
ادعای درخواست پول از سوی یک مربی برای حضور یک بازیکن در تیم بسکتبال خیلی سریع در فضای مجازی در بین مردم و اهالی ورزش، دست به دست شد تا فدراسیون هم نسبت به آن واکنش نشان داده و با انتشار بیانهای از برخورد سریع و لازم با هرگونه تخلف احتمالی خبر دهد.
به گزارش هیچ یک ، اینکه موضوع مطرح شده تا چه حد با واقعیت منطبق بوده یا کلیت ماجرا چگونه پیش رفته، بدون شک نیازمند بررسی و واکاوی است. در این میان باید نقطه نظرات دوطرف را شنید و پس از بررسی مستندات (البته در صورت وجود) نسبت به آن اقدام و قضاوت کرد، اما بحث اصلی فراتر از اینهاست چراکه موضوع ورزش، سلامت و اخلاق در میان است و اگر با چنین رفتارهایی برخورد لازم و قاطع صورت نگیرد، بدون شک باید در انتظار اتفاقات بدتری بود.
گزارشها از یک اتفاق نگرانکننده در بسکتبال پایه حکایت دارد؛ جایی که یکی از مربیان، در ازای دریافت مبلغی از خانواده یک ورزشکار نوجوان، وعده حضور او در ترکیب یک تیم را داده است. این اتفاق، یادآور نمونههایی مشابه در فوتبال ایران است، از پدیده پرداخت پول برای دعوت به تیمهای پایه گرفته تا شایعات مربوط به دلالی در مسیر انتخاب بازیکنان تیمهای امید و جوانان و البته به شکلی دیگر در تیمهای لیگ برتری! مواردی که هرچند همواره از سوی مسئولان انکار شده، اما تکرار آن نشان میدهد که نظارت در سطوح پایه و نیمهحرفهای هنوز به اندازه کافی مؤثر نیست و جوانهای مستعد ورزش ایران در معرض یک خطر جدی قرار دارند.
پیگیریها تا این لحظه هرچند هنوز به جزئیات این ماجرا ختم نشده اما حکایت از یک پرده سیاه دارد. اگر اصل موضوع صحت داشته باشد باید با مربی خاطی به شدت برخورد کرد و اگر ماجرا به نحو دیگری است، باید دید در پشت پرده چه دستهایی در کار است که اینگونه فکر و خیال خانوادهها را درگیر کرده و به تنش میکشد.
چنین رفتارهایی اگر اثبات شود، نهتنها مصداق بارز تضییع حق ورزشکاران مستعد است، بلکه پایههای اعتماد میان خانوادهها و مربیان را نیز فرو میریزد که بازسازی آن کاری بسیار دشوار است. کارشناسان بر این باورند که ورود پول و دخالت آن در فرآیند انتخاب بازیکنان در هر رشتهای، عدالت را زیر سئوال برده و عملا باعث نابودی استعدادهای ورزشی میشود که بارها در مورد آن هم صحبت شده و هم مطالب بسیاری شنیدهایم.
از همه این مسائل که بگذریم، بار روانی این موضوع برای یک نوجوان که تحلیل کاملی از اتفاقات پیرامونی خود ندارد، فراتر از حد انتظار است و باعث سرخوردگی یا بیانگیزگی او میشود و شاید سالها اثر او باقی بماند. در چنین شرایطی ورزشکار مستعدی که خانواده پولداری ندارد باید گوشهنشین شده و نظارهگر فعالیت همسن و سال خود باشد که به دلیل جیب پُر پدر، به دنبال اسم و رسمی در ورزش است هرچند این حضور دوام چندانی هم نخواهد داشت.
فارغ از هر اتفاقی، چنین پروندههایی نهتنها آزمونی برای دستگاههای نظارتی به شمار میرود، بلکه محکی برای وجدان بیدار ورزش است تا با تاکید بر عدالت و صداقت، زنده مانده و همچنان افتخارآفرین باشد.