
بازاریابان دیجیتالی باید مانند مشاوران خصوصی رفتار کنند
هیچ یک،همسر من چند سال پیش برای خرید هدیه کریسمس برای من قرار ملاقاتی با یک فرد مشاور و کارشناس فروش خصوصی ترتیب داد. لباسهایی که این کارشناس انتخاب کرده بود عالی بودند اما این تجربه شخصیشده باعث شد من بعد از اولین جلسه دوباره به آنجا بروم. من به مدت 10 سال از همین فروشگاه خرید کردم و هر زمان که وارد میشدم یک مشتری جدید بودم. این ارتباطات به حد کافی خوب بودند، اما او هیچ چیزی درباره من نمیدانست و نمیدانست به دنبال چه هستم.او برای خرید کمک کمی به من میکرد و من به واسطه خریدی که انجام میدادم خوشحال نبودم. او پیشینه و اولویتهای من را میدانست، همچنین دانش کاملی درباره محصولات فروشگاه و ترندهای مد روز داشت. این اتفاق واقعا یک تجربه فوقالعاده و لذتبخش بود.در اینجا سه دلیل وجود دارد که ثابت میکند بازاریابان باید تجربیات دیجیتالی شخصی مشتریان خود را سفارشی و شخصیسازی کنند:
۱-این یک رابطه است.
شما یک رابطه دیجیتالی با مشتریانتان دارید، اما آیا تجربیاتی از این رابطه به دست میآورید که نشان دهد چه مقدار برای رابطهتان ارزش قائلید؟ به روابط خود با دوستان، همکاران و همسایگانتان فکر کنید. جزئیات خاص را درباره این افراد به خاطر بیاورید. شما علایق و نیازهای آنها را میدانید و تلاش میکنید آنها را خوشحال کنید زیرا هر کدام از آنها میخواهند رابطه معناداری با شما یا سایر آشنایان داشته باشند. روابط دیجیتالی شما با مشتریان متفاوت از این نوع روابط نیست. شما تعیین میکنید چه چیزی را در روابطتان سرمایهگذاری کنید.در دهه گذشته، این تکنولوژی برای کسبوکارها وجود نداشت تا بتوانند روابط عمیق و معناداری را ایجاد کنند. تکنولوژی جدیدتر آن را تغییر داده است. در حال حاضر شرکتهای کوچک و بزرگ میتوانند تجربیات دیجیتالی شخصی، مرتبط و مفیدی را ارائه دهند تا مشتریان را خوشحال کنند و آنها را ترغیب به تکرار خرید خود کنند. در واقع شما باید اولویتبندی و روی این توانایی سرمایهگذاری کنید. جهان همواره در حال دیجیتالیترشدن است، شاید هرگز نتوانید مشتریانتان را به صورت چهره به چهره ملاقات کنید یا حتی به طور مستقیم با آنها صحبت کنید.
۲-انتظارات تغییر کردهاند.
در گذشتهای نه چندان دور، تلویزیون معیار بود. شما چارهای جز این نداشتید که برنامههایی را که روی آنتن بودند تماشا کنید. اگر شما برنامهای که میخواستید ببینید را از دست میدادید شاید موفق میشدید در زمان نمایش دوباره آن برنامه را ببینید. در مورد موسیقی هم دقیقا به همین شکل بود. شما یک آلبوم را خریداری میکردید اما رادیو بیشتر موزیکهایی را که شما دوست داشتید پخش میکرد. اگر شما تنها 30 ثانیه آخر آهنگ مورد علاقهتان را میشنیدید خیلی ناراحت میشدید. امروزه با سرعت باد پیش میرویم. سرویسهایی همچون Netflix و Spotify به این منظور ساخته شدهاند که شما بتوانید محتوایی را که میخواهید طبق برنامه خودتان ببینید یا گوش دهید. کانال تلویزیون، ایستگاههای رادیویی و لیستهای پخش شما به طور کامل با سلایق شما شخصیسازی شدهاند.این سطح از شخصیسازی، یک معیار جدید است و انتظارات مردم را برای تعامل دیجیتالی با همه شرکتها بالا میبرد. با وجود این بیشتر وبسایتها یک تجربه مناسب برای هر فرد را ارائه میکنند. شرکتهای پیشرو هماهنگی با خواسته مشتریانشان را برای تجربیات شخصیشدهتر و پویاتر شروع کردهاند. مشتریان از شما انتظار دارند تا محتوا، پیام و محصولاتتان را برای آنها شخصیسازی کنید. بدون برآوردهکردن این انتظار شما تنها یک فرصت را از دست نمیدهید، اغلب تجربه ضعیفی را برای آنها به وجود میآورید. یک تجربه ضعیف باعث کاهش وفاداری خواهد شد و هیچکس این را نمیخواهد.
3-این یک کسبوکار خوب است.
دادهها دروغ نمیگویند. کسبوکارهایی که قدرت شخصیسازی را دارند حاصل کار را میدانند. این خیلی غافلگیرکننده نیست. مصرفکنندگان انتظار یک تجربه خصوصیشده را دارند و آنها به شرکتهایی که این تجربه را ارائه میکند وفادار میمانند.
در یک تحقیق اخیر از 300 شخص حرفهای در بازاریابی از پنج کشور در 19 صنعت مختلف، 87 درصد بازاریابان گزارش دادند که شخصیسازی افزایش قابل توجهی در شاخصهای مهم عملکرد ایجاد کرده است. بیش از نیمی از اینها یک افزایش بیش از 10 درصدی را تجربه کردهاند در حالی که 13 درصد بازاریابان یک افزایش بیش از 30 درصدی را گزارش دادهاند.این نوع شخصیسازی یک واقعیت پنج یا 10 ساله نیست. این اتفاق اکنون در حال رخدادن است. شما میتوانید مشتریان دیجیتالی خود را به همین روش تا حد زیادی خوشحال کنید وقتی شما این کار را میکنید، علاوه بر کسبوکار خودتان برای مشتری نیز پیروزی خواهید آورد.