هیچ یک، تماسگرفتن با مشتریان کمی شجاعت، استعداد و بله! کمی شانس میخواهد. هیچ وقت نمیدانید فردی که دارید با او تماس میگیرید، روز خوبی داشته یا اتفاقات بدی را پشت سر گذاشته است. ضمنا ممکن است که اصلا دلش نخواهد تلفن را پاسخ دهد.اما فروشندگان حرفهای هرکاری را که بتوانند انجام میدهند تا به موفقیت برسند. سعی میکنند اعتمادبهنفسشان را تقویت کنند، متمرکز باقی بمانند، تکنیکهای فروش را همیشه تمرین کنند و مهارتهای ظریفتر و حرفهایتری را به دست آورند.بنابراین شما نیز اگر میخواهید نتایج خوبی را کسب کنید، حتی اگر شانس هم یارتان نباشد، میتوانید با بهرهگیری از نکات این مقاله، نتایج بهتری را برای خود رقم بزنید.
ذهنیت
1- اعتمادبهنفس داشته باشید.
اولین تاثیری که روی مشتری میگذارید، به میزان اعتمادبهنفسی بستگی دارد که از خود نشان میدهید. اگر استرس داشته باشید و مضطرب به نظر برسید، این پیام را به مشتری مخابره میکنید که دلیل خوبی برای تماسگرفتن با او ندارید و به همین دلیل او نیز دلیلی برای ادامه گفتوگو نمیبیند. اما اگر مطمئن و بااعتمادبهنفس ظاهر شوید، اعتبار خود را به رخ مشتری خواهید کشید.آیا نگران هستید که نکند دچار اضطراب شوید؟ قبل از تماس با مشتری به یک موسیقی آرامشبخش گوش دهید و بهترین نتیجه ممکن را در ذهن خود به تصویر بکشید و از همه مهمتر، مطمئن شوید که به خوبی آماده هستید. اگر کارهای لازم را انجام داده باشید، به شکل خودکار احساس آمادگی میکنید.
2- نگران اشتباهاتتان نباشید.
ایرادی ندارد اگر گاهی تپقی زده باشید یا بعضی سوالات را آنطور که باید، پاسخ ندادهاید. شما انسانید، یعنی طبیعی است که گاهی اشتباهاتی از شما سر بزند. مشتریان نه تنها با اینگونه تپقها مشکل ندارند، بلکه حتی آن را نشانهای از ارتباط صحیح و انسانی شما با خود میپندارند و مطمئن میشوند حرفهایتان را حفظ نکردهاید! فقط کافی است بعد از گافي که دادهاید، با خوشرویی به مشتری بگویید «فکر میکنم باید بروم و یک قهوه دیگر بخورم!» یا «اوه! فکر میکنم چیزی توی گلویم گیر کرده است!»
3- پاسخهای منفی را بشمارید!
اگر با حفظ انگیزهتان مشکل دارید، حقه «جف هافمن» را به کار بگیرید: پاسخهای منفیای را که میشنوید، بشمارید. به این شکل دیگر احساس ردشدن نخواهید داشت و در عوض متوجه پیشرفتتان در کار خواهید شد.برای اینکه وضعیت را کمی هیجانانگیزتر کنید، از یکی دو تا از همکارانتان نیز بخواهید همین کار را بکنند و سپس با هم مسابقه بدهید. اولین فروشندهای که توانست به تعداد مشخصی پاسخ منفی دست پیدا کند، برنده خواهد شد.
4- انگیزهتان را حفظ کنید و به یاد داشته باشید.
هر از گاهی به خود یادآوری کنید که چرا به حرفه فروش مشغول شدهاید و به این شکل شور و شوق خود را حفظ کنید. شاید هدف مالی داشته باشید. شاید میخواهید یک رکورد شخصی بزنید یا با یکی از اعضای تیم رقابت کنید. شاید میخواهید کسبوکارتان را فعال نگه دارید. اگر «چرایی» کارتان را مدنظر داشته باشید، دیگر پاسخهای منفی مشتریان، قطعکردن تلفن یا پاسخهای نامناسب مشتریان باعث دلسردیتان نخواهد شد.
استراتژی
1- مشتریان را از قبل در شبکههای اجتماعی آماده کنید.
اگر برای مشتریان آشنا به نظر برسید، واکنشهای بسیار بهتری از آنها دریافت خواهید کرد، چرا که مردم ذاتا احساس بهتری نسبت به چیزهایی دارند که قبلا دیده یا چیزی در مورد آنها شنیدهاند.به همین دلیل است که باید در شبکههای اجتماعی با خریداران ارتباط برقرار کنید.
2- زمان مشترییابیتان را تغییر دهید.
میگویند که تماس با مشتریان در ساعات مشخص و مشابه کار اشتباهی است و نتیجه نمیدهد. اگر دو تماس اول با مشتری را در اولین ساعات صبحگاهی انجام دادید و نتیجه نگرفتید، بهتر است زمان دیگری را برای تماس سوم انتخاب کنید.
مکالمه
1- نقطه مشترکی پیدا کنید.
پژوهشها نشان میدهند که مردم افرادی را که شبیه خودشان هستند، بیشتر دوست دارند. سعی کنید نقطه اشتراکی با مشتری موردنظرتان پیدا کنید. البته این نقطه مشترک فقط شامل «رفتن به یک مدرسه» یا یکسانبودن محله کودکی نیست! میتوانید نکاتی را از صفحات اجتماعی مشتریتان پیدا و روی آنها تاکید کنید: «من هم به ژاپن رفتهام. نظرتان در مورد این کشور چیست؟» یا «در صفحه اجتماعیتان دیدم که عاشق پای سیب هستید. مادربزرگ من پای سیبهای بسیار خوشمزهای درست میکرد. یادش بخیر!»اگر بتوانید به مشتریهاي تلفنیتان ثابت کنید که شما نیز مانند آنها «انسان» هستید (نه ماشین!)، دیوار دفاعی مشتریها را فرو میریزید و باعث میشوید که آنها با علاقه بیشتری مکالمه با شما را دنبال کنند.
2- توضیح دهید که چرا تماس گرفتهاید.
اولین سوالی که به ذهن مشتری خطور میکند و شما باید به آن پاسخ دهید (یا ریسک ازدستدادن مشتری را بپذیرید) این است که «چرا با من تماس گرفتهاید؟»فرمولی عالی وجود دارد که میتوانید از آن برای پاسخگویی استفاده کنید: «من به این دلیل با شما تماس گرفتهام که شرکت ما در حیطه …. فعالیت میکند و میتواند به شما در …. (مشکل یا نیاز خاص مشتری) کمک کند.»هرچه مشخصتر صحبت کنید، نتیجه بهتری خواهید گرفت.