
شاهرخ بیانی بازیکن سابق تیم ملی
وقتی یک بازیکن را با ۴ میلیون دلار میخریم، اما یک زمین تمرین مناسب نداریم، یعنی اولویتها به درستی تعریف نشدهاند. این نشان میدهد که به جای پرداختن به اصل کار، دنبال مسائل حاشیهای هستیم. ما هزینههای زیادی میکنیم، اما لذت نمیبریم. چرا؟ چون امکانات رفاهی مناسبی برای بازیکنان فراهم نمیکنیم. باید این امکانات را درست کنیم. باشگاه استقلال برای جذب سعید سحرخیزان نزدیک به دو میلیون دلار هزینه کرد، در حالی که این بازیکن شاگرد من بود. ما در تیم هوادار بودیم و از صمد مرفاوی درخواست کردیم که از تیم ملی نوجوانان به ما بازیکن معرفی کند؛ آن زمان سعید سحرخیزان و فرهاد زاوشی قرارداد نداشتند. ما با این دو بازیکن با مبلغی ناچیز، دو ساله قرارداد بستیم؛ با دویست هزار تومان، همراه با هزینه ناهار و اسکان. ما روی آنها کار کردیم، میدان دادیم و اعتماد به نفسشان را ساختیم. بعد از ما سعید به گل گهر فروخته شد، آن هم به مبلغ ۷ میلیارد تومان. گل گهر مربی خارجی داشت که به او میدان داد. حالا میبینیم بازیکنی که زحمتش را ساکت الهامی کشیده، دو میلیون دلار برایش هزینه شده است! اما مهمتر از همه، این پولها باید صرف آکادمیها شود. در کشور ما طلا ریخته است، استعدادهای ناب فراوان داریم. آقایان مدیر، طلا در مملکت ما فراوان است! 50 مورد دیگر مثل سحرخیزان داریم. چرا این پولها را در آکادمی هزینه نمیکنید؟ چرا کمیته فنی درست نمیکنید که سرمایهها را کشف و استعدادسازی کنیم؟ ما سهمخواه نیستیم، ما فوتبال بلدیم، اما مدیران ما بلد نیستند. پول هست، اما خرج کردنش مدیریت میخواهد. ما ضعف مدیریتی داریم. چرا باید یک بازیکن ۳۶ ساله را با ۴۰ میلیارد تومان ببندند؟ این پول باید صرف آکادمیها شود.