
اسرائیل برای تأمین آب شرب شهروندانش وابسته به فناوریهای پیشرفته است اما زیرساختهای آن فوقالعاده آسیبپذیر است.
به گزارش هیچ یک سایه بحران کمآبی جزو عادیترین اخبار خاورمیانه است؛ اما شاید در هیچ سرزمینی همانند اسرائیل، این بحران نقشی چنین ریشهای و راهبردی در ثبات سیاسی، حیات اجتماعی و امنیت ملی نداشته باشد. فلسطین اشغالی به واسطه فقدان منابع آبی سطحی، وضعیت اقلیمی گرم و خشک و رشد رو به افزایش جمعیت و صنایع، ناچار به وارد کردن آب یا استفاده از فناوریهای پیشرفته مانند آبشیرینکنی گردیده است. همین وابستگی به آب وارداتی یا تولید صنعتی، برای اسرائیل همزمان نقطه قوت و ضعف است: فناوری دست بالا را به رژیم داده اما شریان حیاتی را به معدود زیرساخت بهشدت آسیبپذیر محدود میکند. این گزارش از منظر فنی، استراتژیک و امنیتی به وضعیت تأمین آب شرب اسرائیل، زیرساختهای کلیدی، آسیبپذیریها، روشهای تهدید و سناریوهای احتمالی آسیب به این شریان حیات میپردازد.
ساختار تأمین آب شرب اسرائیل
اقلیم اسرائیل عمدتاً مدیترانهایِ گرم، خشک و کمآب بوده و میانگین بارندگی در اغلب مناطق کمتر از ۴۰۰ میلیمتر است (بسیاری از مناطق حتی زیر ۱۰۰ میلیمتر). به همین دلیل آب سطحی طبیعی مثل رودخانهها و دریاچهها کاربرد محدودی برای شرب دارد. با این حال، تا دهه ۱۹۷۰، عمده آب شرب از منابع آبی “دریاچه طبریه” (کنِرِت) و منابع زیرزمینی تأمین میشد. از دهه ۱۹۹۰، با افزایش جمعیت، توسعه کشاورزی و صنعت و تداوم خشکسالی، سیستم به سمت استفاده از فناوریهای نوین هدایت شد.
عناصر اصلی ساختار تأمین آب شرب
۱. فناوری آبشیرینکن
فناوری آبشیرینکن امید اسرائیل در پرتگاه بحران است. با نگاهی به وضعیت آب شرب اسرائیل میتوان گفت بالای ۵۵ از از کل نیاز مصرف شرب و خانگی رژیم از طریق آبشیرین کنها تأمین میشود.
تأسیسات اصلی عبارتند از آبشیرینکن سورک (Sorek): بزرگترین آبشیرینکن اسمز معکوس جهان (۷۰۰ هزار متر مکعب در روز)، اشدود (Ashdod)، اشکلون (Ashkelon)، هدرا (Hadera)، پالماشیم (Palmachim)
مسیر آب: آب دریای مدیترانه توسط خطوط لوله به تأسیسات انتقال، پس از شیرینسازی، با فشار بالا به مراکز شهری در سراسر اسرائیل ارسال میگردد.
۲. آبهای زیرزمینی
سهم فعلی کمتر از ۳۰ درصد است که منابع آن شامل آکویفر ساحلی (Coastal Aquifer)، آکویفر کوهستان مرکزی (Mountain Aquifer؛ بخشهایی از آن در مناطق اشغالی واقع شده است)
۳. دریاچه طبریه (Sea of Galilee/Kinneret)
۴. بازیافت و تصفیه پیشرفته فاضلاب
۵. واردات و کنترل منابع در سرزمینهای اشغالی
بخش دوم: شبکه انتقال و سیستم توزیع – شاهراههای حیاتی آب
۱. خط ملی انتقال آب (National Water Carrier)
کاربرد: انتقال آب از شمال (دریاچه طبریه و خطوط آبشیرینکن ساحلی) به مرکز (تلآویو، هدرا) و جنوب (بئرشبع و نقب).
مشخصات فنی: بیش از ۱۳۰ کیلومتر، با دهها ایستگاه پمپاژ، مخزان واسط و تأسیسات کنترل فشار و کلرانت
آسیبپذیری: تخریب هر نقطه، بهویژه پمپهای اصلی و شیرهای کرانی، بحران آب در کل پیکره کشور ایجاد میکند.
۲. شبکه لولهکشی ساحلی
خطوط موازی و بههمپیوسته برای انتقال آب تصفیه شده از تأسیسات آبشیرینکن به سمت مراکز صنعتی و شهری.
۳. پلتفرمهای دیجیتال مدیریت آب
سیستم کنترل هوشمند مبتنی بر فناوری SCADA برای مدیریت فشار، کیفیت آب، هشدار نشت، نوسانات مصرف و سطح کلراسیون.
امنیت سایبری این تجهیزات یکی از دغدغههای اصلی خواهد بود.
بخش سوم: چالشهای استراتژیک و آسیبپذیریها
۱. بحران انرژی و وابستگی سیستم آب به برق
همه تأسیسات آبشیرینکن، پمپاژ، تصفیه و حتی سامانههای مدیریت دیجیتال نیازمند برق پایدار و پرقدرت هستند.
هرگونه آسیب به خطوط انتقال نیرو یا نیروگاههای وابسته، چرخه آب را تقریباً بلافاصله مختل میکند.
۲. آسیبپذیریهای فیزیکی
تراکم بالای زیرساختها در نقاط خاص (سواحل مرکزی، گالیل شمالی، مسیر خط ملی). ایستگاههای پمپاژ، مخازن ذخیره و پالایشگاهها بهراحتی هدف قرار میگیرند. بخش زیادی از خطوط انتقال روی زمین یا بهصورت نیمهمدفون هستند؛ دسترسی و تخریب آنها ساده است.
۳. آسیبپذیریهای سایبری
سامانه مدیریت و کنترل هوشمند (SCADA) با وجود بالاترین استانداردهای امنیتی، ماهیتی آسیبپذیر در برابر بدافزارها و نفوذ هکرها دارد.
سناریوهای حملات: اختلال در سیستم کلرزنی (لسپیت خالی از کلر / یا عمدی افزایش میزان مضر)، از کار انداختن پمپها و ایستگاههای کنترلی، نشت اطلاعات استراتژیک.
۴. آسیبپذیری زیستی و شیمیایی
ورود مواد شیمیایی یا عوامل بیولوژیک به ایستگاههای اولیه تصفیه یا مخازن ورودی میتواند در مدت کوتاهی سیستم توزیع آب شهری را آلوده کند.
خطوط لوله و شبکه انتقال عمدتاً فاقد حفاظ فیزیکی و زیستی هستند.
۵. آب و هوایی و اقلیمی
تغییرات اقلیمی، کاهش بارندگی و خشکسالیهای شدید باعث میشود وابستگی به آبشیرینکنها افزایش یابد و در نتیجه آسیبپذیری بیشتر شود.
۶. مهاجرت و افزایش جمعیت
رشد سریع جمعیت در اسرائیل، فشار زیادی بر منابع آب شرب وارد میکند.
بخش چهارم: سناریوهای به خطر انداختن آب شرب اسرائیل
۱. حمله مستقیم فیزیکی به تأسیسات اصلی
- آبشیرینکنها: حملات موشکی دقیق یا پهبادی به تأسیسات Sorek، Ashdod یا Hadera. تخریب ولووهای اصلی، تجهیزات پمپاژ و واحدهای اسمز معکوس.
- خط ملی انتقال آب: هدف قرار دادن ایستگاههای پمپاژ بزرگ، تونلها و پلهای حامل این خط.
- ایستگاههای پمپاژ: نابودی پمپهای اولیه یا مخازن ذخیره، منجر به قطع جریان آب به شهرهای کلیدی میشود.
۲. حمله سایبری
- سامانههای SCADA: نفوذ به شبکه کنترل مرکزی، اخلال در سیستم پمپاژ (قطع و وصل مداوم، تغییرات ناگهانی فشار)، دستکاری در دوز مواد شیمیایی تصفیه (مثلاً افزایش کلر یا فلوراید تا سطح مسمومیتزا).
- از کار انداختن سیستمهای هشدار: غیرفعال کردن سیستمهای هشدار نشت یا آلودگی.
۳. حملات زیستی و شیمیایی
- آلوده کردن منابع اولیه: ورود عوامل بیماریزا (باکتریها، ویروسها) یا مواد شیمیایی سمی به دریای مدیترانه در نزدیکی ورودی آبشیرینکنها.
- نفوذ به مخازن ذخیره: آلوده کردن مخازن آب شهری یا منطقهای.
۴. حمله به زیرساخت انرژی
- نیروگاههای برق: هرگونه حمله به نیروگاههای برق (بهویژه نیروگاههای نزدیک به آبشیرینکنها) منجر به قطع برق و از کار افتادن کامل سیستم تأمین آب میشود.
- خطوط انتقال گاز: در صورت وابستگی تأسیسات به گاز طبیعی، حمله به خطوط انتقال گاز نیز مؤثر است.
۵. اختلال در زنجیره تأمین مواد اولیه
- مواد شیمیایی: جلوگیری از رسیدن مواد شیمیایی مورد نیاز برای تصفیه (مانند کلر، سود سوزآور، مواد منعقدکننده) به تأسیسات.
۶. ایجاد رعب و وحشت روانی
- صرف انتشار اخبار و شایعات در خصوص آلودگی آب شرب، میتواند به یک بحران روانی منجر شود.
مازیار محبی، کارشناس امنیت انرژی و آب (دانشگاه تهران) در خصوص وضعیت آب شرب سرزمینهای اشغالی به خبرنگار مهر میگوید زیرساخت آب اسرائیل، با وجود تمام تلاشهای فنی، مانند یک خانه شیشهای در برابر تهدیدات است. تمرکز جمعیت در کرانه ساحلی و وابستگی به تعداد انگشتشمار تأسیسات بزرگ، این رژیم را در وضعیت فوقالعاده آسیبپذیر قرار داده است. در واقع، ما با یک پارادوکس مواجهیم: هر چه فناوری آبشیرینکن پیچیدهتر و متمرکزتر میشود، پاشنه آشیل امنیت آبی اسرائیل نیز عمیقتر میگردد. از کار انداختن یکی از آبشیرینکنهای اصلی، مانند سورک، نه تنها به بحران آب شرب و بهداشتی فوری منجر میشود، بلکه سیستم اقتصادی و صنعتی کشور را نیز مختل میکند؛ زیرا صنایع نیز به آب شیرین برای تولید نیاز دارند. این بحران میتواند بهسرعت از یک بحران فنی به یک بحران اجتماعی و سیاسی گسترده تبدیل شود و به ناآرامیهای داخلی دامن بزند.
وی ادامه میدهد: آنچه اسرائیل را در مسئله آب آسیبپذیرتر میکند، نه تنها بعد فنی، بلکه بعد ژئوپلیتیک و امنیتی آن است. محور مقاومت، از حزبالله تا حماس، به خوبی بر این نقاط ضعف واقفند. عملیاتهای دقیق و هدفمند، بهویژه در بستر یک جنگ گسترده، میتواند شریان حیاتی آب را قطع کند. جامعه اسرائیل در برابر کمبود آب شرب تابآوری بسیار کمی دارد و این نقطه میتواند به اهرم فشار قدرتمندی علیه تصمیمگیران تلآویو تبدیل شود. در واقع، هدف قرار دادن آب، به معنای هدف قرار دادن حیات روزمره شهروندان است و پیامدهای انسانی و روانی بسیار عمیقی خواهد داشت.
سیستم تأمین آب شرب اسرائیل، اگرچه با سرمایهگذاریهای عظیم و بهرهگیری از فناوریهای پیشرفته ایجاد شده، اما به دلیل ماهیت جغرافیایی و سیاسی منطقه، همچنان پاشنه آشیل امنیتی این رژیم محسوب میشود. تمرکز بیش از حد بر فناوریهای پرمصرف انرژی و وابستگی به تعداد محدودی از تأسیسات بزرگ و خطوط انتقال طولانی، آن را در برابر هرگونه تهدید فیزیکی، سایبری یا حتی زیستی، فوقالعاده شکننده میکند. در هر جنگ احتمالی، فلج کردن زیرساختهای آب و برق، میتواند به ایجاد یک بحران انسانی و فروپاشی اجتماعی بیسابقه در اسرائیل منجر شود؛ تهدیدی که از ابعاد نظامی فراتر رفته و به حیات روزمره میلیونها نفر گره خورده است.