
از تتوی جنجالی تا اشتباهات سریالی در خط دفاع
این اولین بار نیست که سهرابیان استقلال را در بحران قرار میدهد. خاطره دیدار سوپرجام مقابل تراکتورسازی هنوز در ذهن هواداران تازه است؛ همان بازی که اشتباهات او باعث شد تراکتور گل نخست را به راحتی به ثمر برساند و سهم مهمی در از دست رفتن جام داشته باشد. حضور او در زمین به جای کمک، زمینهساز شکست و اضطراب برای تیم بوده است. دردسرهای سهرابیان تنها به عملکرد داخل زمین محدود نمیشود. فصل گذشته تتوی جنجالی او در رسانهها و شبکههای اجتماعی باشگاه را وارد بحران حاشیهای کرد و باعث شرمندگی هواداران شد، اما مدیران واکنش جدی نشان ندادند. این سکوت مدیریتی، جسارت او برای ادامه رفتارهای غیرحرفهای را افزایش داده است.
اوج فاجعه زمانی است که سهرابیان به جای پذیرش اشتباهات خود، نقش طلبکار را بازی میکند و با تهدید منتقدان و بیتوجهی به نظم حرفهای باشگاه، نشان داده که محدودیت اخلاقی و حرفهای برای او معنا ندارد و خود را بالاتر از تیم و هواداران میبیند. این رفتارها، نه تنها تیم را از نظر فنی، بلکه از نظر اخلاقی و مدیریتی در بحران نگه میدارد.
مدیران استقلال که مسئول نظارت و انضباط هستند، در برابر این رفتارها سکوت کردهاند. به نظر میرسد برای آنها اهمیت بیشتری دارد که قراردادهای پرخرج بسته شود تا نظم و اخلاق در تیم رعایت گردد. این بیتفاوتی باعث شده استقلال هر روز با فاجعهای جدید مواجه شود و هواداران قربانی صبر بیحد خود شوند. هر رفتار و اشتباه سهرابیان، لکهای بر چهره استقلال مینشاند. تتوهای جنجالی، ادبیات طلبکارانه در فضای مجازی و بیتوجهی به مسئولیتها، نشاندهنده فردی است که با حرفهایگری هیچ نسبتی ندارد. دعوت او به کمیته انضباطی و محرومیت از تمرین، اقدامی مثبت است، اما تنها در صورتی مؤثر خواهد بود که نتیجهای روشن و صریح داشته باشد تا چنین رفتارهایی دوباره تکرار نشود. سهرابیان نه تنها ضعف فنی دارد، بلکه نماد بیانضباطی و ناکارآمدی مدیریتی استقلال شده است؛ حضور او در ترکیب تیم، سم مهلکی است که تهدیدی جدی برای موفقیتهای آینده باشگاه محسوب میشود.