
رشد بازار سهام که از اوایل هفته آغاز شده بود در معاملات دیروز تاب نیاورد و مجدد شاخص کل به زیر ۲.۵ میلیون واحد کشیده شد. رصد جریان پول نشان میدهد همچنان پولها تمایل بیشتری به صندوقهای درآمد ثابت یا همان سپردههای بانکی و طلا نشان میدهند و به سهام بیاعتنایی میکنند. دلایل متعددی میتوان برای تردید سرمایهگذاران برشمرد؛ از نااطمینانیهای سیاسی و اقتصادی گرفته تا نرخ بهره بالا و ناترازیهای مختلف. اما این وضعیت یک ریشه بلندمدتتر دارد، زیرا همه این شرایط شاید در سالها یا حتی دهههای قبل هم وجود داشت. تفاوت اصلی آن است که مبنای اقتصاد و فعالیتهای اقتصادی در ایران، دسترسی به رانت است. در این سالها که شرکتهای بورسی به طرق مختلف مانند افزایش قیمت گاز، برق، وام و حمایتهای مالی به اصطلاح «رانتزدایی» شدند، رانتهای اقتصادی به بخشهای غیرشفاف رفته است و بازار سهام با وجود فضای تورمی نتوانسته رشد معناداری را تجربه کند. به عنوان مثال، بازار ارز چندنرخی جریان سرمایه را به سوی رانت فاصله دلار یارانهای با دلار آزاد کشانده است. نمونه دیگر به شکاف عجیب نرخهای بهره اسمی و رسمی برمیگردد؛ سیاستگذار اصرار دارد که نرخها مثلا عدد ۲۳ درصد است، حال آنکه در واقع همین نرخ سودهای دستوری و عدم حسابکشی از بانکها، پولها را به سمت رقابتی نابرابر برای بهره بالاتر هدایت کرده و آنچه در دسترس بخش خصوصی است نرخهای بالای ۴۰ درصد است. در بخش واقعی نیز فضا به همین صورت است و قیمتگذاریهای دستوری به سرمایهگذار نشان داده بهتر است به جای تولیدکننده شکر یا اوره یا لاستیک برود دفتر و دستکی راه بیاندازد و به عنوان یک واسطه ناشناس و غیرشفاف در فضای خارج از بورس از این رانت بهره ببرد. بنابراین، ریشه خشکی منابع و عدم ورود پول به بازار سهام را باید در جریان رانتجویی پیدا کرد؛ جایی که تقریبا رانتی برای بخش شفاف بورسی باقی نمانده و حالا در دالانهای دیگری به دور از چشم عموم به کسب سود میپردازند.
همین صحبتها درباره حذف ارز چندنرخی چنان اثر شگرفی بر بورس خواهد داشت که باید همهجانبه به، به سرانجام رسیدن آن کمک کرد. به گزارش سنا، کارشناسان مختلف بازار سرمایه تأکید میکنند این سیاست به نفع آینده بورس و بخش مولد خواهد بود. رسول جاویدی، کارشناس بازار سرمایه در مورد ضرورت تکنرخی کردن ارز گفت: «این موضوع همواره چالشی در اقتصاد ایران بوده و با وجود فاصله بیش از ۳۰ درصدی بین نرخ رسمی و بازار آزاد، آثار منفی جدی بر تولید کشور ایجاد کرده است. او به تجربههای گذشته اشاره کرد و گفت که وزرای اقتصاد پیشین تلاشهایی برای یکسانسازی نرخ ارز داشتند، اما این سیاستها موفقیتآمیز نبوده است.» جاویدی تأکید کرد که یکسانسازی نرخ ارز میتواند رانتها و فسادها را کنترل کرده و منافع را به تولیدکنندگان واقعی برساند. وی افزود که شرکتهای صادراتی، بویژه در حوزه کامودیتیها، محصولات خود را با نرخی پایینتر از بازار آزاد عرضه میکنند و این وضعیت انگیزه صادرات را کاهش داده و حتی میتواند به افزایش بیشتر نرخ ارز منجر شوند.
مهرداد حقگو، دیگر کارشناس بازار سرمایه گفت که چندنرخی بودن ارز ریشه اصلی ناکارآمدی و فساد در اقتصاد ایران است. او تأکید کرد که هدف از تکنرخی کردن ارز، حذف سامانههای موازی و کاهش رانت و فساد است. موفقیت این سیاست نیازمند برنامهریزی دقیق، مدیریت نرخ ارز آزاد و حمایت از اقشار آسیبپذیر است.
احسان عسکری، تحلیلگر بازار سرمایه با اشاره به تلاشهای وزیر اقتصاد برای تکنرخی کردن ارز، تأکید کرد که نرخ ارز تأثیر زیادی بر سودآوری صنایع صادراتمحور دارد. صنایع پتروشیمی، فولاد و معدنی میتوانند با کاهش فاصله ارز آزاد و دستوری عملکرد بهتری داشته باشند. همچنین این سیاست نه تنها بر درآمدهای صادراتی بلکه بر ارزشگذاری سهام نیز تأثیر مثبت دارد.
رسول رحیمنیا، کارشناس بازار سرمایه تکنرخی شدن ارز را عاملی کلیدی در رشد سودآوری شرکتهای صادراتمحور، کاهش هزینههای تولید و افزایش شفافیت اقتصادی دانست.
امیر وفایی، کارشناس بازار سرمایه با اشاره به سخنان وزیر اقتصاد درباره لزوم تکنرخی شدن ارز، این اقدام را برای تقویت سودآوری صنایع بورسی، بویژه شرکتهای کامودیتیمحور و صادرکننده مثبت دانست. او گفت که اختلاف بین نرخ ارز فروش شرکتها و نرخ ارز آزاد باعث هدررفت منافع واقعی صادرات و آسیب به بازار سرمایه و اقتصاد کشور شده است. وفایی هشدار داد که تجارب گذشته نشان داده که نوسانات سیاسی و قیمتی میتواند این سیاستها را متوقف کند و برای اثرگذاری واقعی، باید با رویکردی بلندمدت و غیرسیاسی تثبیت شوند. در نهایت، او ابراز امیدواری کرد که با سیاستگذاری دقیق، اختلاف تاریخی بین نرخهای ارز کاهش یابد و مشکلات بازار سرمایه بهطور ساختاری حل شود.