
تا به حال به این فکر کردهاید که خواندن چه توانایی شگفتانگیزی به شما میبخشد؟ گویی قدرتهای جادویی در دستانتان دارید! میتوانید کلمات ناآشنا را به سرعت رمزگشایی کنید، جملات پیچیده را روان بخوانید و حتی با چشمان بسته، دنیایی از تصاویر را در ذهن خود خلق کنید. این قدرتها، همچون تکههای پازل، کنار هم قرار میگیرند و «خواندن» را به تجربهای جادویی تبدیل میکنند.
به گزارش هیچ یک زندگی- در میان مهارتهای بیشماری که در زندگی میآموزیم، خواندن جایگاه ویژهای دارد. این توانایی فراتر از صرفاً رمزگشایی کلمات است؛ خواندن دریچهای است به دنیای دانش، تخیل و تجربههای گوناگون. لحظهای را به یاد آورید که برای اولین بار توانستید یک جمله را به تنهایی بخوانید. حتماً احساسی شبیه به کشف یک راز بزرگ داشتید. این احساس، همان جرقهای است که جادوی خواندن را در وجود ما روشن میکند.
با ورود به دبستان، جادوی خواندن آغاز میشود. یادگیری حروف، دری به دنیای بیکران تخیلات و ماجراجوییها میگشاید. پس از مدتی، به راحتی کلماتی ناآشنا را میخوانید و جملاتی را درک میکنید که فراتر از ظاهرشان هستند. این توانایی، همان جادوی خواندن و درک مفاهیم پیچیده از دل خطوط ساده است.
خواندن به ما این امکان را میدهد که در زمان و مکان سفر کنیم، با شخصیتهای خیالی همذاتپنداری کنیم، از تجربیات دیگران درس بگیریم و دیدگاههای خود را گسترش دهیم.
اما جادوی خواندن تنها به کسب اطلاعات و سرگرمی محدود نمیشود. این مهارت، ابزاری قدرتمند برای رشد فردی و اجتماعی است. با خواندن، دایره واژگان ما گستردهتر میشود، قدرت تفکر انتقادیمان افزایش مییابد و توانایی برقراری ارتباط مؤثر با دیگران را پیدا میکنیم. خواندن به ما کمک میکند تا درک بهتری از خود، جهان پیرامون و جایگاهمان در آن داشته باشیم. به همین دلیل است که میتوان گفت خواندن، کلیدی است برای گشودن قفلهای موفقیت و خوشبختی.
جادوی خواندن
مهارت خواندن کمی شبیه قدرتهای جادویی است، برای مثال؛ میتوانید کلمات را به سرعت تشخیص دهید حتی اگر قبلاً آنها را ندیده باشید. میتوانید جملات کامل را کاملاً روان بخوانید، حتی وقتی که حروف به هم چسبیدهاند. همچنین میتوانید از تخیل خود برای ایجاد تصاویر در ذهن خود از یک متن استفاده کنید، حتی اگر متن آنها را با جزئیات توصیف نکند. همه این قدرتهای جادویی، تشخیص کلمات، خواندن جملات و درک متون گرد هم میآیند تا چیزی را که ما “خواندن” مینامیم، بسازند.
سفر به اعماق ذهن با کلیدواژهها
فراتر از رمزگشایی صرف، خواندن سفری اکتشافی به اعماق ذهن است. هر کتاب، مقاله و نوشتهای، دنیایی نو پیش روی ما میگشاید؛ دنیایی پر از ایدهها، احساسات و تجربیات دستنخورده. خواندن دریچهای است به سوی دانش و آگاهی، و ابزاری است برای درک بهتر خود و جهان پیرامون. با هر صفحه که ورق میزنیم، گویی گامی به سوی روشنایی برمیداریم و افقهای جدیدی در برابر چشمانمان نمایان میشود.
همدلی، ارمغان جادویی خواندن
یکی از شگفتانگیزترین جنبههای خواندن، توانایی همدلی و درک احساسات دیگران است. وقتی داستانی را میخوانیم، خود را به جای شخصیتهای آن قرار میدهیم، با شادیهایشان شاد میشویم و با غمهایشان اشک میریزیم. این تجربه به ما کمک میکند تا دیدگاههای متفاوتی را درک کنیم و با انسانهای دیگر ارتباط عمیقتری برقرار کنیم. خواندن پلی است میان قلبها، و ابزاری است برای ساختن جهانی مهربانتر و همدلتر.
نحوه همکاری قدرتهای جادویی مختلف هنگام خواندن
حال باید دید که هنگام استفاده از این قدرتهای جادویی چه اتفاقی در مغز شما میافتد و چگونه همه آنها هنگام خواندن با هم کار میکنند.
قدرت جادویی: تشخیص کلمات
اولین قدرت جادویی که مغز شما به خواندن مرتبط میکند، تشخیص کلمات است. وقتی کلمات را میخوانید، اتفاقات زیادی همزمان رخ میدهد. ابتدا، در ذهن خود تصور میکنید که حروف در زبان گفتاری چگونه به نظر میرسند. اگرچه حروف فقط چند نقطه و خط هستند، شما یاد گرفتهاید که حروف چه صداهایی ایجاد میکنند. حرف “عین” را میتوان به صورت چسبان، وسط و شکل اول نوشت اما همچنان آن را عین می شناسید و هنوز هم میدانید که چگونه آن را در کلماتی مانند عمه، معما، شمع، شرع تلفظ کنید. مغز شما این حروف تکی را کنار هم قرار میدهد تا هجاها را تشکیل دهد، و سپس این هجاها را با هم ترکیب میکند تا کلمات کامل را تشکیل دهد.
برای خوانندگان باتجربه، این اتفاق به طور خودکار و بسیار سریع رخ میدهد. سعی کنید به کلمه زیر بدون خواندن آن نگاه کنید: “پادشاه” این ممکن نیست، اینطور نیست؟ به عنوان خواننده، ما یاد گرفتهایم که کلمات آشنا را “با یک نگاه” تشخیص دهیم. این در صورتی امکانپذیر است که شکل نوشتاری کلمه به عنوان یک تصویر در مغز شما ذخیره شود. برای اینکه چنین تصویری در مغز شما شکل بگیرد، باید قبلاً کلمه را بارها خوانده باشید. در نتیجه، تصویری از کلمه سپس در نوعی فرهنگ لغت در مغز شما ذخیره میشود. در نهایت، مغز شما میتواند به این تصویر دسترسی پیدا کند و شما میتوانید کلمه را در عرض میلیثانیه تشخیص دهید. در این مرحله، شما دیگر هر حرف را تک تک تشخیص نمیدهید، بلکه کل کلمه را یکجا تشخیص میدهید.
این کار برای مغز شما با کلمات ناآشنا دشوارتر است. به عنوان مثال، سعی کنید کلمه زیر را بخوانید: “تَشَتّت” وقتی کلمه ناآشنایی مانند این را میخوانید، مغز شما مسیر انحرافی را طی میکند. باید کل کلمه را دوباره به هجاهای آن تقسیم کند و آنها را یکی یکی بخواند (ت-ش-ت-ت). این فرآیند کمی بیشتر طول میکشد. از آنجا که شما یاد گرفتهاید که چگونه هر حرف را به زبان فارسی تلفظ کنید، میتوانید یک کلمه ساختگی مانند ” تَشَتّت” را نیز با صداگذاری آن، هجا به هجا، بخوانید. با ترکیب صداها، میتوانید کلمه را به طور کامل بخوانید. این قدرت جادویی به شما امکان میدهد هر کلمهای را بخوانید، چه معنیدار باشد و چه کاملاً ساختگی.
شاید به یاد داشته باشید که قبلاً خواندن هر کلمه حرف به حرف چقدر خستهکننده بود. اکنون که کلمات را بیشتر به عنوان واحدهای کامل تشخیص میدهید، خواندن بسیار آسانتر شده است. به عنوان خوانندگان باتجربه، میتوانیم کلمات آشنا را به سرعت و به طور خودکار تشخیص دهیم. با این حال، ما میتوانیم با ترکیب صداهای حروف و هجاهای منفرد در یک کلمه کامل، کلمات ناآشنا را نیز بخوانیم.
قدرت جادویی: خواندن جملات
تشخیص سریع کلمات برای دومین قدرت جادویی ضروری است. در روان خواندنی شما این کار را با ترکیب اجزای کوچک برای تشکیل اجزای بزرگتر یعنی همان جملات کامل انجام میدهید. آزمایشهایی که بر روی حرکات چشم افراد هنگام مطالعه صورت گرفته نشان میدهد که ما کلمه به کلمه، یکی پس از دیگری نمیخوانیم. در عوض، چشمان ما حرکات سریع و تندی انجام میدهند. گاهی اوقات به جلو میپرند، گاهی به عقب. گاهی اوقات توقفهای کوتاهی میکنیم، گاهی حتی کلمات را رد میکنیم.
میتوانید خودتان این را امتحان کنید. از کسی بخواهید متنی را برای شما بخواند و چشمان او را هنگام انجام این کار تماشا کنید. متوجه خواهید شد که چشمان آنها هنگام خواندن مدام به جلو و عقب میپرند. با تمرکز روی کلمات مهم و رد کردن کلمات بیاهمیت، خوانندگان باتجربه میتوانند بین ۲۰۰ تا ۳۰۰ کلمه در دقیقه بخوانند.
هرچه بیشتر خواندن را تمرین کنیم، میتوانیم جملات کامل را سریعتر بخونیم. حتی اگر فیلترها ناگهان برعکس شوند، فقط با چند مشکل مواجه خواهید شد. آیا متوجه حرف گمشده در جمله بالا شدید؟! اگر نه، به این دلیل است که مغز شما دیگر روی حروف تکی تمرکز نمیکند. در عوض، کل کلمات را تشخیص میدهد و از آنها برای ساختن جملات استفاده میکند. این خواندن روان جملات به شما کمک میکند تا بیشتر روی معنای آنچه میخوانید تمرکز کنید و متون را بفهمید.