
استاد داروشناسی و سم شناسی دانشکده داروسازی دانشگاه علوم پزشکی تهران گفت: یک پژوهش دانشگاهی، تأثیر داروهای ضدافسردگی بر ژنهای مؤثر در بهبود بیماری افسردگی را مورد بررسی قرار داده است.
هیچ یک – گروه سلامت: در آینده نهچندان دور، شاید دیگر نیازی نباشد ماهها منتظر بمانیم تا ببینیم آیا داروی ضدافسردگی اثر کرده یا نه. کافی است آزمایش خونی ساده بدهیم تا دانش ژنتیک، پاسخی دقیق به ما بدهد. پژوهشی تازه در مقطع دکترای تخصصی سمشناسی داروشناسی نشان داده است که برخی داروهای ضدافسردگی، مانند سیتالوپرام و سرترالین، نهتنها بر ارتباطات عصبی اثر میگذارند، بلکه بیان ژنهای مرتبط با افسردگی را هم تغییر میدهند؛ ژنهایی که پیش از درمان خاموش بودند و حالا به کمک دارو، فعال شدهاند.
در همین راستا با محمد حسین قهرمانی استاد داروشناسی و سم شناسی دانشکده داروسازی دانشگاه علوم پزشکی تهران و متخصص داروسازی و داروشناسی مولکولی گفتگویی داشته است.
طرح دارو درمانی با داروهای افسردگی چیست؟
قهرمانی: یک پژوهش دانشگاهی، تأثیر داروهای ضدافسردگی بر ژنهای مؤثر در بهبود بیماری افسردگی را مورد بررسی قرار داده است؛ درواقع این طرح با هدف مشخصسازی سازوکارهای مؤثر داروهای ضدافسردگی، فراتر از تغییرات ارتباطات بینعصبی، به بررسی نقش تغییرات ژنتیکی و اپیژنتیکی در روند بهبودی بیماران پرداخته است.
در این مطالعه، گروهی از افراد که افسردگی آنها توسط پزشک تشخیص داده شده بود، پیش از آغاز درمان دارویی مورد آزمایش قرار گرفتند. سپس پس از آغاز مصرف دارو، نمونهگیری مجدد انجام و سطح بیان پنج ژن مؤثر در فرآیند افسردگی و بهبودی مورد ارزیابی قرار گرفت.
بر اساس یافتهها، برخی از ژنهای بررسیشده پیش از درمان در وضعیت غیرفعال یا اصطلاحاً خاموش بودند، اما پس از مصرف داروهای ضدافسردگی مانند سیتالوپرام و سرترالین، چهار ژن از پنج ژن مورد بررسی افزایش بیان نشان دادند. این ژنها شامل دو ژن مرتبط با فاکتورهای رشد عصبی و دو ژن مرتبط با ارتباطات بینعصبی بودند. افزایش بیان این ژنها نشان داد که داروهای ضدافسردگی نه تنها عملکرد سیناپسی را بهبود میبخشند، بلکه ژنهای مرتبط با عملکرد عصبی را نیز فعال کرده و موجب بهبود علائم افسردگی میشوند.
یکی از محورهای کلیدی این پژوهش، بررسی اثرات اپیژنتیکی داروهای ضدافسردگی در استفاده طولانیمدت بود. یافتهها حاکی از آن است که مصرف مداوم داروها به مدت سه تا چهار ماه میتواند باعث روشن و فعال شدن ژنهایی شود که پیشتر غیرفعال بودهاند، بدون آنکه ساختار ژنتیکی فرد دچار تغییر اساسی شود.
این نتایج بیانگر آن است که داروهای ضدافسردگی تنها از طریق بهبود ارتباطات عصبی عمل نمیکنند، بلکه با تأثیر بر بیان ژنها و مکانیسمهای اپیژنتیکی، نقش مؤثری در روند درمان افسردگی ایفا میکنند؛ این یافته میتواند چشمانداز تازهای در درک علمی از عملکرد داروهای ضدافسردگی و توسعه درمانهای شخصیسازیشده فراهم کند.
در این طرح امکان پایش تأثیر داروهای ضدافسردگی از طریق بررسی ژنها وجود دارد؟
قهرمانی: نتایج یک مطالعه علمی در مقطع دکترای تخصصی سمشناسی داروشناسی نشان داد که تأثیر داروهای ضدافسردگی مانند سیتالوپرام و سرترالین، تنها به بهبود ارتباطهای بینعصبی محدود نمیشود، بلکه این داروها میتوانند بیان ژنهای مرتبط با افسردگی را نیز تغییر دهند.
در این پژوهش، ابتدا افراد مبتلا به افسردگی، با تشخیص قطعی پزشک، وارد مطالعه شدند. پیش از شروع دارودرمانی، نمونهگیری اولیه از بیماران انجام شد و بیان پنج ژن کلیدی بررسی شد. سپس، پس از چند ماه مصرف دارو، نمونهگیری مجدد انجام گرفت. نتایج نشان داد که چهار ژن از این پنج ژن، پس از مصرف داروهای ضدافسردگی، افزایش بیان داشتهاند. این ژنها شامل فاکتورهای رشد عصبی و ژنهای دخیل در ارتباطهای عصبی بودند.
روشن و خاموش شدن ژنها با دارو و سبک زندگی امکان پذیر است؟
قهرمانی: مطالعه همچنین نشان داد که مصرف این داروها باعث فعال شدن برخی ژنها در بدن بیماران شده است؛ ژنهایی که پیش از درمان، خاموش و غیرفعال بودند. با این حال، تنها دارو نیست که در روشن و خاموش شدن ژنها نقش دارد؛ عوامل دیگری نظیر سبک زندگی، تغذیه، اضطراب و شرایط روانی نیز در بروز تغییرات ژنتیکی مؤثرند.
به گفته پژوهشگران این طرح، نتایج بهدستآمده امیدبخش است و نشان میدهد اگر بتوان شرایطی فراهم کرد که ژنهای مؤثر در بهبود افسردگی بهصورت کنترلشده فعال شوند، امکان درمان مؤثرتر و سریعتر بیماری افسردگی وجود خواهد داشت.
مطالعه گستردهتر برای تأیید نتایج در این طرح وجود دارد؟
قهرمانی: در مرحله نخست، این مطالعه با حدود ۹۰ نفر آغاز شد، اما به دلیل عدم مراجعه برخی بیماران در مراحل بعدی، نتایج نهایی بر روی ۴۵ تا ۵۰ بیمار نهایی تحلیل شد. هماکنون تیم پژوهشی در حال طراحی یک مطالعه گستردهتر است تا نتایج بهدستآمده را در جمعیت بزرگتری بررسی کرده و تعداد بیشتری از ژنهای مرتبط با افسردگی را نیز وارد بررسی کند.
این طرح میتواند گامی به سوی تشخیص زودهنگام تأثیر داروهای ضدافسردگی باشد؟
قهرمانی: یکی از یافتههای قابل توجه این طرح آن است که میتوان به جای انتظار چند ماهه برای مشاهده بهبود روانی بیماران، با بررسی منظم نمونههای خون و بررسی بیان ژنها، بهصورت علمی و عینی متوجه شد که آیا داروی تجویزشده مؤثر بوده یا خیر.
این روش میتواند راه را برای پایش زودهنگام اثربخشی درمان افسردگی هموار کند. در صورتی که تغییرات ژنی مثبت در ماههای نخست مشاهده نشود، میتوان پیش از هدر رفتن زمان، نوع دارو یا دوز آن را تغییر داد و روند درمان را اصلاح کرد.
آیا درمان شخصیسازیشده افسردگی با رویکرد ژنتیکی امکان پذیر است؟
قهرمانی: پژوهشگران این طرح با هدف درک عمیقتر از عملکرد داروهای ضدافسردگی، به بررسی نقش تغییرات ژنتیکی و اپیژنتیکی در روند درمان بیماران افسرده پرداختند. این مطالعه نهتنها اثرات مثبت داروهای ضدافسردگی بر ژنهای مرتبط با عملکرد عصبی را اثبات کرد، بلکه بهطور غیرمستقیم بر اهمیت درمان فرد محور یا همان پرسونالایز مدیسین در حوزه روانپزشکی تأکید داشت.
عوارض داروهای ضدافسردگی چیست؟
قهرمانی: مطابق یافتهها و تحلیلهای انجامشده، همانند بسیاری از داروهای دیگر، مصرف داروهای ضدافسردگی نیز با عوارض احتمالی همراه است. شدت و نوع این عوارض، بسته به نوع دارو و دوز مصرفی متفاوت است. به گفته محققان، یکی از رویکردهای نوآورانه در درمان، بررسی ژنتیکی همزمان با مصرف دارو است. این روش میتواند به تعیین دوز مؤثر پیش از بروز عوارض کمک کند و در نتیجه، خطر بروز مشکلات جانبی را به حداقل برساند.
آیا شناخت دقیق افسردگی پیش از تجویز دارو الزام دارد؟
قهرمانی: یکی از چالشهای مهم در مسیر درمان افسردگی، تشخیص صحیح این اختلال است. برخی افراد صرفاً دارای ویژگیهای شخصیتی درونگرایانه هستند، نه مبتلا به افسردگی بالینی. در روند تشخیص، استفاده از پرسشنامههای روانپزشکی نقش تعیینکنندهای دارد. بر اساس این پرسشنامهها، روانپزشک میتواند شدت افسردگی را در چندین سطح طبقهبندی کند.
سطوح ابتدایی افسردگی معمولاً با اصلاح سبک زندگی و کاهش عوامل استرسزا بهبود مییابد؛ اما از یک مرحله به بعد، دارودرمانی اجتنابناپذیر است. در مواردی نیز به دلیل زمینههای ژنتیکی یا خانوادگی، بیماران ناچار به مصرف مستمر دارو برای پیشگیری از عود علائم هستند.
در این طرح پایش منظم اثر دارو برای پیشگیری از عوارض امکانپذیر است؟
قهرمانی: از مزایای قابل توجه پژوهشهای ژنتیکی در حوزه درمان افسردگی، امکان ارزیابی اثر داروها در بازههای زمانی کوتاه، حتی در طول یک ماه نخست مصرف است. با توجه به اینکه بسیاری از داروهای ضدافسردگی به حداقل دو تا سه هفته زمان برای بروز اثرات اولیه نیاز دارند، بررسی تغییرات ژنتیکی میتواند معیاری سریع و علمی برای ارزیابی اثربخشی درمان باشد.
اگر تغییرات ژنی مورد انتظار در نمونه خون فرد مشاهده نشود، میتوان با آگاهی کامل، داروی مناسبتری را جایگزین کرد و از ادامه مسیر نادرست جلوگیری نمود. این روش به پزشکی فرد محور یا درمان شخصیسازیشده (Personalized Therapy) معروف است، که در آن دارو بر اساس ویژگیهای ژنتیکی، روانی و سبک زندگی هر بیمار تجویز میشود، نه بهصورت یکسان برای همه افراد.
چگونه کیفیت زندگی را با درمان هدفمند افسردگی ارتقا دهیم؟
قهرمانی: درمانهای مبتنی بر ژنوم به پزشکان این امکان را میدهد که بهترین دارو با حداقل عارضه را برای هر بیمار تجویز کنند. به این ترتیب، بیمار نهتنها زودتر بهبودی را تجربه میکند، بلکه با خطر کمتری از نظر عوارض دارویی مواجه میشود. این رویکرد میتواند تحول قابل توجهی در مدیریت بیماری افسردگی ایجاد کند و کیفیت زندگی افراد مبتلا را بهطور محسوسی ارتقا دهد.