
در میانه گرمای طاقتسوز تابستان و زیر سایه سنگین پنج سال خشکسالی پیوسته، زنگ خطر بحران آب و برق در ایران به صدا درآمده است. کاهش ۴۰ درصدی بارشها نسبت به سال گذشته و افت چشمگیر ذخایر سدها، کشور را به سمت اجرای راهکارهای فوری سوق داده است. تعطیلی غیرمنتظره چهارشنبه گذشته، اولین آزمایش بزرگ برای سنجش تأثیر «تعطیلی هدفمند» بر کاهش مصرف منابع حیاتی بود. آمارهای رسمی از موفقیت این اقدام حکایت میکنند و پیشنهاداتی برای دائمی شدن تعطیلی چهارشنبهها تا پایان تابستان امسال ارائه شده است؛ اما پرسش بزرگ اینجاست: آیا میتوان گره کور کمبود آب و برق را با تعطیلی گشود؟
عباس علیآبادی، وزیر نیرو در نشستی مشترک با مسئولان سازمان اداری و استخدامی کشور، پرده از نتایج قابل توجه این تعطیلی برداشت. او میگوید:«تعطیلی چهارشنبه و پنجشنبه گذشته منجر به کاهش مصرف آب تهران به میزان ۳۸۰۰ لیتر بر ثانیه شد. این رقم معادل ۴۱۸ هزار مترمکعب صرفهجویی تنها در دو روز است. علیآبادی برآورد کرد تداوم چنین تعطیلیهایی در یک ماه، میتواند به کاهشی معادل ۶ میلیون مترمکعب مصرف آب در پایتخت منجر شود.»
آمارهای حوزه برق چشمگیرتر بودند. در روز چهارشنبه اول مردادماه، به طور میانگین معادل ۱۵۰۰ مگاوات در ساعت کاهش پیدا کرد. وزیر نیرو این رقم را معادل «یکونیم برابر ظرفیت نیروگاه اتمی بوشهر» عنوان کرد. سهم تهران از این کاهش، حدود ۴۰۰ مگاوات بود. این روند نزولی در پنجشنبه دوم مردادماه معادل ۲۲۳۱ مگاوات در ساعت ادامه یافت.
ریشههای بحران؛
فراتر از یک تابستان داغ
علیآبادی در توضیح عمق بحران به روند نگرانکننده سالهای اخیر اشاره کرد:«میانگین بلندمدت بارش در تهران ۲۷۹ میلیمتر است، اما در ۵ سال گذشته بارشها پیوسته کمتر از این میزان بوده است. کاهش ذخایر سدهای تهران از سال ۱۳۹۹ باعث افزایش برداشت از منابع زیرزمینی شد، اما افت کیفیت این منابع و خطر فزاینده فرونشست زمین، از سال ۱۴۰۲ این روند را محدود کرده است.» وی با اشاره به اینکه ۸۴ درصد مشترکان آب تهران خانگی هستند، بر ضرورت مشارکت عمومی در صرفهجویی تأکید کرد و همچنین افزایش ۶ درصدی تأمین برق صنایع در تابستان امسال را حاصل همین مدیریت مصرف در بخشهای خانگی و اداری و تلاش برای افزایش تولید دانست.
بر اساس ارزیابیهای وزارت نیرو، متوسط بارش سال جاری 147 میلیمتر بوده که در مقایسه با دوره مشابه درازمدت 38 درصد و نسبت به دوره مشابه سال گذشته 40 درصد کاهش داشته است، از همین رو حجم آب مخازن نیز امسال با 22.96 میلیارد مترمکعب نسبت به سال گذشته 26 درصد کمتر بوده است.
پشتیبانی کارشناسی؛
اما با قید «بسته جامع»
عیسی بزرگزاده، سخنگوی صنعت آب کشور نیز در گفتوگو با روزنامه ایران، تعطیلی چهارشنبهها را اقدامی کمککننده در کاهش ناترازی آب و برق دانست. وی توضیح داد:«این تعطیلی منجر به کاهش برداشت از منابع سطحی شد و به جلوگیری از رسیدن مصرف به پیک کمک کرد.»
با این حال بزرگزاده به صراحت اعلام میکند تعطیلی به تنهایی کافی نیست:«ما در تلاش هستیم برای برطرف کردن کسری آب و برق، روشهای مختلف مدیریت مصرف، افزایش تأمین، مدیریت تقاضا و… را به صورت یک بسته جامع و به طور همزمان اجرایی کنیم تا به هدف دست یابیم.»
نگرانیهای اقتصادی؛
روی دیگر سکه
شادی ناشی از آمارهای مثبت مصرف، با دغدغههای جدی اقتصادی همراه است. تعطیلی یک روز کاری در هفته، بویژه برای بنگاههای کوچک و متوسط، کسبوکارهای خدماتی و زنجیرههای تأمین، ضربهای ملموس محسوب میشود. کاهش روزهای تولید، اختلال در برنامهریزیها، افزایش هزینههای سربار و افت درآمدها، تبعاتی است که فعالان اقتصادی را نگران کرده است. پرسش اینجاست: آیا صرفهجویی حاصل شده در آب و برق، میتواند جبرانکننده خسارتهای وارد شده به چرخه اقتصاد ملی باشد؟ تعادلبخشی بین این دو نیاز حیاتی (مدیریت منابع و پویایی اقتصاد)، چالشی است که سیاستگذاران باید پاسخ قانعکنندهای برای آن بیابند.
تجربه جهانی؛
درسهایی برای ایران
استفاده از تعطیلیهای هدفمند برای مدیریت مصرف انرژی یا آب، سابقهای در برخی کشورها دارد. بعضی از کشورهای اروپایی در اوج بحرانهای گازی زمستان گذشته، تعطیلی اداری یا تغییر ساعت کار را تجربه کردند. کشورهایی مانند آفریقای جنوبی نیز در دورههای خشکسالی شدید، اقدامات مشابهی از جمله جیرهبندی سختگیرانه آب را اعمال کردهاند. نکته کلیدی در تجربیات موفق، محدود و موقت بودن این اقدامات و همراهی آن با برنامههای فوری و بلندمدت برای افزایش عرضه (مانند بهینهسازی شبکهها، توسعه نیروگاهها، ساخت سدهای جدید یا تصفیهخانههای پیشرفته) و مدیریت پایدار تقاضا (فرهنگسازی عمیق، اصلاح الگوی کشت، نوسازی صنایع پرمصرف و تعرفهگذاری هوشمند) بوده است.
فراتر از تعطیلی
تعطیلی چهارشنبه اول مردادماه به وضوح نشان داد مکث اجباری در فعالیتهای اداری، تجاری و صنعتی، میتواند تأثیری سریع و قابلتوجه در کاهش فشار بر شبکههای آب و برق داشته باشد. این اقدام، نفس تازهای به شبکههای تحت فشار کشور بخشید و از وقوع خاموشیها یا قطعیهای گستردهتر در اوج گرما جلوگیری کرد، اما این راهکار، درمان ریشهای نیست؛ مسکنی فوری است. چالش اصلی ایران، ترکیب ویرانگر خشکسالیهای ممتد، زیرساختهای فرسوده، الگوی ناپایدار مصرف و فقدان برنامهریزی جامع بلندمدت است.
تعطیلی چهارشنبهها اگر تا آخر تابستان به تصویب برسد و اعمال شود، چراغ قرمزی است که عمق بحران را به همه نشان میدهد. این اقدام ممکن است در کوتاهمدت گرهگشا باشد، اما تبدیل آن به یک راهکار دائم، تنها به معنای به تعویق انداختن بحران است. آینده آب و برق ایران، نه در تعطیلات اضافه، که در اقدامات جسورانه، سرمایهگذاریهای کلان و تغییر اساسی نگاهها به منابع محدود کشور رقم خواهد خورد.