
آزمونهای اجتماعی
هیچ یک،در ادامه جلسات گذشته پیرامون کلام و گفتار امیرالمومنین(ع) در نهجالبلاغه با توجه به مسائل روز و مشکلات و سختیهایی که امروز جامعه ما را فراگرفته بیمناسبت ندیدم تا به خطبه ۸۸ امیرالمومنین در خصوص پندگرفتن از سختیها بپردازم. معمولاً انسانها در بروز سختیها و مشکلات عکسالعملهای متفاوتی از خود نشان میدهند والا هرکسی در روز خوشی میتواند آدم خوبی باشد. اگر ما به گفتار و سیره اهلبیت توجه کنیم میتوانیم هر سختی و مشکلی را از پیشرو برداریم.
امیرالمومنین در بخش اول این خطبه میفرمایند:
خداوند هرگز ستمگران دنيا را درهم نشکسته، مگر بعدازآنکه به آنان مهلت داده و نعمت فراوان بخشيده (تا فرصت فکر و انديشه داشته باشند و شکر نعمتهای الهى را به جا آورند، ولى غالباً بهجای شکرِ نعمت، مغرور شدند و بر ظلم خود افزودند). و (نيز) هرگز استخوانِ شکسته هيچ امتى را ترميم نکرده، مگر بعد از تحمل مشکلات و آزمونها.
در سختیهایی که شما با آن روبهرو شديد و مشکلاتى که پشت سر گذارديد، درسهای عبرت فراوانى است (تا به ضعفهای خود پى ببريد و راه حل مشکلات را بياموزيد). ولى نه هر کس مغز دارد، انديشمند است و نه هر صاحب گوشى شنوا و نه هر صاحب چشمى بينا.
اين خطبه درواقع از دو بخش تشکیلشده: در بخش اول امام علیهالسلام به سراغ اين حقيقت میرود كه عذابهای الهى ناگهانى نيست، بلكه خداوند به جباران و ستمكاران و امتهای فاسد و مفسد، مدتها مهلت میدهد و در مجازات آنها عجله نمیکند، شايد به خود آيند و توبه كنند و بهسوی حق بازگردند.
به تعبير ديگر: مجازات الهى هرگز جنبه انتقامجویی ندارد، بلكه هدف از آن، تعليم و تربيت و عبرت است؛ ولى متاسفانه گوش شنوا و چشم بينا كه حق را بشنود و صحنههای عبرتآموز را درست بنگرد، تا مايه بيدارى دلها شود، بسيار كم است.
در بخش دوم: اشاره به اقوام منحرفى میفرماید كه براى حل اختلافات دينى خود، بهجای اينكه از منبع وحى و كتب آسمانى و سخنان پيامبر صلیالله عليه و آله الهام بگيرند، به افكار ناقص خود و آراى باطله و بیپایه و گمانها و پندارها؛ بسنده كرده و در وادى ظلماتِ اوهام، پيش میروند و هلاكت خود را تسريع میکنند.
همانگونه که امام (علیهالسلام) در ادامه سخن میفرماید: «در سختیهایی که شما با آن روبهرو شدید و مشکلاتى که پشت سر گذاردید، درسهای عبرت فراوانى است (ضعفها و قوتهای شمارا نمایان میسازد و راهحل مشکلات را، به شما میآموزد و تجربهای براى تمام زندگانى شما خواهد بود).
گویا امام (علیهالسلام) با این سخنان میخواهد به یاران خود دلدارى دهد و به سوالات ناخواستهای که در ذهن آنان از پیروزیهای بنىامیه و ناراحتیهای یارانش پیدا میشود، جواب گوید که عجله نکنید! ظلم این ظالمان باقى نمیماند، مهلت الهى پایان میگیرد و تازیانههای عذاب بر پیکر آنان نواخته میشود.
از مشکلات خود نیز ناراحت نباشید! چراکه این یک سنت الهى است که جبران خسارات امتها، بعد از تحمل شداید و بلاها بوده؛ حتى در عصر پیامبر اسلام (صلیالله علیه و آله) در جنگهایی همچون جنگ «احزاب»، زمانى نصرت الهى فرارسید که لشکر اسلام در شدیدترین فشارها قرار داشت و تا به آن مرحله رسیده بود که قرآن میفرماید:
وَ بَلَغَتِ الْقُلُوبُ الْحَنَاجِرَ… هُنَالِکَ ابْتُلِیَ الْمُؤْمِنُونَ وَ زُلْزِلُوا زِلْزَالاً شَدِیداً…
از شدت ترس و ناراحتى جانها به لب رسیده بود… و مومنان در آزمون سختى قرارگرفته بودند و شدیداً به لرزه درآمده بودند.
صفحات تاریخ بشر پر از درسهای عبرت است. دوران کوتاه عمر ما نیز اگر درست بنگریم، مملو از این درسهاست؛ بلکه درودیوار عالم هستى را عبرتها پوشانده است؛ ولى افسوس! آنان که باید ببینند و بشنوند و بخوانند و عبرت گیرند، اندکاند و به همین دلیل، در همان راههای خطا گام مینهند و به همان سرنوشتهای شوم مبتلا میشوند.