
نرخ مشارکت اقتصادی زنان در ایران پایین است، به طوری که در سال 2024 به 13.4 درصد رسیده است. این نرخ پس از افغانستان و عراق، کمترین میزان در میان کشورهای همسایه است.
دادههای منتشر شده توسط سازمان جهانی نیروی کار(ilo) نشان میدهد در سال 2022 ایران در جایگاه هفتم از نظر جمعیت زنان در سن کار دارای مدرک تحصیلی دکتری قرار داشته است. این در حالی است که بررسی آمارهای چهار دهه اخیر هم مشخص میکند سهم زنان از جمعیت دانشجویی کشور از ۳۱ درصد در سال ۵۶ به ۶۱ درصد رسیده است. اما در این شرایط سؤالی که مطرح میشود این است، با وجود آمار مناسب زنان تحصیلکرده چرا نرخ مشارکت اقتصادی زنان اینقدر پایین است؟
«مشارکت سنتی زنان در بازار کار از بین رفته است.» دکتر سید هادی موسوینیک، عضو هیأت علمی مرکز پژوهشهای مجلس با بیان این مطلب، در مورد پایین بودن نرخ مشارکت اقتصادی زنان میگوید:«معمولاً شاهد هستیم که زنان در مشارکت اجتماعی به نسبت سایر کشورها، در دانشگاهها و سایر فعالیتهای اجتماعی درصد مشارکت قابل قبولی دارند. آمار ما در این زمینه با سایر کشورها قابل مقایسه نیست و حتی شاهد رشد قابل توجهی هستیم ولی وقتی به دادههای اقتصادی و رشد اقتصادی میرسیم، این عدد نزولی میشود.» این استاد دانشگاه با بیان اینکه دلایل مختلفی در این زمینه نقش دارند، میگوید:«یک دلیل این است که سطح عایدی بانوان از دستمزد و کار آنقدر جذاب نیست که آنها بخواهند از هزینههایی که به خانواده تحمیل میشود مثل بزرگ کردن بچه، رسیدن به امور خانواده و… بگذرند. به طور کلی سطح دستمزدها و سطح درآمد نیروی کار از تولید در ایران پایین است و این سهم حتی برای زنان کمتر هم هست. بنابراین زنان وقتی میبینند دستمزدی که میگیرند به بقیه هزینهها نمیرسد، قید کار کردن را میزنند.» وی افزود: « مورد دیگر این است که ما به نسبت خیلی از کشورها ترکیب بخش اقتصادیمان در طول زمان عوض شده، یعنی سهم بخش تولید در طول زمان تغییر کرده است. معمولاً طی سالهای گذشته در بخش کشاورزی بهخصوص در شمال و غرب کشور که کشاورزی رونق بیشتری دارد، مشارکت زنان هم در این بخش بالاتر بوده است، اما در طول زمان، هم کشاورزی کوچکتر شده و هم بخشهایی مثل صنعت بهخصوص خدمات بزرگتر شدهاند. قسمتی از مشارکت هم سنتی است. این مشارکت سنتی زنان در بازار کار از بین رفته و گزینه مدرن و جدیدی هم جایگزین آن نشده است.» موسوی نیک در ادامه با اشاره به مسائل فرهنگی به عنوان یکی دیگر از دلایل پایین بودن این نرخ میگوید:«چالشهای فرهنگی قطعاً تأثیرگذار است. به هر حال اینکه دیدگاههایی وجود دارد که زنان نباید در بازار کار حضور داشته باشند و وظیفه آنها رسیدگی به همسر و فرزندان است، هنوز در برخی از مناطق کشور حاکم است. اما من وقتی شرایط امروز زنان کشورمان را با کشورهای حوزه خلیج فارس و حتی خاورمیانه مقایسه میکنم، این موضوع را اینقدر هم پررنگ نمیبینم. هر چند اوضاع مشارکت اقتصادی بانوان در برخی از این کشورها به نسبت کشورمان بالاتر است، اما در زمینه تحصیلات و برخی از جنبههای مشارکت زنان، بسیار جلوتر هستیم.» او افزود:« این موضوع نشان میدهد چالشهای فرهنگی نمیتواند عامل اصلی باشد. اگر اینگونه بود باید در زمینه آموزش زنان هم با افت روبهرو بودیم در حالی که اصلاً اینطور نیست.» عضو هیأت علمی مرکز پژوهشهای مجلس با ارائه راهکارهایی برای اصلاح این مورد به وجود نیروی کار غیررسمی اشاره میکند: بخشی از «اصلاح این مورد مربوط به سیاستهای دستمزدی است و بخشی از آن به امنیت شغلی بانوان در محیطهای کار برمیگردد. در حال حاضر آمار قابل توجهی از نیروی کار ما را نیروی کار غیررسمی تشکیل میدهد. غیررسمی به این معنا که بیمه نیستند. بین 40 تا 60 درصد نیروی کار ما شاغلان بدون بیمه هستند و این یعنی خیلی از حمایتها، پوششها و امنیت روانی و شغلی را که به طور کلی نیروی کار به آن نیازمند است، دریافت نمیکنند. در چنین شرایطی زنان آسیبپذیرتر هستند. بنابراین اولین مسأله این است که باید نیروی کار غیررسمی کم و نیروی کار رسمی تقویت شود. این موضوع حتماً تأثیرگذار است. البته منظور از رسمی شدن هم این نیست که همه کارمند دولت باشند، بلکه منظور این است که تحت پوشش بیمه قرار بگیرند. اگر این موضوع حل شود، بحثهای دیگر مثل امنیت شغلی و امنیت حقوقی و قضایی از افراد هم انجام میشود.»
«بازار کار فعلاً مطلوب نیست.» دکتر سعید معیدفر، جامعه شناس نیز با اشاره به این نکته درباره شرایط خاص اقتصادی در کشور میگوید:«در حال حاضر بجز زنان، میزان نرخ بیکاری در میان فارغالتحصیلان دانشگاهی هم بالاست که ناشی از شرایط کلی اقتصادی در کشور است. زمانی که زمینههای کار و اشتغال در کشور نزولی باشد، یکی از اولین حوزههایی که اثر خود را بیش از همه میگذارد حوزه زنان است و اشتغال زنان را با افت مواجه میکند. زنان جویای کار و اشتغال هستند، ولی بازار کار مطلوب نیست.» این جامعهشناس با بیان اینکه تکفل خانواده در اختیار مردان تعریف شده است، توضیح میدهد:«بجز زنان سرپرست خانوار، متأسفانه بقیه زنان با کسادی بازار کار ناچار به عقبنشینی از حوزه اشتغال هستند. البته چند سالی بود که فرصتهایی برای اشتغال زنان در پلتفرمهایی که نقش اقتصادی هم دارند مثل اینستاگرام ایجاد شده بود.
متأسفانه زنان به دلیل برخی مسائل، در این عرصه با بنبست مواجه شدند و یکی از زمینههای خلاقانه و کارآفرینی که زنان در عرصههای پلتفرمهای فضای مجازی داشتند از بین رفت. این امکان هم از صاحبان اینگونه مشاغل گرفته شد.» معیدفر در ادامه با اشاره به فعالیت در مشاغل کاذب میگوید:«به دلیل شرایط تحریم، برخی از زمینههای کار و اشتغال در کشور ما با محدودیت روبهرو شده است. به دلیل تحریمها برخی از پلتفرمهای مرتبط با حوزه کسب و کار از ما دریغ شده و بر کسب و کار کشور اثر گذاشته است؛ همچنین با وجود بعضی خلأها و نقیصههای جدی که در حوزه کسب و کار در مسائل اقتصادی کشور داریم، شاهد مشکلاتی در مشارکت اقتصادی زنان هستیم که نمونههای متعددی از دستفروشی، دورهگردی و کار در مترو توسط زنان را شاهد هستیم.»