
سایه جنگ 12 روزه همچنان بر دورهمیهای بخش خصوصی سایه افکندهاست. به گونهای که روز گذشته دو نشست همزمان در دو اتاق ایران و تهران برگزار شد که در هر دو، محور اصلی صحبتها به آثار اقتصادی جنگ و انتظارات بخشخصوصی در دوران پساجنگ اختصاص یافت. از یک سو به فعالیتها و همسویی بخشخصوصی در بحران 12 روزه اشاره شد و از سوی دیگر فعالان اقتصادی به بیان آنچه از دولت انتظار دارند پرداختند.
پیش از این معاون اول رئیسجمهوری در تاریخ 24 تیرماه امسال اعلام کردهبودکه «بخشخصوصی و تولید و توزیع کالاهای اساسی و مورد نیاز مردم در جنگ ۱۲ روزه نگاهی بهطلب خود از دولت نداشت و طبق گزارش ستاد تنظیم بازار مستقل از مطالبات بدون طی مراحل قانونی به درخواستهای دولت جواب مثبت دادند.» اگرچه این جنگ تلخیهایی به دنبال داشت، اما بخشخصوصی توانست کارنامه خوبی از خود به جای گذارد. به نظر میرسد زمان آن رسیده که سیاستگذاران صدای این بخش را بشنوند و برای رفع مشکلات و چالشهای اقتصادی آنها راهکارهای اثربخشی در پیش گیرند. راهکارهایی که تنها به تدوین و ابلاغ ختم نشود و تا مرحله اجرا نیز پیش برود.تکرار چالشهای قدیمی
از جمله مهمترین دغدغههای فعالان اقتصادی در سالهای گذشته «کاهش سرمایهگذاری جدید»، «عدم ورود سرمایه خارجی»، «ضعف در سرمایه درگردش»، «نااطمینانی از آینده»، «مشکلات مالی و مالیاتی»، «اصلاحات اقتصادی» و«بهبود محیط کسبوکار» است که موجب کاهش تابآوری بنگاههای اقتصادی به خصوص بنگاههای کوچک و متوسط شدهاست. به گفته رئیس اتاق تهران در نشست روز گذشته هیأت نمایندگان این اتاق، تداوم وضعیت تحریم هم شرایط را برای بنگاهها نامساعدتر ساخته است. محمود نجفی عرب همچنین گفته است که نیاز است دولت به بخشخصوصی این اطمینان را بدهد که مسیر تصمیمگیریها در راستای بهبود وضعیت جاری باشد.
سناریوهای پیشِ رو:
در میانه صلح و جنگ
دیاکو حسینی، معاون مطالعات اقتصادی و آیندهپژوهی اتاق تهران نیز در این نشست با اشاره به سناریوهای پیش روی کشور از جمله نه جنگ و نه صلح، جنگ اعم از کمشدت و پرشدت و همچنین توافق و صلح با مختصات جامع و محدود و همچنین دیگر سناریوهای محتمل گفت: «در شرایط نااطمینانی باید سیاستهای مبتنی بر تابآوری در دستور کار قرار گیرد که این سیاستها شامل دو رویکرد حمایتی و فعالانه میشود.»
او در ادامه به آسیبپذیرهای بالقوه در شرایط بحران اشاره و عنوان کرد: «زیرساختهای لجستیکی و پشتیبان زنجیره تأمین، بازار کار و منابع انسانی، حکمرانی اقتصادی، زیرساختهای سایبری و سامانههای فناوری اطلاعات، زنجیره تأمین صنعتی و تولید وابسته به واردات، نظام روانی و اجتماعی جامعه، کسبوکارهای کوچک و متوسط، بخش خدمات و تعاملات بینالمللی از جمله بخشهایی است که در خط مقدم این آسیبپذیری قرار دارند.»
حسینی افزود: «در عصر مناقشات فرسایشی و نااطمینانیهای ممتد، تابآوری صرف برای بقا کافی نیست؛ بلکه تابآوری باید فعالانه، هدفمند و همراه با بازآفرینی جایگاه اقتصادی کشور در زنجیرههای ارزش جهانی باشد. بر این اساس، راهبردهای مکمل باید در کانون توجه قرار گیرد که بازدارندگی غیرمستقیم از مسیر مشارکت بینالمللی هوشمند از طریق سرمایهگذاری مشترک، اتصال به زنجیرههای منطقهای و استفاده از ائتلافهای تجاری برای کاهش ریسک تحریمپذیری و انزوا، بازآرایی زیرساختهای کلیدی و توزیع مجدد جغرافیایی داراییها از جمله توسعه کریدورهای تجاری جایگزین، تسهیل گمرکی، بازمهندسی لجستیک و ارتقای امنیت سایبری و همچنین بازتعریف نقش دولت، بنگاه و نهادهای واسط در حکمرانی تجارت خارجی با محوریت شفافسازی، تسهیلگری، مشارکتپذیری و تمرکز بر ارتقای توان رقابتی بنگاهها در محیطهای پرریسک از جمله این راهبردهاست.»
رفتار بنگاهها پس از جنگ
در یک نشست تخصصی دیگر که در اتاق بازرگانی ایران برگزار شد، گزارشی در خصوص بررسی چالشهای اقتصادی کسبوکارها در دوره پس از جنگ در قالب یک نظرسنجی ارائه شد. 119 نفر از مدیران بنگاهها در حوزههای تأمین مالی، تأمین منابع انسانی، مدیریت هزینهها، مدیریت بازار، زنجیره تأمین، حقوقی، بیمه و مالیات به 13 سؤال پاسخ دادهاند. سؤال اول به راهکار برای تأمین مالی پایدار در شرایط آتشبس بر میگردد که بیشتر پاسخدهندگان عنوان کردهاند «به کاهش هزینهها و مدیریت بدهی متکی هستیم» و «استراتژی چند مسیره منابع دولتی، خصوصی و سرمایهگذاری خارجی داریم». در سؤال دوم به موضوع برنامه بنگاهها برای حفظ و جایگزینی سرمایه انسانی کلیدی اشاره شده که اکثر پاسخ دهندگان اظهار کردهاند «به آموزش و ارتقای کارکنان فعلی متکی هستیم» و «نظام جایگزینی، ارتقای داخلی، جذب هدفمند و مشوقهای ماندگاری طراحی کردهایم». در سؤال سوم از مدیران پرسیده شده که «چگونه هزینهها را در فضای افزایش قیمتها و فشارهای عملیاتی کنترل میکنید» و اغلب پاسخ دادهاند «ساختار هزینهای را بازمهندسی کرده و شاخص بهرهوری را پایش میکنیم» و «کاهش هزینههای جاری را آغاز کردهایم.»
تدابیر کسبوکارها
در مقابل افت تقاضا
واکنش کسبوکارها نسبت به تغییر رفتار بازار و افت تقاضا سؤال دیگر این نظرسنجی است که پاسخ اکثریت مدیران به آن «بازآرایی کل مدل فروش، رفتارشناسی بازار و ورود به بازارهای جایگزین» است. همچنین تدابیری که بنگاهها در صورت اختلال در قراردادهای خارجی به کار میگیرند موضوع پنجمین سؤال است که بیشترین پاسخ به گزینه «مذاکره مجدد با طرف مقابل» برمیگردد. رفتار بنگاهها در مقابل ریسکهای ارزی، ترانزیتی و لجستیکی بینالمللی محتوای سؤال ششم این نظرسنجی بود که بیشتر صاحبان کسبوکار عنوان کردهاند «راهبرد تابآوری زنجیره تأمین و سیستم ارزیابی ریسک داریم». تمهیدات در خصوص پوشش بیمهای ناکافی در بحرانها نیز محتوای سؤال دیگری بود که نیمی از پاسخدهندگان به دو گزینه «بهروزرسانی بیمه نامهها» و «اعمال سازوکارهای ترکیبی شامل بیمه، صندوقهای خسارت و ذخایر اضطراری» اشاره کردهاند.
بازار داخلی
جایگزین بازار صادراتی؟
رفتار مالی بنگاهها در صورت اعمال مالیات اضطراری هشتمین سؤال نظرسنجی مذکور است که اغلب پاسخدهندگان به ناتوانی از پرداخت چنین مالیاتی اشاره کردهاند. برنامه کسبوکارها برای افزایش تابآوری سؤال دیگری از این پرسشنامه است که اکثر پاسخدهندگان عنوان کردهاند تمهیداتی برای مقابله با اختلالات کوتاه مدت داریم. همچنین برنامه جامع تابآوری را طراحی و عملیاتی کردهایم.
واکنش کسبوکارها در صورت بسته شدن مسیرهای صادراتی چیست؟ مدیران بنگاهها در پاسخ به این سؤال به هدف قرار دادن بازار داخلی به طور موقت و یافتن مسیرهای جایگزین اشاره کردهاند. میزان انطباقپذیری سریع سازمان یا بنگاه با بحران نیز محتوای سؤال دیگری است که در این باره مدیران گفتهاند ساختار سازمانی بحران محور و تصمیمگیری چابک داریم و برخی فرآیندها نیز چابک شدهاند. علاوه بر این، بیش از نیمی از مدیران پاسخدهنده عنوان کردهاند که برای حفظ رابطه با مشتری و برند در شرایط بحران، ارتباط با مشتریان کلیدی را حفظ کردهاند. همچنین بیش از 30 درصد مدیران عنوان کردهاند که اختلال شدید در عملکرد کسبوکار و توقف فرآیندهای کلیدی در پی اختلالات ناشی از جنگ 12 روزه اخیردر حوزه فناوری اطلاعات ایجاد شدهاست.
عبور از بحران با تابآوری فعال
و حکمرانی همسو
تصویر بهدستآمده از نظرسنجی و تحلیلهای کارشناسی، دو واقعیت را پررنگ میکند: اول، بخش خصوصی ایران، با تمام محدودیتها، در حال توسعه تاکتیکهای انطباقی و تابآور در حوزههای مالی، منابع انسانی، بازار و زنجیره تأمین است. دوم، و شاید مهمتر، چالشهای ساختاری عمیق و محیط ناپایدار کسبوکار، همچنان بزرگترین تهدید برای پایداری این تابآوری است.
جنگ ۱۲ روزه آزمونی سخت بود که بنگاهها در آن نمره قبولی گرفتند. اما جنگ اقتصادی فرسایشی کنونی، نیازمند پاسخی متفاوت و بنیادیتر است. آینده اقتصادی ایران در گرو تبدیل این تابآوری واکنشی به یک تابآوری فعال و آیندهساز است. نبردی که پیروزی در آن مستلزم هماهنگی بیسابقه بین سیاستگذار و مجری اقتصاد – یعنی بخش خصوصی – است.