
حکومت کوتاه علی (ع)، در آن زمان، گذرکاه و الگویی است تا عده ای در برههای از تاریخ با یک بلوغ فکری و سیاسی عمیق از آن درس و عبرت بگیرند تا به طور عینی حکومت نبوی را تداوم بخشند.
آنچه در قضیه غدیر خم، قابل توجه است، مسأله امتداد ولایت نبی مکرم اسلام است؛ همانطور که از عبارت «من کنت مولاه فهذا علی مولاه» فهمیده میشود، قرار است ولایت علی علیه السلام در ادامه پذیرش ولایت نبی اکرم(ص) طرح شود.
سخن در این است که انقلاب اسلامی ایران با دریافت پیام غدیر، تداوم بخش حکومت نبوی در تاریخ بعد از عصر حضور ائمه علیهم السلام بوده است. شاید این کلام امام خمینی هم که «ولایت فقیه شعبه ای از ولایت رسول الله است» اشاره به جریان ولایت رسول اکرم(ص) در این برهه از تاریخ داشته باشد.
در اثبات این مطلب باید گفت اولاً اعلان ولایت امیرالمؤمنین، تثبیت تداوم تاریخی حضور نبی اکرم در مدیریت جامعه اسلامی است و ثانیاً انقلاب اسلامی صرفاً با دریافت پیام غدیر از سوی امت اسلامی ایران تحقق یافتنی میشد. در نتیجه، حضور اراده و دخالت نبی اکرم(ص) در مدیریت جامعه اسلامی در عصر غیبت با تحقق انقلاب اسلامی، عینیت یافته است.
پیام غدیر؛ نهادسازی و نمادسازی پیامبر
در اثبات این ادعا لازم است تا پیام و مضمون غدیر را به درستی دریافت نمود. غدیر به گفته مقام معظم رهبری دارای دو پیام است؛ یکی اعلان ولایت و حاکمیت دینی و دیگری معرفی امیرالمؤمنین به عنوان نماد این حاکمیت تا اینکه مردم هر عصری از تاریخ با دقت در این نماد به شاخصه و میزان و معیار حاکمیت دینی و ولی دینی رهنمون شوند. به عبارت دیگر نبی اکرم در روز غدیر و نیز در مواقع متعددی با معرفی علی علیه السلام به عنوان وصی و جانشین خود دو هدف را دنبال میکردند؛ یکی بیان شاخص و معیار برای کل تاریخ نسبت به حاکمیت دینی و دیگری، معرفی شخص امیرالمؤمنین به عنوان نماد این حاکمیت و نماد تمام عیار نسبت به همان شاخص و معیار؛ به طوری که تنها کسی که ظرفیت هدایت و نماد بودن برای حاکمیت دینی در کل تاریخ را داراست، شخص امیرالمؤمنین است.
حضرت علی، سرچشمه حاکمان اسلامی در طول تاریخ است. مقام معظم رهبری فرمود : اسلام تا ابدالدهر حکومت خواهد داشت؛ انواع و اقسام آدمهایی که صلاحیتهایی در سطوح مختلف دارند، به حکومت خواهند رسید. این، قابل پیشبینی بوده از اولِ اسلام. آن کسی که سرچشمه را باید به او سپرد تا طول تاریخ اسلام از این سرچشمه سیراب شود، او باید کسی باشد در تراز امیرالمؤمنین، علیبنابیطالب (ع)؛ او نمیتواند یک انسان معمولی باشد. سرچشمه در اختیار اوست؛ لذاست همه ائمه ما علیهمالسّلام که خودشان هم صاحب همین منصب بودند -اگر چه فرصت حکومت به آنها داده نشد- همه به امیرالمؤمنین با چشم عظمت نگاه میکردند.
این دو یعنی هم نهاد حاکمیت دینی و هم نماد آن -که قرار است به گستره تاریخ امتداد داشته باشد- از هم غیر قابل تفکیکاند؛ یعنی نمیشد پیامبر اکرم صرفاً به بیان معیار و میزان بپردازند و توجهی به نماد نکنند و نیز نمیشد علی علیه السلام را معرفی میفرمودند در حالی که این معرفی هیچ نسبتی با حاکمیت دینی نمیداشت. در واقع این دو، ابعاد یک پیام واحدی هستند و علی علیه السلام مظهر شروط ولایت و زعامت مسلمین میباشد. به بیان دیگر، میتوان گفت که غدیر، هم عملی واقعی است؛ یعنی اعلان ولایت امیرالمؤمنین و هم عملی است نمادین یعنی بیان شروط هدایت و زعامت امت اسلام.
مقام معظم رهبری، تجلی این دو امر مهم را چنین بیان کردند: در سوره مبارک مائده قبل از آیه «الیوم اکملت»، این آیه مبارکه است «الیوم یئس الّذین کفروا من دینکم فلا تخشوهم و اخشون»؛ امروز روز یأس و ناامیدی دشمنان است. یعنی معیار، مشخص شد. شاخص معلوم شد؛ امت هر وقت بخواهند، هر وقت چشم خود را بر حقیقت باز کنند، شاخص را خواهند دید، معیار را مشاهده خواهند کرد، تردیدی باقی نخواهد ماند. اهمیت غدیر این است.
ایشان در جایی دیگر فرمود: مساله غدیر این است؛ یعنی نشاندهنده جامعیت اسلام و نگاه به آینده و آن چیزی که در هدایت و زعامت امت اسلامی شرط است. فرمود «من کنت مولاه فهذا علی مولاه، اللّهم والِ من والاه و عاد من عاداه». البته این جملات، قبل و بعد هم دارد اما مهمترین قسمتش این است که پیامبر در اینجا مسأله ولایت یعنی حاکمیت اسلامی را به طور رسمی و صریح مطرح میکند و امیرالمؤمنین را به عنوان شخص، معیّن و مطرح مینماید. این مسأله را برادران اهل سنّت در در دهها کتاب معتبر نقل کردهاند. مرحوم علّامه امینی این روایات را جمع کرده است و غیر از ایشان هم کتابهای زیادی در این خصوص نوشتهاند. بنابراین، این روز، اولاًّ روز ولایت است؛ ثانیاً روز ولایت امیرالمؤمنین است.
متأسفانه مرحله نخست پیام غدیر در دفاع از غدیر و ولایت مورد غفلت واقع شده است و از اثرات این غفلت دور شدن امت اسلامی از یکدیگر و فراهم شدن زمینه برای برنامه ریزی دشمنان اسلام نسبت به تفرقه افکنی میان مسلمانان میباشد.
بلوغ ایمانی ملت ایران (اعم از شیعه و سنی) در دریافت پیام غدیر
اکنون با توجه به پیام غدیر باید از وجدان بشر پرسید که آیا این دو پیام، پس از پایان یافتن خلافت خلیفه سوم و هجوم مردم برای بیعت با حضرت علی به خوبی تلقی شد یا در ایران و با ظهور امام خمینی؛ رهبر کبیر انقلاب اسلامی؟! آیا امیرالمؤمنین به همین مردم زمان خود نفرمود که «دعونی و التمسوا غیری» و نفرمود که من برای شما وزیر باشم بهتر است از اینکه امیر باشم؟! آیا حضرت تعارف میفرمودند؟! آیا این کلمات برای اتمام حجت با مردم است؟! مگر مدیریت و حاکمیت جامعه اسلامی هدف پیامبر از اعلان ولایت حضرت علی نبود؟!
رهبر انقلاب فرمود: ولایتی که از آنِ امیرالمؤمنین (ع) و منصوب پیغمبر بود، ولایت سیاسی بود؛ همان معنایی که ذات اقدس پروردگار آن را به وسیله پیغمبر اکرم در اسلام به وجود آورد و جعل کرد و با آن معلوم شد که اسلام در ردیف والاترین احکام و مقرّرات خود، مسأله حکومت و ولایت و سرپرستیِ امّت را دارد. اگر کسی از این بُعد به موضوع غدیر نگاه کند، بسیاری از اشتباهاتی که متأسفانه در طول قرنها در اذهان وجود داشته است، باید برای او زایل شود.
حال چرا حضرت علی بخواهد بر سر تکلیفش که همه انبیا برای همین امر مهم مبعوث شده اند، به دنبال تعارف یا اتمام حجت با مردم باشد؟ اساساً آیا علی بر سر تکلیف خود تعارف میکند؟! چرا باید حضرت بخواهد اتمام حجت نماید؟! آیا امام خمینی(ره) هم در آغاز قیام به دنبال اتمام حجت با مردم برآمد یا دائماً اهل اتمام حجت با طاغوت و طاغوتیان بود؟! مگر امام در اولین خطابه خود نفرمود من توی دهان این دولت میزنم؟ و نفرمود به پشتیبانی این ملت دولت تعیین میکنم؟!
کسانی که برای بیعت با علی(ع) آمده بودند با این درک که علی نماد آن حاکمیت اسلامی است، سراغش نیامده بودند. برای این مردم همان وزیر بودن بهتر است و علی آنچه میگوید به حق است و با حکومت کوتاهش با آیندگان تخاطب میکند و الگویی برای تاریخ میشود.
حکومت کوتاه علی (ع)، در آن زمان، گذرکاه و الگویی است تا عده ای در برهه ای از تاریخ با یک بلوغ فکری و سیاسی عمیق از آن درس و عبرت بگیرند تا به طور عینی حکومت نبوی را تداوم بخشند و در واقع حضور اراده آخرین نبی الهی را که رسالتش جهانی و تاریخی است، تثبیت نمایند و لبیک گویان به دعوت نبوی در روز غدیر همان مردم مسلمان آزاده ایران اسلامی هستند که جریان ولایت الهی نبی اکرم را با تبعیت از ولایت و حاکمیت امیرالمؤمنین در 14 قرن بعد و در قالب استقرار حکومت اسلامی، امتداد بخشیدند.
علی (ع) نماد وحدت امت اسلام (شیعه و سنی) و ضامن سعادت انسان
با دریافت پیام غدیر، بهترین و بلکه تنها عامل در جهت وحدت بخشی به امت اسلام در مقابل طاغوت و استکبار جهانی، درک حکومت اسلامی و التزام عملی به لوازم این حاکمیت است. حال که مسأله ولایت حضرت علی علیه السلام و اعلان آن، تدبیری است الهی و با تبلیغ از سوی پیامبر جهت ادامه حضور ایشان در مدیریت جوامع بشری، باید قبول کرد که درک آن هم در واقع به معنای پذیرش ولایت شخص نبی اکرم میباشد و پر واضح است که در بین امت اسلامی بر سر حاکمیت نبی مکرم اسلام اختلافی وجود نداشته و ندارد.
اکنون با توجه به تحقق عینی اراده نبی اکرم در حاکمیت ولی فقیه در عصر غیبت، تنها طریق تحقق وحدت و همبستگی جامع و متعالی میان امت اسلامی، تبعیت از فرامین و دستورات ولی فقیه است. دشمن قسم خورده اسلام هم این را به خوبی متوجه است که کم رنگ شدن مسأله ولایت فقیه و نظام مبتنی بر ولایت الهی فقیه، میتواند منجر به اختلاف و تفرق امت اسلام شود. از همین روست که در سوره مبارکه مائده قبل از آیه «الیوم اکملت»، این آیه مبارک است: «الیوم یئس الّذین کفروا من دینکم فلا تخشوهم و اخشون»؛ امروز روز یأس و ناامیدی دشمنان است»؛ یأس و نومیدی از تفرق امت اسلامی است که خود جلوهای از همان یأس از دین میباشد که نظام کفر از آن مأیوس و ناامید است و اساساً یأس از دین امت اسلامی به دلائلی وابسته بوده که یکی از آن ها همین وحدت امت اسلامی است.