
از آشفتگی زنجیره تأمین تا فرسودگی فناوری؛ چالشهایی که نفس صنعت خودرو را به شماره انداختهاند
بدون تردید اولین و مهمترین چالش قطعهسازان در ایران، تحریمهای بینالمللی است. این تحریمها نهتنها دسترسی به مواد اولیه و تجهیزات را محدود کرده، بلکه نقلوانتقالات مالی و بانکی را نیز با مشکل مواجه کردهاند. بسیاری از قطعات حساس یا فناوریهای کلیدی که باید از خارج وارد شوند، حالا یا در دسترس نیستند یا با چند برابر قیمت و تأخیر زمانی تأمین میشوند.
یکی از مدیران یک شرکت قطعهسازی در تهران در گفتوگو با «ایران» گفت: «برای واردات یک دستگاه ماشین CNC باید از سه واسطه عبور کنیم، که هم زمانبر است و هم هزینهبر. در نهایت هم معلوم نیست دستگاه مورد نظر با کیفیت اصلی برسد یا نه.»
نوسانات ارزی
در کنار تحریمها، نوسانات نرخ ارز ضربه دیگری به پایداری مالی قطعهسازان وارد کرده است. قراردادهای قطعهسازان با خودروسازان اغلب چند ماهه و با قیمت ثابت بسته میشوند، در حالی که هزینه مواد اولیه روزبهروز در حال افزایش است. نتیجه، چیزی جز زیاندهی و حتی توقف خط تولید برخی قطعهسازان نیست.این بیثباتی، برنامهریزی بلندمدت را عملاً غیرممکن کرده است. یک فعال اقتصادی در حوزه تأمین مواد اولیه فلزی میگوید: «ما نمیدانیم سه ماه دیگر قیمت ورق فولاد چقدر میشود. چطور میتوانیم قیمت قطعه را تضمین کنیم؟»
بدهیهای معوق خودروسازان
یکی دیگر از مشکلات مزمن این صنعت، بدهیهای سنگین خودروسازان به قطعهسازان است. شرکتهای خودروسازی به دلایل مختلف از جمله کمبود نقدینگی و زیان انباشته، معمولاً پرداخت مطالبات قطعهسازان را با تأخیرهای طولانی انجام میدهند. در برخی موارد، این تأخیرها به بیش از ۶ ماه میرسد.این روند باعث اختلال در جریان مالی قطعهسازان میشود و توان سرمایهگذاری در تحقیق و توسعه یا نوسازی تجهیزات را از آنها میگیرد. به قول یکی از قطعهسازان باسابقه: «ما درگیر بقا هستیم، نه توسعه.»
تکنولوژی فرسوده و ضعف در تحقیق و توسعه
یکی از نقاط ضعف عمده صنعت قطعهسازی در ایران، عقبماندگی فناوری و نداشتن استراتژی مشخص برای توسعه تکنولوژیهای نوین است. در حالی که دنیا بهسمت قطعات هوشمند و الکترونیکی حرکت میکند، بسیاری از قطعهسازان داخلی هنوز با ماشینآلات قدیمی و فرآیندهای منسوخ کار میکنند.عدم ارتباط نظاممند با دانشگاهها و مراکز پژوهشی، نبود بودجه کافی برای نوآوری، و بیثباتی بازار، همگی دست بهدست هم دادهاند تا چرخه تحقیق و توسعه در بسیاری از شرکتها تقریباً متوقف شود.
نبود حمایتهای هدفمند دولت
برخلاف شعارهای مکرر در حمایت از تولید داخل، بسیاری از قطعهسازان از نبود سیاستهای حمایتی مؤثر گلایه دارند. تسهیلات بانکی با بهره بالا، بوروکراسی سنگین و نبود مشوقهای صادراتی از جمله مواردی هستند که از سوی فعالان این صنعت مطرح میشود.یکی از گلایههای رایج، تخصیص ناعادلانه ارز ترجیحی برای واردات مواد اولیه است که به گفته برخی، عمدتاً در اختیار شرکتهای خاص یا دارای روابط قرار میگیرد. در چنین فضایی، رقابت سالم میان قطعهسازان تضعیف میشود.
نگاه به آینده؛ راه برونرفت چیست؟
کارشناسان معتقدند برای نجات صنعت قطعهسازی، نیاز به یک بازنگری اساسی در زنجیره تأمین خودرو وجود دارد. شفافسازی در قراردادها، پرداخت بهموقع مطالبات، اصلاح نرخگذاری قطعات بر اساس هزینه واقعی تولید و سرمایهگذاری در فناوریهای نوین از جمله گامهایی است که باید برداشته شود.افزون بر این، توسعه صادرات قطعات به کشورهای همسایه و منطقه، میتواند بخشی از مشکلات ارزی و محدودیتهای داخلی را جبران کند. البته این مسیر هم بدون حل مشکلات زیرساختی و بهبود کیفیت، چندان هموار نخواهد بود. میتوان گفت اگرچه قطعهسازان همواره در سایه صنعت خودروسازی دیده شدهاند، اما بیتوجهی به آنها میتواند به معنای فلجشدن کل صنعت خودرو باشد. بازسازی اعتماد، تزریق سرمایه، و بازنگری در سیاستها، سه کلیدواژهای هستند که آینده این صنعت را رقم خواهند زد.