
تصور کنید در دنیایی زندگی میکنید که همه چیز برای دیگری طراحی شده است؛ از قیچی سادهای که در دست نمینشیند تا میز تحریری که برای شما چپپا میزند. این واقعیت زندگی میلیونها چپدست در سراسر جهان است. اما آیا این تمام ماجراست؟
به گزارش هیچ یک زندگی – سیزدهم اوت، مصادف با بیست و دوم مرداد، نه تنها یک تاریخ، بلکه جشن بزرگداشت تفاوتهای شگفتانگیز انسانهاست: روز جهانی چپدستها. این نامگذاری که ریشهاش به سال ۱۹۷۶ میلادی بازمیگردد، برای اولین بار به طور رسمی در دنیا مطرح شد تا توجهها را به سمت آن دسته از افرادی جلب کند که جهان را با دست چپ خود لمس میکنند.
چپدستی، که به معنای گرایش طبیعی به استفاده از دست چپ برای کارهای دقیق، بهویژه نوشتن است، اکنون نه تنها یک ویژگی شناخته شده، بلکه موضوع پژوهشهای علمی نویدبخشی است. اخیراً، دانشگاه آکسفورد از کشف ژنی خبر داده که گمان میرود نقش تعیینکنندهای در بروز چپدستی ایفا کند. این کشف، دریچهای نوین به سوی درک عمیقتر بیولوژیکی این ویژگی گشوده است.
در دنیایی که غالب آن راستدست هستند، چپدستها اقلیتی قابل توجه را تشکیل میدهند. پژوهشها نشان میدهد که بین ۷۰ تا ۹۰ درصد جمعیت جهان را راستدستها تشکیل میدهند؛ این یعنی از هر ۱۰ نفر، حداقل یک نفر چپدست است. در کنار این دو گروه، درصد بسیار کمی نیز وجود دارند که به «یکساندست» معروفند؛ افرادی که توانایی استفاده برابر از هر دو دست را دارند. این توزیع آماری، تنوع زیستی انسان را به زیبایی به نمایش میگذارد و اهمیت درک و پذیرش تفاوتها را برجسته میکند.
دین آر کمپبل، بنیانگذار شرکت بین المللی چپ دست، اولین بار در سال ۱۹۷۶ تاریخ دقیق روز جهانی چپ دست ها را انتخاب کرد تا به افزایش آگاهی از مزایا و معایب چپ دست بودن کمک کند. مراسم سالانه روز جهانی چپ دست ها پس از اولین به رسمیت شناختن توسط کمپبل ادامه یافت و بعداً این روز به عنوان جشن رسمی توسط باشگاه روز چپ دست ها در ۱۳ آگوست ۱۹۹۷ اعلام شد.
علل و ریشههای چپدستی و راستدستی: نگاهی عمیقتر
گرچه هنوز دلیل قطعی برای تعیین دست غالب افراد مشخص نیست، اما پژوهشها تصویری پیچیده از تعامل عوامل ژنتیکی و محیطی ارائه میدهند. تخمین زده میشود که حدود ۲۵ درصد از گرایش به چپدستی به عوامل ژنتیکی و ۷۵ درصد دیگر به تأثیرات محیطی مربوط باشد. نوزادان در ماههای اولیه زندگی، توانایی استفاده از هر دو دست را به طور تقریباً یکسان دارند، اما به تدریج و با گذشت زمان، یکی از دستان به عنوان دست غالب برای انجام کارهایی نظیر نوشتن، غذا خوردن و بازی کردن، برتری پیدا میکند. نظریههای متعددی در این زمینه مطرح شدهاند که شامل نقش وراثت، فرآیندهای یادگیری در دوران رشد، و همچنین فعالیتهای مغزی خاص در دوران جنینی و سالهای اولیه پس از تولد است. این عوامل در کنار هم، سرنوشت دست غالب هر فرد را رقم میزنند.
تحقیقات پیشگامانه در مؤسسه فناوری ماساچوست (MIT) نشاندهنده تفاوتهای جالبی در رشد مغزی بین کودکان چپدست و راستدست در دوران جنینی است. یافتهها حاکی از آن است که مغز جنینهایی که احتمالاً چپدست خواهند شد، در رحم مادر، از آزادی و انعطافپذیری بیشتری در رشد برخوردار است. این انعطافپذیری میتواند زمینهساز تفاوت در نحوه پردازش اطلاعات و بروز استعدادهای خاص شود. این یافتهها، نظریه تأثیرگذاری مراحل اولیه رشد مغزی بر تعیین دست غالب را تقویت کرده و نشان میدهد که چگونگی شکلگیری ارتباطات عصبی در مراحل اولیه، نقش بسزایی در این تمایلات دارد.
چالشهای چپدستها در جامعه
چپدستها در دنیایی که بیشتر برای راستدستها طراحی شده، با چالشهای روزمرهی متعددی روبرو هستند. از ابزارهای نوشتاری مانند قیچی و خطکش گرفته تا وسایل آشپزخانه و حتی ابزارهای صنعتی، بسیاری از طراحیها ارگونومی دست راست را در اولویت قرار دادهاند. این عدم تطابق میتواند منجر به احساس ناراحتی، کاهش کارایی و حتی در موارد نادر، آسیبهای جزئی شود. برای مثال، استفاده از ماوس کامپیوتر یا حتی باز کردن درب قوطی کنسرو میتواند برای یک چپدست تجربهای متفاوت و گاهی دشوار باشد.
در سیستمهای آموزشی نیز، چپدستها ممکن است با چالشهای خاصی مواجه شوند. بسیاری از مدارس این چالش را با اختصاص میزهای مخصوص یا ارائه وسایل نوشتن مناسب برای چپدستان به چالش میکشند. این اقدامات میتواند به ایجاد فضایی مناسبتر برای یادگیری چپدستان کمک کند.
فراتر از مسائل فیزیکی، چپدستها گاهی با باورهای نادرست و تبعیضهای فرهنگی نیز روبرو بودهاند. در گذشته، در برخی فرهنگها، چپدستی با مفاهیم منفی مانند بدشانسی یا ناهنجاری مرتبط دانسته میشد که گاهی منجر به اجبار کودکان به تغییر دست غالب خود میگردید. با وجود پیشرفتهای علمی و درک بهتر بیولوژیکی چپدستی، هنوز هم این سوگیریها در ناخودآگاه جمعی برخی جوامع باقی مانده است. روز جهانی چپدستها تلاش میکند تا این دیدگاهها را اصلاح کرده و بر ارزش تنوع انسانها تأکید کند.
پیوند چپدستی با خلاقیت و تواناییهای شناختی
تحقیقات علمی متعددی بر وجود ارتباط میان چپدستی و طیف وسیعی از تواناییهای شناختی و خلاقانه تأکید دارند. مطالعات نشان دادهاند که چپدستها ممکن است در زمینههایی مانند تفکر واگرا (خلاقیت)، مهارتهای زبانی و توانایی حل مسائل پیچیده، عملکرد قویتری از خود نشان دهند. این تفاوتها احتمالاً به ساختار متفاوت مغز چپدستها بازمیگردد؛ به طور خاص، نحوه توزیع و ارتباط نیمکرههای مغزی در آنها متفاوت است. برای مثال، در بسیاری از چپدستها، هر دو نیمکره مغز در پردازش زبان و سایر عملکردهای شناختی دخیل هستند که این امر میتواند منجر به انعطافپذیری ذهنی و توانایی دیدن مسائل از زوایای مختلف شود.
درک بهتر چپدستی نه تنها به فهم ما از تنوع انسان کمک میکند، بلکه میتواند کاربردهای عملی در علوم مختلف داشته باشد. به عنوان مثال، کشف ژنهای مرتبط با چپدستی، همانطور که اشاره شد، درک ما را از چگونگی رشد و تکامل مغز افزایش میدهد. همچنین، با توجه به اینکه چپدستها در برخی حوزهها مانند ورزشهای رقابتی (مثل تنیس یا شمشیربازی) یا مشاغل خلاقانه (مانند موسیقی و هنر) حضور پررنگتری دارند، پژوهش بر روی این گروه میتواند به کشف استعدادهای نهفته و توسعه روشهای آموزشی مناسبتر کمک کند.
چپدستها عموماً در دنیای ورزش نیز موفق عمل میکنند. بسیاری از ورزشکاران مشهور چپدست، مانند تنیسور معروف «رادیک استپانک» و بوکسور «مایک تایسون»، به عنوان قهرمانان ورزشی شناخته میشوند. این موفقیتها نشاندهنده قدرت و توانمندی چپدستان در فعالیتهای بدنی است.
معروف ترین افراد چپ دست تاریخ
تاریخ سرشار از چهرههای برجستهای است که با خلاقیت، هوش و ارادهی خود مسیر تاریخ را تغییر دادهاند. در میان این بزرگان، افراد چپدست جایگاه ویژهای دارند؛ کسانی که با وجود زندگی در دنیایی که عمدتاً برای راستدستها طراحی شده، توانستهاند نبوغ و استعدادهای منحصر به فرد خود را شکوفا کنند و در زمینههای گوناگون، از هنر و علم گرفته تا سیاست و ورزش، به موفقیتهای چشمگیر دست یابند. در ادامه به برخی از این شخصیتهای الهامبخش اشاره خواهیم کرد.
هنرمندان و دانشمندان خلاق: بسیاری از چهرههای درخشان تاریخ در زمینههای هنر و علم، چپدست بودهاند. لئوناردو داوینچی، نابغه دوران رنسانس، با دست چپ خود شاهکارهای هنری بینظیری خلق کرد و همچنین در علم و مهندسی نیز نبوغ خود را به نمایش گذاشت. میکلآنژلو، هنرمند بزرگ دیگر، نیز گفته میشود که در هنگام نقاشی سقف کلیسای سیستین، از دست چپ خود استفاده میکرده است. در دنیای علم، آلبرت اینشتین، فیزیکدان برجسته قرن بیستم، چپدست بود و نظریات انقلابی او همچنان الهامبخش دانشمندان است. این افراد نشان میدهند که چپدستی با خلاقیت و نبوغ فکری پیوند عمیقی دارد.
رهبران سیاسی و شخصیتهای تاریخی: در عرصه سیاست و رهبری نیز افراد چپدست تأثیرگذار زیادی وجود داشتهاند. ژولیوس سزار، امپراتور روم، و ملکه ویکتوریا از جمله رهبران قدرتمندی بودند که چپدست بودند. در دوران مدرن، باراک اوباما، رئیسجمهور سابق ایالات متحده، نیز یکی از مشهورترین چپدستهای دنیای سیاست است. بیل گیتس، بنیانگذار مایکروسافت، نیز با دست چپ خود دنیای فناوری را دگرگون کرده است. این شخصیتها با وجود چالشهای احتمالی در دنیای راستدستمحور، توانستند به موفقیتهای چشمگیری دست یابند و تاریخساز شوند.
موسیقیدانان و ورزشکاران برجسته:دنیای موسیقی و ورزش نیز مملو از استعدادهای چپدست است. پل مککارتنی، عضو افسانهای گروه بیتلز، با نواختن گیتار چپدست خود، ترانههای جاودانهای خلق کرده است. جیمی هندریکس، یکی از بزرگترین گیتاریستهای تاریخ راک، نیز با گیتار چپدست خود انقلابی در موسیقی ایجاد کرد. در دنیای ورزش، رافائل نادال، تنیسور اسپانیایی و یکی از پرافتخارترین بازیکنان تاریخ، یک چپدست ماهر است که با قدرت و تکنیک خاص خود حریفان را مغلوب میکند. محمد علی کلی، بوکسور افسانهای، نیز با سبک منحصر به فرد و چپدستی خود، ورزشی را که در آن فعالیت میکرد، متحول کرد.
نقش روز جهانی چپدستها در افزایش آگاهی و حمایت
در سراسر جهان، روز جهانی چپدستها با برگزاری رویدادهای فرهنگی و اجتماعی متنوعی گرامی داشته میشود. این گردهماییها شامل جشنوارههای هنری، نمایشگاههای ابزار و محصولات مخصوص چپدستها، مسابقات ورزشی و کارگاههای آموزشی است که در آنها افراد چپدست تجربیات خود را به اشتراک میگذارند و با یکدیگر ارتباط برقرار میکنند. این رویدادها فرصتی بینظیر برای ایجاد حس همبستگی، تقویت روحیه جمعی و نشان دادن استعدادهای فراوان جامعه چپدستها فراهم میآورد و به آنها یادآوری میکند که تنها نیستند.
ساختن جهانی فراگیرتر برای همه
با وجود اینکه چالشهای عملی مانند طراحی ابزارهای راستدستمحور همچنان برای چپدستها وجود دارد، روز جهانی چپدستها بستری ایدهآل برای ایجاد تغییرات مثبت و پایدار در نگرش جامعه فراهم میآورد. با افزایش آگاهی عمومی نسبت به این چالشها و ترویج فرهنگ پذیرش تنوع، میتوانیم به ساختن جهانی فراگیرتر کمک کنیم؛ جهانی که در آن تفاوتها نه به عنوان مانع، بلکه به عنوان بخشی غنی از گسترهی انسانی دیده شوند. این روز، یادآوری مهمی است که با همدلی و درک، میتوانیم محیطی عادلانهتر و راحتتر برای همه، فارغ از اینکه با کدام دست مینویسند یا کار میکنند، فراهم آوریم.