
آمار حاشیهنشینی در ایران نشان می دهد که ایران با ۸ درصد حاشیه نشینی همچنان کمتر از متوسط جهانی که شاخص ۱۵ درصد را نشان می دهد همچنان امیدوار به کاهش این درصد با اجرای سیاستهای توسعه ای و همچنین ساخت مساکن حمایتی است.
شهرهای ایران تا پیش از انقلاب با مشکل گسترده کمبود مسکن مواجه بودند. بعد از پیروزی انقلاب و جنگ تحمیلی ایران و عراق عملا اجرای سیاستهای تأمین مسکن در ایران متوقف شد. تا پایان دهه ۶۰ سرمایهگذاری مؤثر دولتی و خصوصی در بخش مسکن با مشکلات مضاعفی روبهرو بود. با توقف سرمایهگذاری در بخش مسکن، گروه دیگری از افراد کمدرآمد شهرهای بزرگ هم به حاشیهنشینی رانده شدند.
ایران با مشکل حاشیه نشینی درگیر است
ایران به عنوان یک کشور در حال توسعه، با مشکل حاشیه نشینی درگیر است. این مسئله ریشه در مهاجرت روستا و شهرهای کوچک به حاشیه شهرهای بزرگ دارد و آسیب های فراوانی در جامعه ایجاد می کند.
در سال ۱۳۹۹ وزارت راه و شهرسازی تعداد حاشیهنشینان در ایران را ۲۶ میلیون نفر اعلام کرد. یعنی از هر چهار نفر ایرانی یک نفر در سکونتگاه غیررسمی سکونت داشته و حاشیهنشین است. اما آمارهای جدید شرکت بازآفرینی نشان می دهد که ایران در کنترل حاشیه نشینی حداقل توانسته است از شاخص های متوسط جهانی بهتر عمل کند. و نه تنها از این عدد ۲۶ میلیون نفر فراتر نرفته بلکه آنرا به عدد ۷ میلیون نفر رسانده است.
در سال ۱۳۹۹ وزارت راه و شهرسازی تعداد حاشیهنشینان در ایران را ۲۶ میلیون نفر اعلام کرد
مسئله حاشیه نشینی کلان شهرها و شهرهای بزرگ، ریشه در «مهاجرت» دارد. مهاجرت از روستا و شهرهای کوچک به حاشیه شهرهای بزرگ (مهاجرت قهقری) و مهاجرت از «مرکز شهر» به حاشیه شهر (مهاجرت معکوس) حاشیه نشینی را ایجاد می کنند. دو نوع حاشیه نشینی بومی و نابومی وجود دارد. بومیان آن هایی هستند که در حاشیه شهر به دنیا آمدند و نسل های قبلشان به حاشیه شهر مهاجرت کردند و وابستگی به مبدأ ندارند. حاشیه نشینان نابومی هم چنان به به مبدأ وابستگی و تعلق دارند. به همین علت، «امکان بازگشت» به مبدأ در آن ها وجود دارد. در مورد این دو نوع حاشیه نشینی نباید «سیاست» یکسان به کار برد و با توجه به شرایط و ابعاد، باید سیاست متناسب با آن در نظر گرفته شود.
در مورد گونه دوم، باید سیاست مهاجرت معکوس را پیاده کرد و آن ها را با برنامه ریزی به مبدا بازگرداند.
اما آنطور که «عبدالرضا گلپایگانی» مدیر عامل شرکت بازآفرینی شهری ایران و معاون وزیر راه و شهرسازی می گوید: آمار حاشیهنشینی در ایران ۸ درصد است در حالیکه متوسط جهانی این شاخص را ۱۵ درصد نشان می دهد.
گلپایگانی به نقش مناطق حاشیهای بهعنوان فرصتی برای توسعه اشاره کرد و گفت: ساماندهی حاشیهنشینی در ایران نیازمند رویکردی نوین است.
وی با اشاره به ضرورت تغییر نگاه به پدیده حاشیهنشینی، خواستار شناسایی این جمعیت بهعنوان شهروندانی دارای حق سکونت و برخورداری از خدمات شهری شد.
گلپایگانی اظهار کرد: رویکرد مقابلهای گذشته با حاشیهنشینی امروز جای خود را به پذیرش واقعبینانه داده است؛ باید این سکونتگاهها را به رسمیت شناخت و با ساماندهی کالبدی، ارائه خدمات آموزشی، بهداشتی و رفاهی، شرایط زیستی مناسبتری برای ساکنان فراهم کرد تا نسل آینده بتواند در چارچوب یک زندگی مدنی رشد کند.
اما در سال ۱۳۹۹ وزارت راه و شهرسازی ایران تعداد حاشیهنشینان در ایران را ۲۶ میلیون نفر اعلام کرد این در حالیست که امروز مجموعه وزارت راه و شهرسازی این جمعیت را حدود ۷ میلیون نفر در ایران معرفی می کند.
حدود ۷ میلیون نفر در ایران در حاشیه شهرها زندگی میکنند
گلپایگانی با اشاره به اینکه حدود ۷ میلیون نفر در ایران در حاشیه شهرها زندگی میکنند، افزود: این رقم در مقایسه با میانگین جهانی که حدود ۱۵درصد جمعیت شهرنشین را در بر میگیرد، معادل ۷ تا ۸ درصد است. هرچند عدد جهانی بالاتر است، اما برای کشوری با ظرفیتهای ایران، این میزان نگرانکننده بوده و نیازمند مداخله هوشمندانه است.
مدیرعامل شرکت بازآفرینی شهری ایران، در ادامه به نقش مناطق حاشیهای بهعنوان فرصتی برای توسعه اشاره کرد و گفت: برای مثال، وجود ۶۰هزار نفر حاشیهنشین در چابهار در صورت برنامهریزی صحیح، میتواند زمینهساز تربیت نیروی انسانی متخصص و کارآفرین در حوزه اقتصاد دریا محور باشد. گلپایگانی با تاکید بر لزوم پیشگیری از گسترش بیرویه این بافتها، اظهار کرد: در مشهد، اگر بافتهای حاشیهای با جمعیت بیش از ۱.۳ میلیون نفر ساماندهی نشوند و خدمات کافی دریافت نکنند، این مناطق به کانون فقر و آسیبهای اجتماعی جدی تبدیل خواهند شد که مهار آن در آینده بسیار دشوار و پرهزینهتر خواهد بود.
رضا خباززاده کارشناس برنامهریزی شهری با اشاره به اینکه حاشیهنشینها مشکلات بسیاری برای مدیریت شهری به وجود آوردهاند، گفت: به رغم اینکه در دنیا از هر هفت نفر یک نفر حاشیهنشین است، در مشهد بر اساس برخی آمارها از هر سه نفر یک نفر حاشیهنشین داریم.
وی با اعلام اینکه یک سوم جمعیت شهر مشهد به عنوان دومین کلانشهر کشور و پایتخت معنوی حاشیهنشین هستند و از بسیاری امکانات و خدمات شهری بیبهره و محروماند، بیان کرد: حاشیهنشینی پدیدهای جهانی است که در دنیا با انقلاب صنعتی و در ایران با انقلاب مشروطه و ورود به عصر مدرنیزم آغاز شد.
این کارشناس برنامهریزی شهری با بیان اینکه حاشیهنشینی در ایران با اصلاحات ارضی، وقوع جنگ انقلاب و رشد روزافزون جمعیت و در سایه مدیریت ضعیف در حوزه شهرسازی تشدید شد، گفت: به دلیل مدیریت تبعیضآمیز، عدم رعایت عدالت و توجه بیشتر به مراکز برخوردار و کلانشهرها و بیتوجهی به مناطق روستایی و محروم شاهد ورود افرادی به شهرها شدیم که امروز حاشیهنشین شدهاند.
به هر سوی کارشناسان بر این باور هستند که سالهای سال است که معضل حاشیهنشینی را دیدهایم اما متأسفانه دستاندرکاران اداره امور، از این معضل اجتماعی و فرهنگی که برای شهرها مشکلات فراوانی به ارمغان میآورد غافل هستند.
بیکاری، عدم توسعه مناطق روستایی و محرومیتها از گذشته از جمله عوامل مهمی بودهاند که خانوادهها را ترغیب به مهاجرت کرده است، مهاجرتهایی که به امید رونق زندگی و درآمد بیشتر، در اکثر مواقع از مناطق محروم یا روستاها به شهرها انجام میشود، اما در بسیاری از موارد این مهاجرت تأثیر عکس دارد و باعث بروز مشکلات جدیدی میشود.
متأسفانه باید گفت زنگ خطر حاشیهنشینی در مناطق مختلف سالهای سال است که به صدا درآمده، معضلی خودساخته که انسان با بیبرنامگی، بیعدالتی و عدم توجه به کرامت انسانی آن را ایجاد کرده است.باید گفت حاشیهنشینی مانند سایر معضلات رو به گسترش جامعه امروزی است که علاوه بر حاشیهنشینان، دیگر بخشها را نیز درگیر میکند.بدون شک حل مسئله حاشیهنشینی بهتنهایی از عهده شهرداری و یا دولت خارج است، دستگاههای مختلفی متولی این پدیده هستند که همه باید اهتمام لازم را در رفع مشکل و مدیریت آن داشته باشند.پس زمانی میتوان به کاهش حاشیهنشینی در کشور امیدوار بود که عدالت اقتصادی در تمامی نقاط برقرار شود. حال سوال این است که آیا از سال ۱۳۹۹ که وزارت راه و شهرسازی اعلام کرد حدود ۲۶ میلیون نفر در ایران در حاشیه شهرها زندگی می کنند برنامه های ویژه ای اجرا شده است که حالا آمار همین وزارتخانه نشان می دهد این عدد به ۷ میلیون نفر کاهش یافته است؟