
یک استراتژی در هنگامه بحرانها
هیچ یک،در اصول رهبری یکی از مهمترین و متمایزکنندهترین رکن، کنترل و اداره رهبران در هنگام بحرانهاست. هیچ رهبر یا مدیری را نمیتوان پیدا کنید که با بحران مواجه نشده باشد. در روش آنالیز PESTEL ما همواره در شش فضا میتوانیم دچار بحران باشیم. بحران سیاسی (P)، بحران اقتصادی (E)، بحران اجتماعی (S)، بحران تکنولوژی (T)، بحران محیط زیست (E) و بحران قانون (L). شما بهعنوان رهبر سازمان خود همواره در حال تنش برای حل بحرانهای نقدینگی، رقابت با رقبا، اصلاح فرهنگ سازمانی و غیره هستید. بنابراين برای حل بحرانها شما نیازمند ده گام زير هستید.
گام اول: همواره آماده باشید، وقوع بحران خبر نمیکند از یک آتشسوزی در کارگاه گرفته تا بحرانهای بزرگ سیاسی و اقتصادی، پس شما همواره باید آمادگی مقابله با بحرانها را داشته باشید.
گام دوم: شما لازم است بحرانها را بهخوبی شناسایی كنيد و برای آنها برنامه داشته باشید. دکتر گرینسپن رئيس فدرالرزرو آمریکا در کتاب عصر تلاطم خود اشاره میكند که آنها همیشه عنوان بحرانها را پیشبینی کرده بودند و برنامه استراتژی برای وقوع عوارض و خطرات بحرانهایی مانند 11 سپتامبر را پیشبینی کرده بودند.
گام سوم: باید نقش و مسئولیت خودتان را در این بحرانها شناسایی كنيد. زمانی که بحرانها را تقسیمبندی كردید قادر خواهید بود با دقت در هر بحران نقش خود را شناسایی كنيد. شناسایی نقش خود در بحرانها بسیار مهم و کلیدی است شما در بحرانهای بزرگ سیاسی نقش کوچکی دارید یا حتی نقش بسزایی نخواهید داشت از اين رو بر مبنای این واقعیت برنامهریزی خواهید كرد.
گام چهارم: در هنگام وقوع بحرانها نیازمند به همکاری با چه کسانی، کانالها یا ارگانهایی هستید.
گام پنجم: در هنگام وقوع بحران با حرکتها و گامهای کوچک و محتاطانه حرکت کنید و همزمان با این گامهای ابتدایی زمان لازم را برای اقدامات آتی فراهم كنيد.
اگر دقت كنيد تمامی مدیران برجسته در ابتدا با اعلام یک بیانیه شروع میكنند چرا، چون میخواهند اعلام قبول بحران كرده و در ضمن زمان بخرند.
دکتر گرینسپن در همان کتاب به کرات این سبک اشاره میكند جایی که اعضای کنگره پیشنهاد صد میلیارد دلار تزریق پول برای احیاي اقتصاد میكنند ایشان با احتیاط و بررسی کامل شرایط و مصاحبههای کوتاه دائم زمان تصمیمگیری را طول میدهد تا با دیدکامل اعلام نظر و تصمیم كند.
گام ششم: از رسانهها و کانالها ارتباطی به نحو احسن استفاده كنيد. در سازمانهای خودتان با استفاده از جلسات حضوری و رودررو یا جلسات طوفان مغزی خود را در مقابل مخاطبان خود قرار دهید و آنها را نیز در حل بحران دخیل كنيد. به یاد داشته باشید کار خبرنگار کسب خبر است پس آنها را حمایت کنید و خودتان را در مقابل آنها قرار دهید. در صورت دوریگزیدن از آنها، آنها نه تنها دست بر نخواهند داشت بلکه رو به سمت گمانهزنیها خواهند رفت.
ایراد بزرگی در مقطع بحران اقتصادی حاضر به تیم دولت واردات همین مسئله است.
گام هفتم: مخاطبان نهايی خودتان را شناسایی كنيد. ببینید این بحران بر روی کدام دسته از مخاطبان شما تاثیر بیشتری دارد و کانالهای ارتباطی با آنها چيست و چه راهکارهایی برای آن دسته از مخاطبان نهايیتان میتوانید داشته باشید.
گام هشتم: در خط اول بحران قرار بگیرید. حضور شما در صحنه بسیار حائز اهمیت است.
گام نهم: از دوبارهکاریها بپرهیزید. با بررسی بحرانهای گذشته نسبت به تکرار خطاهای مشابه بپرهیزید. اصطلاح انگلیسیها این است: Do not reinvent the wheel.
گام دهم: در جلسات حل بحرانها از افراد مسئول و مرتبط با بحران که انسانهای مبدع و خلاق كه در عین حال دارای هوش هیجانی بالایی هستند استفاده كنيد.
به یاد داشته باشید امروزه سازمانها با گسترش اینترنت با بحرانهای جدید مواجه هستند. حملات سایبری یا حتی پخش زنده در اینستاگرام میتواند ضربات مهلکی به سیستمهايی که تدبیری برای بحران نکردهاند بزند از اين رو همواره با برگزاری جلسات طوفان مغزی با نیروهای متعهد، متخصص و خلاق خودتان بایستی نسبت به تاثیرگذاری هر بحران و راههای برخورد با آن بپردازید.