
خلاصهای از کتاب کفش باز
هیچ یک،«کمتر ایدهای به اندازه موضوع مورد علاقه من، یعنی دویدن، احمقانه است. دویدن سخت است. دردناک است. ریسک دارد. پاداش و نتیجه زیادی نداشته و اصلا تضمینی برای رسیدن به آن نتایج وجود ندارد.»(کفش باز، ص 5)
فیل نایت، مدیرعامل و یکی از موسسان شرکت نایکی، در این کتاب داستان این غول تجاری را تعریف میکند. این داستان واقعی است و به راحتی میتوانیم با آن ارتباط برقرار کنیم. از همه مهمتر نویسنده بدون احساس شرم و خجالت، یا پشیمانی، همه چیز را برایمان تعریف میکند. از این داستان خیلی چیزها میتوان آموخت: شم تجاری، بازاریابی، فروش، کارآفرینی، رشد شخصی، تعادل کار و زندگی،… از هر دیدگاهی که به داستان نگاه کنید برایتان دستاورد و نکات ارزشمندی دارد. بعضی از مهمترین این نکات را در زیر میخوانیم.ایده اصلی
احساس شرمساری ممنوع
«ترس از اشتباه و شکست، هرگز در این شرکت معنا نداشته است. منظورم این نیست که فکر میکردیم هرگز شکست نخواهیم خورد؛ برعکس، همیشه انتظار شکست را داشتیم. اما وقتی شکست میخوردیم، مطمئن بودیم که از آن درس میگیریم و خیلی سریع آن را جبران میکنیم.»(کفش باز، ص 254)
معمولا اصطلاح «بدون احساس شرمساری» را میشنویم یا در فهرست توصیههای رهبران و کارآفرینان موفق، این ویژگی را میبینیم. آن را میخوانیم و فکر میکنیم که آن را فهمیدهایم و از کنارش رد میشویم. اما داستان فیل نایت، به معنای واقعی این مفهوم را، نه در سطح لغت، بلکه در عمیقترین سطح آن، نشان میدهد. فیل نایت ترکیبی از هوش، سرسختی، و انگیزه زوالناپذیر داشت و این ویژگیها او را به این موفقیت بزرگ رساند. آیا او همیشه بهترین بود؟ نه. آیا همیشه کارها را به بهترین شکل ممکن انجام میداد؟ قطعا نه. پس چرا موفق شد؟ چون به دنبال موفقیت رفت. او تصمیماتی گرفت و کارها را به نحوی انجام داد که با شخصیت خودش سازگار بود. نداشتن احساس شرمساری به معنی زورگفتن به دیگران یا بر از اشتباهات خود دفاعکردن نیست. درست برعکس. فیل نایت تمام سختیهای راه را تجربه کرد. اما اجازه نداد این سختیها او را متوقف کنند. بلکه از آنها به عنوان سوخت برای ادامه مسیر استفاده کرد. نداشتن احساس شرمساری یعنی اینکه مسئولیت کارهای خود و شخصیت واقعی خود را بپذیریم و کارهایی را انجام دهیم که با ذات خودمان هماهنگ باشد. اگر این کار را انجام دهید، قبیله و همراهان خود را خواهید یافت (الماس اول) و آنها با شما خواهند ماند (الماس دوم)
الماس اول
قبیله
آنچه واضح است این است که خلق و موفقیت نایکی حاصل سختکوشی و تعهد یک تیم است که میتوانیم به عنوان یک قبیله آنها را بشناسیم. با رشد روبان آبی، نایت با افراد مختلفی مواجه شد. به وضوح میشد تشخیص داد که چه کسی به درد تیم میخورد و چه کسی نمیخورد. با رشد و تکامل این قبیله افراد بیشتری جذب شدند و کمکم حرکت و پیشرفت آنها سرعت گرفت. ایمان و اعتقاد به کار بین آنها مشترک بود، و افراد تیم میدانستند از آنها چه انتظاری میرود و باید چه مسئولیتهایی را و با چه کیفیتی انجام دهند. از تمام اعضای تیم خواسته میشد کارهایی را فراتر از مهارتهای همیشگی و خارج از حوزه امنشان انجام دهند.همه افراد به بهترین شکل به این درخواست پاسخ دادند و نتایج موفقیتآمیز بود. نتیجه اینکه افرادی را که با شما کار میکنند دست کم نگیرید. نایت به افراد تیم اعتماد میکرد و با توجه به نقاط قوت و ضعف افراد به آنها مسئولیت میداد.اغلب با دادن مسئولیتهای مختلف به اعضا اعتماد میکردند و به آنها فرصت میدادند تا خودشان راه انجام آن را بیابند یا تشخیص دهند که به درد این کار میخورند یا نه. این کار باعث میشد افراد تعامل عمیقی با تیم داشته باشند و در آن سرمایهگذاری شخصی زیادی بکنند.چه در گروههای دوستانه، چه در گروههای کاری، تکتک اعضا را در نظر بگیرید و سعی کنید برای هریک فرهنگی بسازید تا به موفقیت برسد.
الماس دوم
فراتر از کسبوکار
«هیچ وقت موضوع فقط کسبوکار نیست. هرگز این طور نخواهد بود. اگر موضوع به کسبوکار صرف تبدیل شود به این معنی است که کار خیلی بد پیش رفته است.»(کفش باز، ص 370)
ارتباط نایت با تمام اعضای تیم، از مدیران بانکها تا ورزشکاران، همیشه رابطهای معنادار و هدفمند بوده است. مشکلاتی که در ارتباطات پیش میآمد برای آنها درسهای ارزشمندی داشت و باعث میشد که مشتریها، ورزشکاران و شرکای تجاری عشق و شور و هیجان خود را در کاری که انجام میدادند وارد کنند.در سرتاسر کتاب نایت برای کارهای مختلفی که در موقعیتهای مختلف انجام میداد به خودش نمره میدهد. در بسیاری از موقعیتهای سخت، او به خودش نمره خیلی کمی میدهد.
این موضوع میتواند نشانه و دلیل موفقیت او باشد. اینکه شخص بتواند رفتار و عملکرد خود را در موقعیتهای مختلف ارزیابی کند، باعث میشود که متواضع بماند و اشتباهاتش را تکرار نکند.نایت یک کارآفرین اصیل است که از اشتباهکردن نمیترسد و تیمی یا قبیلهای ساخته که با شور و اشتیاق خود توانستهاند در دنیای کفش ورزشی بیرقیب بمانند.«به افراد نگویید کارها را چطور انجام دهند، به آنها بگویید چه کار کنند و اجازه دهید آنها با نتایجی که به دست میآورند شما را غافلگیر کنند.»(کفش باز، ص 302)