
یک تعریف ابتدایی از اقتصاد وجود دارد که با وجود کوتاه بودن، بخش بزرگی از مفهوم اقتصاد را میرساند: اقتصاد علمی است که به تخصیص بهینه منابع محدود به نیازهای نامحدود میپردازد.
اینکه نیازهای نامحدود اولویتبندی بشوند تا منابع محدود با آنها تخصیص پیدا کند برعهده پدیدهای است به نام «بازار». بازار حاصل نظمی است خودجوش که طی هزاران سال ایجاد شده بدون اینکه کسی آن را با طرح و برنامه اختراع کرده باشد. اگر یک نظام توسط انسان طراحی شود که از قبل برنامه و طرح مشخصی دارد، حتماً انسانها میتوانند در آن سیستم تغییراتی ایجاد کنند چرا که طرح و برنامه آن سیستم مشخص بوده و میتوان کاملاً آن را بهبود داد (مانند سیستم اتومبیل).
اما اگر سیستمی توسط انسانها ایجاد شود که خود از طرح و برنامه آن بیخبر هستند(مانند زبان لاتین) دیگر انسانها نمیتوانند در آن سیستم تغییرات بنیادینی ایجاد کنند. در این شرایط تنها انسانها میتوانند قواعد بنیادینی که آن سیستم بر اساس آن کار میکند را کشف کنند(مثلاً انسانها قواعد زبان لاتین را ایجاد نمیکنند بلکه کشف میکنند)
یکی از قواعد بنیادینی که در بازار وجود دارد و بدون آن بازاری وجود نخواهد داشت، احترام به اصل مالکیت خصوصی است.
مالکیت صرفاً به معنای این نیست که سند یک دارایی در دفتر اسناد رسمی به نام یک شخص حقیقی یا حقوقی باشد، بلکه مالکیت حقوق تامه برای دارنده ایجاد میکند. مثلاً اگر خصوصیسازی صورت میگیرد و طی آن سهام برخی بنگاههای دولتی به بخش خصوصی واگذار میشود، همزمان مالک جدید حق تعیین قیمت محصولات آن شرکت و نیز حق مدیریت آن بنگاه و حق استخدام یا اخراج نیروی کار آن بنگاه و… را هم به دست میآورد و دیگر نمیتوان این مالک را از حقوق مسلم ناشی از مالکیت محروم کرد و ادعا کنیم که خصوصیسازی صورت گرفته است. آنچه بورس تهران را دچار مشکل بنیادین کرده نه فقط ابهام در مورد آینده است بلکه ابهام در مورد تعریف مالکیت است به خصوص که هرچه فشار اقتصادی بر دولت بیشتر میشود، سهامداران احساس تهدید بیشتری نسبت به مالکیت خود بر شرکتها دارند.
وقتی مالکان شرکت (سهامداران) مشاهده کنند تعیین قیمت محصولات یا ارز حاصل از فروش محصولاتشان در دست دولت است و حتی مدیرانی که عمدتاً خود انتخاب نکردهاند نمیتواند توضیح لازم را بدهد، پس چرا این نرخ تعیین شده منطقی است که به سهام شرکتها نمیتوان به عنوان یک دارایی سرمایهای قابل اطمینان نگاه کرد.
بازار سیستمی است که طی هزاران سال در اثر آزمون و خطاهای متعدد انسانها ایجاد شده و به طور ضمنی قواعدی اساسی دارد که باید محترم شمرده شود، همانگونه که یک زبان (مثلاً زبان لاتین) را یک فرد با طرح و برنامه اختراع نکرده ولی طی قرنها توسط انسانها ایجاد شده و قواعدی در دل خود دارد که باید محترم شمرده شود. مالکیت خصوصی باید محترم شمرده شود و تمام حقوق ناشی از مالکیت باید توسط دولت برای شخص محافظت گردد در غیر این صورت بازار دیگر بازار نخواهد بود.
یادداشت اقتصادی