
چه زمانی از بازاریابی فشار و چه زمانی از بازاریابی کشش استفاده کنیم
هیچ یک،وقتی من در حال تدریس کسبوکار هستم اغلب از من این سوالات را میپرسند؛ در یک موقعیت خاص چه رویکردی برای بازاریابی بهترین رویکرد است؟، چه زمانی از بازاریابی کشش و چه زمانی از بازاریابی فشار استفاده کنم؟ رویکرد بازاریابی «فشار» در مراحل اولیه یک کسبوکار در جایی جواب میدهد که شما با نام خود را در میان بسیاری از مشتریان جا بیندازید و جایگاه خود را در بازار تثبیت کنید. بازاریابی «کشش» معمولا با بیشترشدن و پربارترشدن در طول زندگی رخ میدهد، به طوری که شما میتوانید از برند و گفتار مثبتتان برای جذب کسبوکارتان حداکثر استفاده را بکنید.با این حال، بسیار مشکل است که در بازاریابی، ارائه محصول یا خدمات یا برندتان بدون ترکیب بازاریابی فشار و کشش موفق شوید.
ترکیبکردن
برای پیداکردن ترکیب درست، چیزی را که من ارزیابی RIC میخوانم انجام دهید. در بازاریابی فشار یا کشش، تاثیرات هر رویکرد و تواناییهایی را که دارم، میخواهم، یا به منظور اجرای یک کمپین بازاریابی خاص نیاز دارم، بررسی میکنم.
من تمایل دارم از بازاریابی فشار دور بمانم زیرا به استفاده از سیستم «پنج تا پیشرفت» اعتقاد دارم:علاقه دیگران را برانگیزید.
این علاقه را انتقال دهید.
یک دیدگاه را به اشتراک بگذارید.
این دیدگاه را مدیریت کرده و توسعه دهید.
موفق شوید.
در تجربه من، این ترکیب بهترین روش برای «فشاردادن» محصول، خدمات یا خودتان است. شما میتوانید علاقه را به چند روش برانگیزید اما این معمولا بیشتر از درخواست ساده کسبوکار یک شخص ناشی میشود.چه زمانی از فشار استفاده کنیم؟
تنها زمانی که من از «فشار» استفاده میکنم وقتی است که یک درخواست ویژه دارم: «میتوانم در این پروژه به شما کمک کنم؟» یا«شما میتوانید من را به آن شخص معرفی کنید؟»بسیاری از افراد از این نوع بازاریابی شخصی اجتناب میکنند، و ترجیح میدهند محصولات یا خدماتشان را با استفاده از تبلیغات نفر سوم بر روی خروجیهایی مانند تلویزیون و روزنامه «فشار» دهند. البته شما باید پول قلمبهای برای شرکت در بازاریابیهای فشار بپردازيد. گزینههای دیگر برای بازاریابی فشار شامل تبلیغات ترویجی، تبلیغات ایمیلی برای یک پایگاه داده و تبلیغات هدفمند پولی بر روی شبکههای اجتماعی هستند. پرداخت هزینه برای بهینهسازی موتور جستوجو هنوز راه دیگری است.کارکردن با مشترکان گزینه دیگری است، که امروزه اعتبار زيادي پيدا كرده است. اما مهم نیست که چه روشی را انتخاب میکنید، لازم است تا همه پیامرسانیهای فشار با یک درخواست گسترده ترکیب شوند. برای مثال:
«چگونه میتوانم از خدمات استفاده کنم؟»
«چگونه میتوانم ارزش را به شما ارائه دهم؟»
«چگونه شما میتوانید به من کمک کنید؟»
این سه سوال جوهر بازاریابی یک کسبوکار یا یک شخص است و اگر شما آنها را به طور موثر بیان کنید میتوانید یک دیدگاه را مدیریت كنيد و توسعه دهید و سپس به موفقیت برسید. موفقیت با تغییر مسیر شما از یک رویکرد تهاجمی به جنبه دفاعی بازاریابی یک اثر کشش ایجاد خواهد کرد.
قدرت کشش
همیشه مجبور نیستید در وضعيت تهاجمی باشید؛ شما گزینه استفاده از روششناسی «درخواست و جذب»را برای فشار در کسبوکار جدید پيش رو دارید.شما میتوانید بازار فشار را برای خود، محصول، خدمات یا حتی شبکه روابطتان انتخاب کنید. ارزش داراییهایی را که با ارائه مطالعات موردی برای کمک به آن دارید در معرض ديد قرار دهید.اگر شما این سوال را بپرسید که «من چگونه میتوانم از این خدمت استفاده کنم؟» این برای شما روابطی به وجود میآورد که بتوانید ارزش ارائه دهید. رمز این کار این است که بدانید پس از اینکه برای مشتریان وفادارتان از «فشار» استفاده کنید آنها را کجا بفرستید.
محتوا به عنوان یک جاذب
زمانی که شما برندتان را تثبیت میکنید میتوانید بر استفاده از محتوا برای ساخت برندی تمرکز کنید که با بازار هدف مطابقت داشته باشد. نشان دهید چگونه نفر سوم بیطرف از محصول یا خدمات شما سود میبرد. کسلکننده نباشید. رضایت مشتریانی را که داغ هستند فراهم کنید.در شبکههای اجتماعی بسیار فعال باشید، چیزهایی را که به بهترین شکل بلدید با دیگران به اشتراک بگذارید. فرکانستان را پیدا کنید، دانش موقعیتی خود را با دنیا به اشتراک بگذارید؛ شما در ازای آن ارزش دریافت خواهید کرد. برخی افراد برای کسب اعتبار کتاب مینویسند. این احتمالا یک سرمایهگذاری زمانی بزرگ در کنار پول است اما در نظر بگیرید که شما یک پلتفورم خواهید داشت که میتوانید مردم سراسر کشور را جذب کنید.