
روششناسی متفاوت کتاب «برآمدن ترکیهی اردوغان» در بازشناسی جریانهای سیاسی موجود در ترکیه و ردیابی ریشهها و عوامل ظهور آنها در ساخت طبقاتی و روابط اقتصادی موجود، نوعی شناخت از همسایه غربی را در ذهن مخاطب شکل میدهد.
به گزارش هیچ یک _ مترجم کتاب «برآمدن ترکیهی اردوغان» در ابتدای کتاب درباره چرایی انتخاب این کتاب برای ترجمه و همچنین فصلهای آن میگوید:
«روزی که به ضرورت ساکن ترکیه شدم، تصویر روشنی از جامعه و سیاست همسایهمان نداشتم. تصویر این کشور در ذهن من لاجرم ملغمهای از تصاویر خوشرنگ تلویزیون از جامعهای سطحی و یکدست، قابهای پراکنده و سیاه از کودتای سرهنگها، و دنیای خاکستری بیرنگ آدمبرفی در استانبول بود. به وضوح حس میکردم که سرزمینهای دور را بیشاز همسایه میشناسیم.
اما هنوز مدتی زمان لازم بود تا اهمیت این شناخت را درک کنم. نتیجه برخورد بیواسطه با حقایق جامعه آنقدر با تصاویر ذهنی پیشساخته تفاوت داشت که هر روز شکاف میان واقعیت و دنیای بهدقت برساخته رسانهها برایم عمیقتر میشد. تحولات پرشتاب سیاسی در ترکیه، رفراندومها و انتخابات پیدرپیِ عمومی، شورشها و درگیریها، ساخت متفاوت قدرت و نیروهای سیاسی، آزادی نسبی احزاب و گروههای مخالف در مقطعی و همزمان ناکامیِ آنها در جلب توجه توده مردم، همه قطعاتی از تجربه زیست در میانه جامعه جدیدی بود که پیشتر و به رغم نزدیکیهای فراوانِ فرهنگی، جغرافیایی، اجتماعی و سیاسی با ایران برای من کمشناخته بود. تمام اینها را اما هنوز میشد با همان الگوها و پیشفرضهای کلی و با شناختی سطحی درک کرد.
این ادراک اما به ناگه به سطح جنبش پارک گزی برخورد. شورش مردم چهره متفاوتی از جامعه را از پرده بیرون انداخت که برای بیگانگانِ ناآشناتر با ساخت اجتماعی و تاریخ ترکیه تا پیش از این مخفی بود. «افراد» ناگهان «مردم» شدهبودند. این رخداد، چنانکه تاریخ سیاسی ترکیه را تغییر داد، بینش من به جامعه را نیز عوض کرد. حالا احساس میکردم در لایههای زیرین این جامعه نمایشی در جریان است که من فقط آخرین پرده آن را میبینم.
در چنین هوایی به این کتاب برخوردم. همان فصلهای اول و دوم برای من کافی بود تا بدانم که این کتاب پاسخ بسیاری از سوالات من را در خود دارد. به میانه کتاب که رسیدم مطمئن شدم که جای چنین اثری، هم از بابت کمبود محسوس منابع در مورد همسایه غربی و هم از منظر کیفیت تحلیلی و روششناسانه حاکم بر مقالات کتاب، در میان منابع اقتصاد سیاسی فارسی خالی است.»
روششناسی متفاوت کتاب در بازشناسی جریانهای سیاسی موجود و در ترکیه و ردیابی ریشهها و عوامل ظهور آنها در ساخت طبقاتی و روابط اقتصادی موجود، فضای تحلیلی مستقلی به کتاب بخشیده است.
این کتاب با عنوان Neoliberalizm, İslamic Sermayenin Yukselisi ve AKP در سال ۲۰۱۳ به زبان ترکی استانبولی توسط انتشارات یوردام منتشر شده است.
قسمتی از متن کتاب
پس در ۲۰۰۲ چه اتفاقی افتاد؟ توطئهای در کار نبود، صرفاً یک کمدی اشتباهات رخ داد! در حقیقت مسیر منتهی به انتخابات ۲۰۰۲ و نتیجهی این انتخابات سندی بود بر اینکه حتا بزرگترین قدرتها نیز نمیتوانند تاریخ را به میل خود هدایت کنند. نیروهای بورژوازی نمیتوانستند با نخستوزیری پای در گِل به راه خود ادامه دهند و جانشین او که رهبر حزب فاشیست بود را هم فردی غیرقابل اعتماد میدید(چراکه ممکن بود در موضوع اتحادیهی اروپا مسئلهساز شود)، در نتیجه در پی تشکیل دولتی جدید بودند. آنها در عین حال نگران این موضوع بودند که برگزاری انتخابات به کسب قدرت آکپارتی منجر شود و ترکیه را از نو در تضادی چون ۲۸ فوریه گرفتار آورد. در این وضعیت انتخابات ضروری بود اما راهحل مشکل نبود!
اقدام لازم برای تشکیل دولتی جدید اما بدون برگزاری انتخابات، با تجزیهی حزب چپ دموکرات و مذاکره با «تروئیکا» انجام شد. در این میان البته وابستگیِ درویش به آمریکا(و به اروپا با همراهی جِم) نقشی اساسی داشت. هدف تشکیل دولت جدید بدون اجویت و حزب حرکت ملی (MHP) البته بدون برگزاری انتخابات بود. این هدف اما با اقدام حزب حرکت ملی برای برگزاری انتخابات در سوم نوامبر و حمایت تعدادی از احزاب دیگر از آن بهکلی زیرورو شد. همهچیز از نو آغاز شده بود: کار با دولت موجود پیش نمیرفت، اما انتخابات نیز نتیجهی مطلوبی به بار نمیآورد.
در ابتدا به نظر میرسید که حزب حرکت ملی به ضدحملهای جانانه دست زده است اما در حقیقت این حزب نیز فرمان قتل خود را امضا کرده بود. درگیری داخلی در جریان چندپاره شدن دولت تمام احزاب درون دولت را مضمحل میکرد. درویش نیز برای دستوپا کردن نیرویی که توان قد علم کردن در برابر آکپارتی در انتخابات را داشته باشد به آبوآتش میزد اما بعد ناکامی در این راه، با پشتپا زدن به تمام اصول اخلاقی، خود را به دامان حزب جمهوری خلق انداخت.
هیچکدام از تدابیر سیاسی نیز برای جلوگیری از برگزاری انتخابات کارگر نیفتاد. مقام نخستوزیری به چیللر پیشنهاد شد اما او از آنجا که گمان میکرد در راست میانه فقط خودش توانایی گذر از سد (۱۰ درصدی) انتخابات را دارد و با این اقدام موجب نابودی «آناپ» (حزب مام میهن) خواهدشد از پذیرفتن این پیشنهاد سر باز زد.
میبینید خطاهای پیدرپی را؟ هیچ نشانی از «توطئه» در کار نیست. خود نیروهای سیاسی هستند که در درماندگی خویش دستوپا میزنند. آکپارتی در نتیجهی همین کمدی اشتباهات به قدرت رسید، نه «توطئه» آمریکا! (صفحه ۱۲۶ و ۱۲۷)
کتاب «برآمدن ترکیهی اردوغان» نوشته نشهجان بالکان، ارول بالکان و احمد اونجو، ترجمه آیدین اخواناقدم، در قطع رقعی، جلد شومیز، کاغذ بالکی، با ۳۰۵ صفحه، با شمارگان ۲۲۰ نسخه، در سال ۱۳۹۸ توسط نشر آگه منتشر شد و در سال ۱۴۰۰ به چاپ سوم رسید.