
به گزارش هیچ یک – پیش از این به این موضوع پرداخته بودیم که در موردی نادر، شاهد این هستیم که یک سرمربی در فوتبال ایران با وجود عقد قرارداد با یک تیم به طور رسمی و معارفه توسط باشگاه، بدون برگزاری حتی یک بازی رسمی با این تیم پست خود را ترک میکند و راهی یک تیم دیگر میشود. موضوعی که در دو فصل اخیر برای فوتبال ایران رخ داده اما این قراردادهای عجیب و غریب، تنها به سرمربیان محدود نمیشود و ما شاهد بازیکنانی بودهایم که در یک پنجره نقل و انتقالاتی، از سوی دو باشگاه معرفی میشوند. نوید کومار مهاجم ۲۴ ساله فصل گذشته تیم شمسآذر قزوین، حدود ۱۱ روز قبل به تیم گلگهر سیرجان پیوسته بود و از سوی این باشگاه به طور رسمی معارفه شد اما روز گذشته، باشگاه مس رفسنجان از این بازیکن به عنوان خرید تازه خود رونمایی کرد. این بازیکن تنها چهره جالب نقل و انتقالاتی فوتبال کشور نبود که طی این پنجره نقل و انتقالاتی، از سوی دو باشگاه معرفی شد. جلالالدین علیمحمدی هافبک فصل گذشته مس رفسنجان نیز، به همراه محمد ربیعی راهی خیبر خرمآباد شده بود اما پیش از شروع فصل، با تیم ذوبآهن قرارداد بست و حالا در تمرینات این تیم شرکت کرده است.
تمام این اتفاقات نشان از این دارد که برخلاف رویه عادی و درست موسوم در فوتبال جهان، قراردادها در فوتبال ایران به شکلی جدی و رسمی منعقد نمیشوند و برخی اعضای کادر فنی، مدیران و واسطهها میتوانند به راحتی قراردادهای منعقد شده را فسخ کنند. شرایطی که نشان میدهد لیگ برتر ایران، تنها در بحث انگلیسی نوشتن شماره و نام بازیکنان تبدیل به یک لیگ حرفهای شده و در بحث اصول ابتدایی فوتبال حرفهای، هنوز فاصله زیادی با سطح اول فوتبال جهان که هیچ، با سطح اول فوتبال آسیا دارد. در یک سیستم حرفهای و منطبق با اصول باشگاهداری و مدیریت ورزشی، باشگاهها از سه ماه قبل از آغاز لیگ، کادر فنی، استراتژی نقل و انتقالات و بازیکنان مدنظر خود منطبق بر نیازهای تیم را تعیین میکنند و این استراتژی نقل و انتقالاتی، از سوی مدیران باشگاهها پیگیری میشود. در فوتبال ایران اما هیچ اصولی برای خرید بازیکنان دیده نمیشود؛ با جدایی یک مربی خاص، تمام بازیکنانی که قرارداد کوتاهمدت داشتند از باشگاه خود جدا میشوند و با حضور یک سرمربی جدید، شاکله تیم به طور کلی به هم میریزد. البته اکثر باشگاههای ایرانی، هیچ درآمدزایی مستمری از فروش و پرورش بازیکنان خود ندارند و این موضوع نیز به یک حلقه مفقوده در فعالیتهای نقل و انتقالاتی تیمهای لیگ برتر فوتبال ایران تبدیل شده است.
شاید بتوان گفت که بحث مجوز حرفهای، کمی اوضاع باشگاههای لیگ برتری را از حیث مدیریت ورزشی بهتر کرده اما هنوز میتوان دید که فاصله زیادی بین نحوه مدیریت باشگاه در فوتبال ایران با شرایط رایج در فوتبال جهان وجود دارد. فاصلهای که روز به روز در حال افزایش است و با قدرت گرفتن برخی واسطهها و عدم توجه به زیرساختها و تشکیلات مدیریتی درست، فوتبال ایران را از مسیر پیشرفت دور میکند.