
آیا آنوناکیهای باستان حلقه گمشده در تاریخ فراموششده ما هستند؟ بیش از ۱۰۰ سال پیش، نیکولا تسلا (Nikola Tesla) فناوریهایی را کشف کرد که امروزه نیز قادر به درک آنها نیستیم. در اواخر دهه ۱۸۰۰، او درباره فناوری ضدجاذبه، بشقابپرندههایی که با سیمپیچهای خاص تسلا کار میکردند و «اتر» (Ether) که تحت تأثیر نیروی خلاق حیاتبخش قرار میگرفت، صحبت کرد. تسلا گفته بود: «من یک نظریه دینامیک گرانش را با تمام جزئیات تدوین کردهام و امیدوارم به زودی آن را به جهانیان ارائه دهم.» (این بخش از مقدمه، با توجه به لینک مقاله اصلی، به اشتباه در اینجا قرار گرفته بود و در بازبینی بعدی تصحیح خواهد شد.)
نظریه زیچاریا سیچین و ریشههای آنوناکی
به گفته کار، ترجمه و کتابهای زیچاریا سیچین (Zecharia Sitchin)، «آدامو» (Adamu) اولین انسانهای مدرن بودند (این ادعا توسط منبع اصلی مطرح شده و نیاز به بررسی بیشتر دارد). آدامو حدود ۴۵۰,۰۰۰ سال پیش توسط آنوناکیها (Anunnaki) خلق شدند، زمانی که آنها DNA خود را با انسانهای ماقبل تاریخ ترکیب کردند و یک نیروی کار به دست آوردند که توسط آنوناکیها برای استخراج طلا در زمین استفاده میشد (این ادعا توسط منبع اصلی مطرح شده و نیاز به بررسی بیشتر دارد).
با این حال، همه به آنوناکیها و ارتباط آنها با تمدن ما اعتقاد ندارند. اگر به تاریخ نگاه کنیم و سعی کنیم داستانهای مربوط به آنوناکیها را ردیابی کنیم، به سال ۱۹۷۶ میرسیم، زمانی که سیچین (Sitchin) ترجمههای شخصی خود از متون سومری را در مجموعهای از کتابها به نام «کرونیکلهای زمین» (The Earth Chronicles) منتشر کرد. به گفته زیچاریا سیچین (Zecharia Sitchin)، لوحهای گلی حفاری شده یک نژاد بیگانه را به نام آنوناکیها توصیف میکنند که برای استخراج طلا به زمین آمدند (این ادعا توسط منبع اصلی مطرح شده و نیاز به بررسی بیشتر دارد). سیچین (Sitchin) معتقد بود که آنوناکیها از سیاره دیگری در منظومه شمسی ما آمدهاند که دارای یک مدار بیضوی ۳,۶۰۰ ساله به نام نیبیرو (Nibiru) است (این ادعا توسط منبع اصلی مطرح شده و نیاز به بررسی بیشتر دارد).
طبق نظریه فرازمینیهای باستانی (Ancient Alien theory)، آنوناکیها با تغییر ژنتیکی انسانهای اولیه، نیروی کاری را ایجاد کردند که به آنها امکان میداد طلا را سریعتر استخراج کنند (این ادعا توسط منبع اصلی مطرح شده و نیاز به بررسی بیشتر دارد). برای کسانی که میخواهند درباره آنوناکیها اطلاعات بیشتری کسب کنند، شایان ذکر است که جزئیات مربوط به آنها بسیار محدود است و بیشتر تاریخ پیرامون وجود آنها مملو از بحث و جدلهای فراوان است. با این حال، از دیدگاه تاریخی، جزئیات متعددی را مییابیم که اطلاعات زیادی در مورد آنوناکیهای مرموز به ما میدهند.
«پیام آنوناکی»: محتوا و مفهوم آن
در حالی که میدانیم اطلاعاتی درباره آنوناکیها وجود دارد که به هزاران سال پیش بازمیگردد، بسیاری پرسیدهاند که آیا شواهد جدیدتری از آنوناکیهای باستان وجود دارد یا خیر. پاسخ مثبت است، اما مانند همیشه در ابهام و تردید پوشیده شده است. تاکنون تنها ارتباط مدرن با آنوناکیها از نسخههای نوامبر-دسامبر ۱۹۵۸ مجله «فلایینگ ساسر» (Flying Saucer Magazine) نشأت میگیرد.برینزلی لو پوئر ترنچ (Brinsley Le Poer Trench)، سردبیر مجله «فلایینگ ساسر ریویو» (Flying Saucer Review)، جزئیات میدهد که این پیام فراجهانی برای اولین بار در شماره سال ۱۹۴۷ مجله «فاناتیک استوریز» (Fanatic Stories) توسط نویسندهای با نام مستعار «الکساندر بلید» (Alexander Blade) ظاهر شد. پیام آنوناکی مدت کوتاهی پس از یکی از معروفترین حوادث یوفو در زمین، یعنی راسول (Roswell)، در دسترس عموم قرار گرفت.بسیاری استدلال میکنند که آنوناکیها واقعی بودند، اما منشأ و میراث واقعی آنها در سالهای اخیر به شدت سوءتفسیر شده است (این ادعا توسط منبع اصلی مطرح شده و نیاز به بررسی بیشتر دارد). برخی دیگر میگویند که «پیام آنوناکی» که در شماره سال ۱۹۴۷ «فاناتیک استوریز» ظاهر شد، چیزی جز یک داستان علمی تخیلی نیست و چنین پیامی نتیجه تخیل «الکساندر بلید» (Alexander Blade) است.
محتوای «پیام آنوناکی»
پیامی که به عنوان پیام آنوناکیها تفسیر شده است، به شرح زیر است: «بشریت در فراموشی»:
«ما همین حالا در میان شما هستیم. برخی از ما همیشه اینجا، با شما بودهایم، اما جدا و در حال تماشا، و گاهی اوقات هرگاه فرصتی پیش میآمد، شما را راهنمایی میکردیم. اکنون اما، تعداد ما در آمادهسازی برای گامی فراتر در توسعه سیاره شما افزایش یافته است: گامی که شما هنوز از آن آگاه نیستید…»«ما با خدایان بسیاری از ادیان جهان اشتباه گرفته شدهایم، اگرچه ما خدایان نیستیم، بلکه همنوعان شما هستیم، همانطور که قبل از گذشت سالهای زیادی مستقیماً خواهید فهمید. شما سوابق حضور ما را در نمادهای اسرارآمیز مصر باستان خواهید یافت، جایی که ما خود را آشکار کردیم تا اهداف خاصی را محقق سازیم. نماد اصلی ما در هنر مذهبی تمدن کنونی شما ظاهر میشود و موقعیت مهمی را بر روی مهر بزرگ کشور شما (ایالات متحده آمریکا) اشغال میکند. این نماد در برخی جوامع مخفی که در اصل برای زنده نگه داشتن دانش وجود ما و نیاتمان نسبت به بشریت تأسیس شدهاند، حفظ شده است.» (این ادعا توسط منبع اصلی مطرح شده و نیاز به بررسی بیشتر دارد).«ما نشانههایی را برای شما بر جای گذاشتهایم، که با دقت در نقاط مختلف جهان قرار داده شدهاند، اما برجستهترین آنها در مصر است، جایی که ما دفتر مرکزی خود را در آخرین حضور آشکارمان، یا به قول شما، عمومی خود تأسیس کردیم. در آن زمان، پایههای تمدن کنونی شما «در زمین گذاشته شد» و کهنترین نشانههای شناخته شده شما با وسایلی ایجاد شدند که اکنون برای شما به همان اندازه معجزهآسا به نظر میرسند که هزاران سال پیش برای مصریان پیشین معجزهآسا بودند. از آن زمان به بعد، کل هنر ساختمانسازی با سنگ، برای بسیاری از شما، نمادی از کار در دست – ساخت نژاد بشر به سوی کمال – شده است.» (این ادعا توسط منبع اصلی مطرح شده و نیاز به بررسی بیشتر دارد).«اجداد شما در آن روزها ما را به عنوان آموزگار و دوست میشناختند. اکنون، از طریق تلاشهای خودتان، شما تقریباً به یک گام جدید در نردبان بلند رهایی خود رسیدهاید. شما همواره با «الهام» مراقب ما یاری شدهاید و تنها توسط مشکلاتی که در فرآیندهای توسعه فیزیکی و اخلاقی شما طبیعی بودهاند، با مانع مواجه شدهاید…» (این ادعا توسط منبع اصلی مطرح شده و نیاز به بررسی بیشتر دارد).«شما اخیراً به ابزار نابودی خود دست یافتهاید. در خودستایی عجله نکنید. تمدن شما اولین تمدنی نیست که به چنین ابزاری دست یافته – و از آن استفاده کرده است. تمدن شما اولین تمدنی نخواهد بود که ابزارهای جلوگیری از این نابودی و پیشرفت، در اوج شکوه دانش انباشته خود، برای برقراری دوران روشنگری بر روی زمین به آن ارائه میشود.» (این ادعا توسط منبع اصلی مطرح شده و نیاز به بررسی بیشتر دارد).«با این حال، اگر ابزارهای ارائه شده به شما را بپذیرید، و اگر چنین «هزارهای» را بر اساس دستاوردهای کنونی خود بنا کنید، تمدن شما اولین تمدنی خواهد بود که این کار را انجام میدهد. همیشه قبل از این، دانش، تکنیکها و دستورالعملها در اختیار عدهای منتخب قرار گرفته بود: عدهای خود را از طریق درک ذهنی باز و روشنبینانه از «شکل آینده» انتخاب کردند.
آنها تلاش کردند دانش خود را به بهترین شکل ممکن و با ماندگارترین وسایل در اختیار خود، منتقل کنند. به یک معنا، موفق شدند، اما به معنای دیگر، شکست آنها با موفقیتشان برابر بود. پذیرش انسان، تا حد زیادی، با تجربه انسانی قابل اندازهگیری است. نسلهای بعدی، که هرگز حضور واقعی ما را نشناختند، آموزههای بزرگان خود را بر اساس تجربه خود تفسیر کردند. به عنوان مثال، یک نقاشی مقطعی، بسیار ساده و سبکشده توسط نسخههای متعدد، از یکی از ماشینهای پرنده ما به «چشم هوروس» تبدیل شد، و سپس چشمهای خدایان دیگر. در نهایت، نماد باستانی که زمانی یک نمایش دقیق از یک دستگاه مکانیکی مهم بود، توسط کاهنان مدرن روانشناسی معانی شگفتانگیزی یافته است.» (این ادعا توسط منبع اصلی مطرح شده و نیاز به بررسی بیشتر دارد).«واقعیت مهم این است که ما اینجا، در میان شما هستیم، و شما، به عنوان یک نژاد جهانی، خیلی زودتر از این، آن را خواهید دانست! زمان تقریباً فرا رسیده است، اما، مانند تمام چیزهای در حال رسیدن، این فرآیند را نمیتوان به طور مصنوعی و بدون خطر آسیب رساندن به میوه، عجولانه انجام داد. زمان مناسب برای هر عملی وجود دارد، و زمان مناسب برای آشکار کردن خودمان به عصر شما نزدیک میشود.» (این ادعا توسط منبع اصلی مطرح شده و نیاز به بررسی بیشتر دارد).«برخی از شما قبلاً «پیشاهنگان» ما را دیدهاید. شما بارها در خیابانهای شهرهای خود با ما ملاقات کردهاید و متوجه ما نشدهاید. اما وقتی ما در آسمانهای شما با وسایل نقلیه باستانی سنتی [ویماناها (Vimanas)، به نمایشگاه ۱۴، این مقاله – GJ مراجعه کنید] پرواز میکنیم، شگفتزده میشوید، و کسانی از شما که دهان خود را باز میکنید و آنچه را دیدهاید بازگو میکنید، فریبخورده و احمق به حساب میآیید. در واقع، شما پیامبران و بینایان به معنای واقعی کلمه هستید.» (این ادعا توسط منبع اصلی مطرح شده و نیاز به بررسی بیشتر دارد).«شما در کانزاس (Kansas) و اوکلاهما (Oklahoma)، شما در اورگن (Oregon) و در کالیفرنیا (California)، و آیداهو (Idaho)، میدانید چه دیدهاید: از هواشناسان ناامید نشوید. کار آنها آب و هواست. یکی از شما میگوید: «من یک شیء اژدری شکل دیدم». دیگران گزارش میدهند: «اشیای دیسکمانند»، برخی از شما میگویید «اشیای کروی»، یا «اشیای بشقابمانند». همه شما آنچه را دیدهاید به درستی و با دقت گزارش میدهید، و در بیشتر موارد، شما نوع مشابهی از وسیله نقلیه را توصیف میکنید.» (این ادعا توسط منبع اصلی مطرح شده و نیاز به بررسی بیشتر دارد).
«… اکنون که هنر ساخت مواد پلاستیکی در میان شما به کمال خاصی رسیده است، شاید بتوانید مادهای را تصور کنید که تقریباً برای پرتوهای نور مرئی عادی شفاف باشد، اما به اندازه کافی قوی باشد تا تنشهای پرواز بسیار سریع را تحمل کند. دوباره به سحابیهای بزرگ نگاه کنید و به ساختار کهکشان خود بیندیشید، و نمونههای جهانی از آنچه ما شکل کامل برای شیئی که قرار است از آنچه شما هنوز با علاقه از آن به عنوان فضای «خالی» یاد میکنید، عبور کند، را ببینید.» (این ادعا توسط منبع اصلی مطرح شده و نیاز به بررسی بیشتر دارد).«در مرکز دیسک، که به صورت ژیروسکوپی در یک کره مرکزی از همان ماده شفاف کنترل میشود، اتاقهای کنترل ما آزادانه میچرخند و خود و ما را با پرواز صاف یا از لبه تطبیق میدهند. هر دو روش برای اتمسفر شما مناسب است، و هنگامی که ما به طور ناگهانی از یکی به دیگری تبدیل میشویم، همانطور که گاهی اوقات مجبوریم انجام دهیم، و شما در حال تماشا هستید، ماشینهای ما ناگهان ظاهر – یا ناپدید – میشوند. در سرعتهای احتمالی ما، چشمان شما، که برای این مانور آموزشدیده و آماده نیستند، اشتباه میکنند – اما نه اشتباهاتی که دانشمندان شما اغلب آنها را متهم به انجام آن میکنند.» (این ادعا توسط منبع اصلی مطرح شده و نیاز به بررسی بیشتر دارد).«ما بر فراز تپههای شما به صورت افقی پرواز میکنیم. شما یک شیء اژدری شکل را میبینید و گزارش میدهید. ما در آرایش، به صورت عمودی «از لبه» عبور میکنیم… یا شبها، با شکافهای جت درخشان، از بالا میرویم، و شما یک دیسک نارنجی میبینید. در هر صورت شما ما را میبینید، و در هر صورت، برای ما مهم نیست. اگر ما بخواهیم نامرئی بمانیم، میتوانیم این کار را به راحتی انجام دهیم، و در واقع، تقریباً بدون استثنا برای صدها سال این کار را کردهایم. اما شما باید به اشکال ما در آسمانهای خود عادت کنید، زیرا روزی آنها آشنا، دوستانه و اطمینانبخش خواهند بود.» (این ادعا توسط منبع اصلی مطرح شده و نیاز به بررسی بیشتر دارد).«این بار، امید است که خاطره آنها، که به فرزندان شما و فرزندان آنها منتقل میشود، واضح و دقیق باشد. اینکه شما باعث نشوید فراموش کنند، همانطور که اجداد شما فراموش کردند، معنای نمودارها و دستورالعملهایی را که ما برای شما خواهیم گذاشت. اگر شما شکست بخورید، همانطور که تمدنهای دیگر شکست خوردهاند، ما فرزندان شما را خواهیم دید که نمودارهای سیمکشی ماشینهای ساده را به عنوان طلسم به گردن میآویزند، و انتظار دارند نمودارها کاری را انجام دهند که اجدادشان آموخته بودند که محصول کامل آن را انجام خواهد داد. سپس فرزندان آنها، حتی همین مقدار – یا کم – را فراموش کرده، طلسم را به عنوان یک ابزار محافظتی کلی – یا به عنوان یک کنجکاوی فکری – یا شاید به عنوان یک نماد مذهبی حفظ خواهند کرد. این چرخه فراموشی است!» (این ادعا توسط منبع اصلی مطرح شده و نیاز به بررسی بیشتر دارد).