانید این سه جعبه را بررسی کنید، وقت آن است که بدانید به طلا رسیدهاید.