
این روزها نسل جدید یا همان نسل زد و آلفا آمال و آرزوهایش را به جای زندگی واقعی، در شخصیتهای کارتونی یا متحرک، انیمهها، خوانندگان نسل جدید و یا آواتار بازیها جستجو میکند. جستجویی که گاه باعث وابستگیهای عجیب و غیرقابل انکاری در این نسل می شود.
گروه هیچ یک زندگی – نسل Z و آلفا، به جای تجربه مستقیم زندگی، اغلب در دنیای مجازی شخصیتهای کارتونی، انیمهها، خوانندگان محبوب و آواتارهای بازیهای ویدیویی، به دنبال تحقق آرزوها و الگوهای رفتاری خود هستند. این جستجو، در حالی که میتواند به ایجاد خلاقیت و تعامل با فرهنگهای مختلف بینجامد، گاهی به وابستگیهای عمیق و غیرقابل انکاری به این شخصیتها و دنیای مجازی منجر میشود. این وابستگیها میتوانند بر نحوهی تعامل با دنیای واقعی و شکلگیری هویت فرد تأثیر منفی بگذارند.
این روند جستجوی هویت و الگوهای رفتاری در فضای مجازی، میتواند به دلیل سرعت و دسترسی آسان به این محتواها تشدید شود. علاوه بر این، فقدان تجربههای مستقیم زندگی و ارتباط با دنیای واقعی، میتواند این وابستگیها را تشدید کند و منجر به یک شکاف بین دنیای مجازی و واقعی شود که در طولانیمدت میتواند چالشهایی را برای این نسل ایجاد کند.
در نگاه والدین شاید این اتفاق ضرری برای این نوع از نسلها نداشته باشد اما در پس آن حرفهای متفاوتی پنهان است.
این نوع کشش پرسشهایی را در مورد گسل زندگی مجازی با واقعی و تاثیر شبکههای مجازی بر این روابط را ایجاد میکند. دلیل پناه بردن نسل جدید به شخصیتهای مجازی چیست؟ چطور میتوان رابطه تعاملی میان فضای مجازی و واقعی ایجاد کنیم؟ این نوع پرسشها و رسیدن به پاسخهای آن نیازمند کنکاش در عوامل محیطی اجتماعی و فرهنگی و ارائه آن به نسل جدید دارد.
گستردگی سوشال مدیا، فضای دیجیتال و رسانه باعث شده تا این نسل به شخصیتهای غیرواقعی که در این پدیدهها ایجاد میشود، دلبستگی پیدا کند. شاید در نگرش ابتدایی تصور شود گذراندن وقت با این نوع پدیدهها، اتلاف وقت بوده و هیچ تاثیر سویی ندارد اما قطعا ایجاد کنندگان آن به دنبال تاثیرات اجتماعی و فرهنگی هستند.
وابستگی به کارکترها، به نسل نوجوان و جوان کمک میکند تا منویات درونی خود را بروز دهند و هویت جدید خود را ایجاد کنند. زیبایی، قدرت، تهور، عاطفه و بینقص بودن از جمله مواردی است که در کارکترهای مجازی میتوان آن را مشاهده کرد. صفاتی که در دنیای واقعی کمتر پیدا شده و محدود است.
اما چرا نسل جوان به این شخصیتها گرایش پیدا میکنند. پاسخ آن را باید در ناکامیها و کمبودهای این نسل جستجو کرد. در دینای امروز ایجاد ارتباط و معنادارکردن آن بسیار سخت است. اما درمقابل کارکترهای مجازی همیشه از پنجره گوشی موبایل، قاب تلویزیون و یا اینترنت در اختیار این نسل قرار میگیرد. این شخیصتها قادرند الگوهایی در قالب دوست، معشوق و … باشند. توجه به این شخصیتها توانایی این را دارد که کمی از میزان تنهایی نسل نوجوان را کاهش دهد.
اما در عین حال باید توجه داشت این نوع الگوسازی در این نسل نتایج منفی هم دارد. ایجاد این نوع نگرش میتواند منجر به اشکلاتی در برقراری روابط در دنیای واقعی، افزایش انزوا و یا حتی نزول تواناییهای اجتماعی شود. توجه بیش از اندازه به این شخصیتهای امکان غیرواقعی از روابط را در بین نسل جوان ایجاد کرده به نحوی که امکان تشخیص دنیای مجازی با واقعی را از بین میبرد.
وابستگیهای مجازی، در نهایت، میتواند مانع از شکلگیری هویتی مستقل و مبتنی بر تجربههای شخصی شود. شخصیتهای مجازی، به جای آنکه درک فردی از هویت و ارزشها را شکل دهند، ممکن است به عنوان الگوهایی از پیش تعیینشده و محدود عمل کنند. این امر، میتواند منجر به ناتوانی در پذیرش تنوع و پیچیدگیهای دنیای واقعی و ایجاد روابط عمیق و معنادار شود. بنابراین، نیازمند توجه ویژه به تعادل بین دنیای مجازی و واقعی برای این نسلها است. در این میان آگاهان به این موضوع از جمله پدرو مادر، معلمان و مربیان میتوانند با آگاهی بخشی این موضوع را در بین نسل نوجوان هدایت کنند. آنها باید بتوانند تفاوتهای دنیای واقعی از غیرواقعی را برای این نسل تبیین کنند.